شین میم شین
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۱۵ ـ ۲۲)
حکایت
دوم
بخش سوم
۱
نه بر حکم شرع، آب خوردن
خطا ست
و گر خون به فتوی بریزی روا ست
سعدی
در
این بیت شعر،
خونریزی به فتوای حاکم شرع
را
همانقدر مباح می داند
که
آب خوردن
را.
این
از
سوئی
نشانده محرومیت جامعه فئودالی ـ بنده داری
و
حکیم آن
از
هومانیسم
است
و
از
سوی دیگر
حاکی از باور بی خدشه سعدی
به
تئوری بنیاد
است.
در جامعه ـ تئوری سعدی
موجود بد بنیاد غیرقابل اصلاح است
و
برای نجات جامعه از شر آن
و
حتی
خود آن از شر خودش،
باید بیدرنگ کشته شود:
چو گرگ خبیث آمدت در کمند
بکش، ورنه دل
برکن از گوسفند
از ابلیس هرگز
نیاید سجود
نه از بدگهر، نیکوئی در
وجود
بداندیش را جاه
و فرصت مده
عدو در چه و دیو
در شیشه، به
مگو شاید این مار کشتن به چوب
چو سر زیر سنگ
تو دارد، بکوب.
(بوستان ص ۷۷)
معنی تحت اللفظی:
اگر
گرگ بد ذات
را
گرفتی
بکش.
در
غیر این صورت
باید
از
گوسفندهایت
صرفنظر کنی.
به
همان سان
که
ابلیس
تن به سجده درنمی دهد،
به
همان سان
هم
افراد بدبنیاد
بانی عمل خیر نمی شوند.
به
افراد بداندیش (بدخواه)
مقام و فرصت نده.
دشمن
را
باید
به
چاه
انداخت
و
دیو
را
به
شیشه.
اگر
مار
را
گرفتی
به
کشتنش با چوب
نپرداز.
بلکه
با
سنگ
سرش را خرد کن.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر