۱۳۹۸ تیر ۱۶, یکشنبه

تحلیلی بر «تحلیلی» از استاد دانشکاهی (۲۲)

 
علل رشد پوپولیسم در اروپا و امریکای شمالی
وینسنت ناوارو
استاد سیاست عمومی دانشگاه جانز هاپکینز
در
آمریکا
و
استاد علوم سیاسیِ
در
اسپانیا

ترجمه‌ی احمد سیف

تحلیلی
از
یدالله سلطان پور 


 
هم‌چنین شواهد زیادی وجود دارد 
که
 نشان می‌دهد
 اگرچه مهاجرت نیروی کار برای کشورهای سرمایه‌داری پیشرفته 
اثرات مثبت دارد 
ولی بدون هزینه نیست 
و 
برای بخش‌های آسیب‌پذیر جمعیت در این کشورها 
سطح مزدها را کاهش می‌دهد 
که
 درواقع توضیح می‌دهد 
که
 چرا آن‌ها با مهاجرت مخالف‌اند. 
 
تحلیل بند تنبانی بی سر و ته
به
همین می گویند:
 
۱
 اگرچه مهاجرت نیروی کار برای کشورهای سرمایه‌داری پیشرفته 
اثرات مثبت دارد
 
به
مفاهیم استاد دانشکاه 
باید
اندکی دقت کرد:
 
الف
مهاجرت نیروی کار
 
استاد دانشکاه
چنان وانمود می کند
که
انگار
مهاجران
مهاجران اقتصادی صرف
اند.
 
تازه
مفهوم امپریالیستی «مهاجران اقتصادی»
قابل بحث
است.
 
کسی
داوطلبانه
ترک دیار و یار نمی کند
تا
در
دیار غربت توسط اغیار تحقیر و تخریب و استثمار شود.
 
درد آوارگان کسی داند
که
به
  آوارگی 
دچار آید.
 
مهاجرت به دیار دیگر
آدمیان
را
سلب آدمیت 
می کند.
 
به
زباله متحرک
مبدل می سازد.
 
زبان اغیار
خود
مسئله ای تقریبا لاینحل
است.
 
خود همین بی زبانی در دیار غربت
سرچشمه مهم ذلت مهاجرین است.
 
بی زبانی
بهانه ای
برای تحقیر و توهین و تخریب لحظه به لحظه مهاجرین است.
 
مهاجر
اگر
عضو طبقه حاکمه امپریالیستی 
نباشد،
با
گذشت زمان
سلب آدمیت، شخصیت و حتی هویت
می شود.
 
حتی
پس از ۴۰ سال زندگی در غربت
آدم حساب نمی شود.
 
مهاجر
در
دیار غربت
اندک اندک
ایزوله 
می شود.
 
بیکس و تنها 
می شود.
 
حتی
توسط فرزندانش
تحقیر می شود
چه
رسد به بیگانگان.
 
مهاجرت
باید
از
دیدی دیگر
مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
 
اجبار اعضای جامعه
به
مهاجرت
چه در داخل کشور خویش و چه در خارج از آن
بدترین ستمی 
است
که
بر
آنها
اعمال می شود.

۲
 اگرچه مهاجرت نیروی کار برای کشورهای سرمایه‌داری پیشرفته 
اثرات مثبت دارد
 
استاد عوام واره و عوامفریب دانشکاه
با
این نوع فرمولبندی
نسبیتی ایده ئولوژیکی ـ امپریالیستی
وارد
مسئله مهاجرت
می کند.
 
مهاجرت
آنهم
نه
مهاجرت به طور کلی
بلکه
مهاجرت نیروی کار
نه
برای هر کشوری،
بلکه
فقط برای کشورهای پیشرفته سرمایه داری
«اثرات مثبت»
 دارد.
 
از
عوامفریبان
چه پنهان
که
مهاجرت نیروی کار
برای کشورهای مختلف
ای بسا
نیاز حیاتی ـ مماتی
است.
 
مثلا
بدون مهاجرت نیروی کار از دیگر کشورهای اروپا
(ایتالیا، ترکیه و غیره)
بازسازی آلمان ویران
پس از جنگ جهانی امپریالیستی دوم
محال بود.
 
همین امروز
هم
بدون مهاجرت نیروی کار از دیگر کشورهای جهان
اقتصاد آلمان 
معطل می ماند
و
مختل می گردد.

اقتصاد ایالات متحده
بدون مهاجرت نیروی کار از کشورهای مجاور
لنگ می ماند.
 
آنچه
که
استاد عوامفریب دانشکاه
نمی داند و یا می داند و خود را به نادانی می زند،
کیفیت کارهایی
است
که
مهاجرین در کشورهای پیشرفته سرمایه داری
تقبل می کنند.

مثلا
جداسازی اجزای زباله های متعفن
نظافت مراکز تولیدی، پزشکی، بهداشتی، اداری، آزمایشگاهی و غیره
عملگی
حمالی
کشاورزی
حمل و نقل
مسافربری
و
غیره
آنهم با دستمزدی چه بسا برابر با ساعتی یک یورو
 
کارگران کشورهای سرمایه درای پیشرفته
به
چنین کارهای کثیفی
تن در نمی دهند.
 
به
قول حریفی
مهاجرین در متروپل های امپریالیستی
همان
فونکسیونی
را
به
عهده دارند
که
میکروموجودات
(باکتری ها، قارچ ها، حشرات الارض)
 و
 لاشخورها 
(کرکس ها، کلاغ ها و غیره)
در
طبیعت 
به
عهده دارند:
لجن زدایی
زباله زدایی
جنازه زدایی
لاشه زدایی
تعفن زدایی
....

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر