دنیای دیوانه دیوانه دیوانه
زهره تکابنی
منبع:
اخبار روز
ویرایش و تأمل
از
ربابه نون
هرمان کان
بنیانگذار نظریه ی ْسیستم هاْ می گوید:
«شاید بهترین راه برای تحمیل سیاست های مان این باشد
که
خود
را
قدری عصبی و احساساتی
نشان دهیم.
در
این
بازی
بازدارنده
در
مقایسه
با
کسی که عزمش را جزم کرده و پل ها را پشت سر خود خراب کرده
شانس بیشتری
برای کسب امتیاز
دارد.»
زهره
پس از مقایسه دنیای دیوانه در فرم فیلم با دنیای دیوانه در عالم واقع
حدیثی از هرمان خان
نقل می کند
تا
بر
پایه آن حدیث
ادعای خود
را
اثبات کند.
این
متد فکری زهره
متدی دیرآشنا ست.
این
همان
متد اسکولاستیکی استدلال
است
که
هر
آخوندی
بدان مسلط است:
ذکر آیه ای، روایتی و یا حدیثی
برای
اثبات ادعای خود.
۲
یعنی
بر
خلاف باور عامه
ترامپ
دیوانه نیست.
زهره
از
رهنمود هرمان خان به سران سیاسی امریکا
نتیجه می گیرد
که
ترامپ دیوانه
نیست.
متد اسکولاستیکی استدلال
واقعا
معرکه
است.
به همین دلیل
معلم تعلیمات دینی ما
می گفت:
«کتاب نوشتن کار سهل و آسانی است.
فقط
کافی
است
پاراگراف هایی از کتب مختلف
رونویسی شوند
و
بعد
به
هم چسبانده شوند.»
زهره
خود
را
از
مشقت تحلیل بیوگرافی و کردار و گفتار ترامپ
راحت می سازد.
با
همین متد اسکولاستیکی استدلال
ضمنا
می توان
ضد ادعای زهره
را
هم
اثبات کرد.
فقط
کافی
است
که
حدیث دیگری از مشاور دیگری
نقل شود.
نتیجه نهایی حاصل از این متد استدلال
ناشناخته ماندن ترامپ
خواهد بود.
یعنی
ندانمگرایی عملی
خواهد بود.
۳
دستگاه سیاستگذاری آمریکا
ست
که
او
را
دیوانه و غیرقابل پیش بینی
می خواهد.
زهره
اکنون
از
ترامپ
موجود کر و کور و خری
سرهم بندی می کند.
موجود کر و کور و خری
که
رهنمود هرمان خان
را
نه،
شنیده
نه،
خوانده
و
نه،
دیده
است.
زهره
اکنون
از
ترامپ
موجود بی اراده و بی اختیاری
معرفی می کند:
موجودی از جنس عروسک کوکی
و
بسان عروسک کوکی
موجودی بی طبقه
بی منافع فردی و طبقاتی
موجودی خنثی
آلت دست
هیچ واره و هیچ کاره.
ولی
این ادعای زهره
پرت و پلایی بیش نیست.
ترامپ
قبل از اینکه رئیس جمهور شود
و
بی اعتنا به رئیس جمهور شدن و نشدن و بودن و نبودن،
عضو و جزو طبقه حاکمه
بوده و است.
ترامپ
مثل هر عضو جامعه
هویت خاص خود
را
دارد.
ماهیت طبقاتی خاص خود
را
دارد.
منافع فردی، خانوادگی و طبقاتی خاص خود
را
دارد.
جوانشیر
شهید شهیر توده و حزب توده
مقالات شورانگیزی
راجع
به
بورژوازی
به
رشته تحریر در آورده است.
فریب برج نشینی بورژوازی
را
نباید
خورد.
بورژوازی
روزی روزگاری
جیب بر
و
چاقوکش
و
دزد
و
رهزن
و
جانی
و
جاکش
و
جاسوس
و
باجگیر
بوده است.
از
زهره
چه پنهان
که
در
قرن بیستم
فیلم دیگری تحت عنوان «روزی در امریکا»
منتشر شده است.
در
این فیلم
سیر و سرگذشت ترامپ ها تصور و تصویر می شود.
۴
دستگاه سیاستگذاری آمریکا
ست
که
او
را
دیوانه و غیرقابل پیش بینی
می خواهد.
ترامپ
از
فرق سر
تا
نوک پا
بورژوا
ست
و
همه
خصایص طبقاتی بورژوازی
را
دارا
ست.
دیگر اعضای طبقه سرمایه دار (بورژوازی)
نیز
ماهیتا
فرقی
با
ترامپ ندارند.
ایزابل آلنده
در
رمان معروفش تحت عنوان «خانه ارواح»
به
درستی
می نویسد:
«سیاستمداران بورژوایی مشتی لاشخورند و بس.»
(نقل به مضمون)
سیر و سرگذشت ترامپ ها
را
در
طویله جماران
می توان
به
بهترین طرز و طریقی
دنبال کرد.
اینکه
نجفی
میترا
را
با
خونسردی یک جلاد به گلوله می بندد،
از
ماهیت بورژوایی او
حکایت دارد.
بیوگرافی اینها باید تحریر یابد.
بنا بر گزارشات رسانه های امپریالیستی
همین محمود احمدی نجات
در
ترور سران حزب دموکرات کردستان
در
اروپا
حتی
شرکت داشته است
چه
رسد
به
شرکت در ترور دگراندیشان وطنی.
قتل های زنجیره ای
فقط
نوک بهمن عظیمی
است
که
بر
سر مردم ایران آوار شده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر