جمعبندی
از
مسعود بهبودی
بختیار و محبوبیت هیولای جماران
من وجود علاقه مندان را انكارنمي كنم
ولي
ببينيد
يک عده جوان هستند که ظرف ده سال با تبليغات وسيع مغزهاي آنها را ازتعصب پرکرده اند
اين ها وقتي خميني آمد ده ساله يا دوازده ساله بودند و حالا بيست يا بيست و دوسال دارند
يک عده هم افرادي هستند مثل پاسدارها که ازقِبَل رژيم منتفع شده اند
جمعي هم برای استفاده ازکوپن هاي جيره بندي اسيردستورات ملاها هستند ،
البته گروهي هم ازافراد سالخورده به مناسبت اعتقادات مذهبي آمده اند
اين را هم نبايد فراموش کرد که درچنين مراسمي جمع کثيري هم براي تماشا مي آيند .
ولي بايد به صراحت بگويم که من ازاينكه افراد در مرگ يک پيرمرد ۸۹ ساله به سينه مي كوبند و موي سرخود را مي كنند احساس شرمندگي مي كنم
۱
احزاب و شخصیت ها
در
کشورها
یا
تخریب می شوند و یا تجلیل
یا
خادم قلمداد می شوند و یا خاین
۲
ولی
به ندرت
تحلیل می شوند.
۳
به همین دلیل
ناشناخته می مانند.
۴
بختیار باید تحلیل شود.
۵
بختیار مخالف انقلاب بورژوایی شکوهمند سفید بوده است.
۶
یعنی
مرتجع بوده است و فرقی با خمینی و فدائیان و مجاهدین و غیره نداشته است.
۷
همان بختیار که در اوپوزیسیون ضد انقلابی و فئودالی بوده
در
آخرین روزهای حیات انقلاب سفید
به حمایت از ان می پردازد و از جان می گذرد.
۸
عیرانی ها
دیالک تیکی از معما اند:
هم خودشان معما هستند و هم اعمال شان معما ست
۹
خمینی
بر خلاف تصورات بخیتار
قابل مقایسه با هیتلر و پینوچه و لاشخورهای مرتجع دیگر بوده است.
۱۰
محبوبیت جلاد جماران
قابل مقایسه با محبوبیت جلاد آوش ویتس (هیتلر)
بوده است.
۱۱
خمینی و بن لادن و قطب و غیره
نمیاندگان فوندامنتالیسم اند که همشیره فاشیسم است
۱۲
فوندامنتالیسم
بسان فاشیسم
جریانی چپ نما و عنقلابی و عوامفریب است.
۱۳
اسم حزب هیتلر
حزب ملی ـ سوسیالیستی آلمان
بود
۱۴
فوندامنتالیسم اسلامی
و
خمینیسم
با
شعار تشکیل طویله بی طبقه توحیدی
با
شعار حکومت مستضعفین
(سوسیالیسم اسلامی)
دل و دین توده محروم از چراغ خرد و روشنگری را ربوده است.
۱۵
طویله های سیاسی راست و چپ ایران
هنوز
ماهیت طبقاتی این اجامر جماران
را
نمی شناسند.
۱۶
سیطره این زباله های فئودالی ـ فوندامنتالیستی بر جامعه
مخرب تر و منفی تر از سیطره اقوام وحشی مغول و غیره بوده است.
۱۷
جامعه
در این مدت ۴۰ ساله نکبت بار
هم
به لحاظ علمی و فنی
و
هم
به لحاظ فکری و فرهنگی و اخلاقی
به
قهقرا
سقوط کرده است.
۱۸
ایران تحت سیطره استبداد عمامه و عبا و تعلین
به طویله و تیمارستان و جنده خانه
تبدیل شده است.
۱۹
بازسازی مجدد این کشور تمدن زدایی شده و فرهنگ زدایی شده
انرژی و نیروی عظیمی لازم خواهد داشت
همین سؤال تو از راننده تاکسی
را
خود به آذین
در
زندان قزالحصار
به قول خودش
در
«میهمان این این آقایان»
با
زبان بی زبانی
از
سربازی می پرسد که مأمور خرید برای او بوده است:
سرباز می پرسد:
چه چیزی برایت بخرم؟
به آذین می گوید:
چند تا تخم مرغ بخر
می نویسد:
خودم را معرفی کردم.
سرباز گفت:
تخم مرغ برای کمر خیلی خوبه
را
خود به آذین
در
زندان قزالحصار
به قول خودش
در
«میهمان این این آقایان»
با
زبان بی زبانی
از
سربازی می پرسد که مأمور خرید برای او بوده است:
سرباز می پرسد:
چه چیزی برایت بخرم؟
به آذین می گوید:
چند تا تخم مرغ بخر
می نویسد:
خودم را معرفی کردم.
سرباز گفت:
تخم مرغ برای کمر خیلی خوبه
نظری بر جفنگی از علامه فرنگی
هانا آرندت
هنگامی که مدام به شما دروغ می‌گویند،
نتیجه این نیست که شما این دروغ‌ها را باور می‌کنید
بلکه این است که دیگر هیچکس به هیچ‌چیز باور ندارد.
۱
تحویل دروغ به خلایق
نتیجه نیست
وسیله است.
۲
دروغ چیست
مشد هانای بدبخت بیسواد؟
۳
دروغ
ضد حقیقت
است.
دروغ ادعای باطلی است.
۴
تحویل دروغ به خلایق
وسیله کتمان حقیقت است.
۵
هدف و آماج از دروغگویی
پرده پوشی و ماستمالی حقیقت عینی است
که
خطرناک است.
۶
تحویل دروغ به خلایق
برای خر کردن خلایق و
برای
ایمان آوردن (باور) آنها به دروغ است
۷
پشت سر هر دروغی
کفتار کریه منافع مادی و فکری کسی و یا طبقه اجتماعی معینی
خرناسه می کشد.
۸
اتفاقا
مشد هانای بدبخت
خود دروغگو
به فتوای منافع خود
حتی
به
دروغ های خود
پیشاپیش ایمان آورده است
چه رسد به توده محروم از نعمات آموزشی و پرورشی و فکری و فرهنگی
۹
این ادعای تو
که هیچکس به هیچ چیز باور ندارد
یاوه است.
۱۰
تفاوت و تضاد اعضای جامعه بشری
نه
در
ایمان و بی ایمانی به چیزهایی
بلکه
در
ایمان و بی ایمانی به حقیقت و یا دروغ است.
۱۱
ایمان و بی ایمانی به حقیقت و یا دروغ = شعور اجتماعی
۱۲
شعور اجتماعی
هم
می تواند علمی باشد
ایمان به حقیقت عینی باشد
و
هم
می تواند خرافی وضد علمی باشد
یعنی ایمان به خرافه و دروغ و باطل باشد
۱۳
تو
اصلا
کجایی
تا
شویم
ما
چاکرت
چارقت دوزیم
کنیم شانه خرت
ای محتشم؟
واژه باید خود باد
واژه باید خود باران باشد
۱
ناسیونالیسم چیست؟
لامصبا.
۲
تعریف مفاهیم فلسفی را باید خواهی نخواهی بیاموزیم.
۳
بدون آموزش تعریف استاندارد مفاهیم از هر نوع و از هر رشته فلسفی و فنی و فقهی و علمی و هنری و استه تیکی و غیره
اصلا نمی توان حرف کسی را فهمید و حرف خود را به کسی فهماند
۴
تفکر
یا تفکر مفهومی است
و
یا
عرعر است.
کانت
۵
تفکر مفهومی
یعنی
تفکر
بر اساس مفاهیم و به مدد مفاهیم
داستان لحاف ملا
و
مردمی که اش نخورده
دهنش سوخته
و
مردمی که اش نخورده
دهنش سوخته
۱
راستش را بخواهید
به لحاظ طبقاتی
فرقی میان اعضای طبقه حاکمه طویله جماران با اعضای طبقه حاکمه امپریالیستی
(بی اعتنا به اقالیم جغرافیایی)
وجود ندارد.
۲
به همین سان نیز
فرقی به لحاظ طبقاتی
میان توده مولد و زحمتکش ایران و دیگر کشورهای جهان
وجود ندارد
راستش را بخواهید
به لحاظ طبقاتی
فرقی میان اعضای طبقه حاکمه طویله جماران با اعضای طبقه حاکمه امپریالیستی
(بی اعتنا به اقالیم جغرافیایی)
وجود ندارد.
۲
به همین سان نیز
فرقی به لحاظ طبقاتی
میان توده مولد و زحمتکش ایران و دیگر کشورهای جهان
وجود ندارد
اشاره ای به دیالک تیک زن و مرد
رئيس شوربای شهر تهران
در
مورد جنایت نجفی گفت:
موضوع مردانه است
هر وقت جممع تان مردانه شد
جواب می دهم.
۱
تحقیر نیمه دیگر جامعه
ربطی به لومپن پرولتاریا (لات ها و لومپن ها و لاشخورها و جنده ها و جاکش ها و جاسوس ها و قاچاقچی ها و دزدها و رهزن ها و گردنه گیرها ..)
ندارد.
۲
لومپن پرولتاریا
تحتانی ترین لایه جامعه طبقاتی اند.
۳
زباله است.
۴
لومپن پرولتاریا چیزی برای خود ندارد.
۵
لومپن پرولتاریا ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه انگل را کورکورانه از ان می کند.
۶
لومپن پرولتاریا
مشت گره کرده در جیب دارد تا بر سر ضعیفی به موقع فرود آورد.
۷
لومپن پرولتاریا لشگر ذخیره فاشیسم و فوندامنتالیسم است.
۸
روی دیالک تیک زن و مرد باید کار کرد.
۹
دیالک تیک زن و مرد
فرمی از بسط دیالک تیک ارباب و بنده / فئودال و رعیت / بورژوا و پرولتر است
۱۰
تحقیر زن
دلایل طبقاتی دارد و نه دلایل معرفتی محض
۱۱
دلایل معرفتی ثانوی اند.
۱۲
زن
کیست و چیست؟
۱۳
زن
مولد مضاعف است:
الف
زن پرولتر به توان حداقل ۲ است
ب
زن هم پرولتر خانه است و هم پرولتر کارخانه و شرکت و اداره و مرتع و مزرعه و باغ و بستان است.
پ
زحماتی که زن می کشد و بارهای سنگینی که زن بر دوش دارد
ارزیابی نشده و نمی شود
ت
زن آشپز و رختشوی و سپور و بنا و نقاش و پرستار و مربی و روان پزشک و پزشک و کنیز و کلفت و خرنده و برنده و تمیز کننده و پزنده و دوشنده و تغذیه کننده و خیاط و ... است.
۱۴
تحقیر زن = تحقیر توده های مولد و زحمتکش
۱۵
تجلیل نر = تجلیل اعضای طبقات حاکمه
(اعضای طبقات برده دار، فئودال، روحانی، بورژوا)
۱۶
در هر ثانیه در این جهان مبتنی بر ستم
پرولتری شهید می شود.
دهقانی را مار می زند و می کشد
عمله ای از فراز ساختمان در حال تعمیرو بنا می افتد و می میرد
کارگری در حین راهکشی زیرقطار می رود
بهمن عظیمی بر سرش آوار می شود.
۱۷
کسی اما از شهدای پرولتاریا نامی نشنیده است.
۱۸
شهدای کربلا که فقط ۷۲ تن از اربابان بنده دار نبوده اند
۱۹
حدود ۷۰ تن بنده آزاد شده هم از فرط خریت فدای اربابان خود (امام حسین و یاران) شده اند
ولی
کسی نامی از این بنده ها نمی برد و قطره ای اشک نثارشان می کند.
۲۰
حریف
دختری را به تخت کشیده که ۳۰ سال جوانتر از او بوده است
یعنی همسن دخترش بوده است
۲۱
بعد
به هر دلیل «مردانه ای»
ترورش کرده است.
۲۲
درست به همان سان که اربابان برده دار و فئودال و بورژوا برده ها و رعایا و پرولتاریا
را
ترور می کنند.
۲۳
اینجا
فقط
زنی ترور نمی شود
۲۴
اینجا طبقه اجتماعی معینی
تحت ستم قرار می گیرد و سرکوب می شود
۲۵
فرض کنیم
قضیه برعکس بود
یعنی
این دختر ماهروی جوان
جمجمه خالی از مغز نجفی لاشخور را به گلوله بسته بود
۲۶
در آن صورت
چه واکنشی نشان داده می شد؟
یکی از دست و پاگیرترین عادات فکری بشری
طرز تفکر (متد و اسلوب فکری) متافیزیکی است.
۱
طرز تفکر دوئالیستی
(طرز تفکر مبتنی بر دوئالیسم هابیل و قابیل)
در
کتب مقدس و اشعار و آثار شاملو و اجامر جماران
هم
فرمی از طرز تفکر متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) است.
۲
طرز تفکر متافیزیکی (ضد دیالک تیکی)
سهل ترین، آسان ترین و طبیعی ترین
طرز تفکر است.
۳
برای چشمی که مسلح به تسلیحات تفکر مفهومی نباشد،
همه چیز
به صورت منفصل و تک و تنها وجود دارد:
عشق
به تنهایی
وجود دارد
نفرت به تنهایی
مهر به تنهایی وجود دارد
کین به تنهایی
خدا
به تنهایی وجود دارد
ابلیس به تنهایی
شاملو
به تنهایی وجود دارد
حمیدی شاعر به تنهایی
شر به تنهایی وجود دارد
خیر به تنهایی
۴
رهایی از این عادت منفی و مخرب فکری
و
تمکین به طرز تفکر دیالک تیکی
مهمترین گام برای کسب لیاقت درست اندیشی، ژرف اندیشی و ریشه ای (رادیکال) اندیشی است.
۵
هیچ چیز به تنهایی
وجود ندارد.
۶
هر چیزی
با
ضد خود
با
ضد دیالک تیکی ناگسستنی خود
وجود دارد.
۷
سعدی می دانست:
گنج و مار
و
گل و خار
و
غم و شادی
به هم
اند
۷
آزادی
با
ضرورت
(اختیار با جبر)
همراه است
دیالک تیک جبر و اختیار
و
یا
ضرورت و آزادی
۸
آزادی زاده نمی شود
۹
آزادی درک ضرورت است
اختیار شناخت جبر است.
۱۰
فراگرفتن تعریف هر مفهومی
گامی به سوی آزادی است
۱۱
خلایق اما نمی دانند
و
مفاهیم
را
تحقیر می کنند.
داداش کوچولو
برای فروش
من
خواهر بزرگم
را
می پرستم
نه.
۱
به قیافه دخترک دقت باید کرد.
۲
قیافه او
نه
قیافه یک حسود
بلکه
قیافه یک مادر خسته و کلافه
است.
۳
دختر
از
همان آغاز
مسئولیت نگهداری و مواظبت از خواهر و برادر کوچکترش
را
به عهده می گیرد.
۴
شما هم به این مسئله بسیار مهم اشاره کرده اید.
۵
دختر
نقش مادر
را
در پله پایین تر توسعه
هم
بازی
می کند
و
هم
ضمنا
تربیت همنوع
را
تمرین می کند.
۶
اگر هم خواهر و برادر کوچکتر
نداشت
با
عروسک
تمرین می کند
۷
به عوض خواهر و برادرپروری (تربیت، مربیگری)
عروسک پروری می کند
حکومت اسراییل یک کشور نژاد پرست هست و بویی از دمواکراسی نبرده است
حریف
۱
این جمله حریف هماندیش
مملو از ایرادات نظری است.
۲
حکومت اسرائیل و کشور نژادپرست هر دو مفاهیم معیوبی اند.
۳
منظور حریف احتمالا فوندامنتالیسم یهود (صهیونیسم) است.
۴
فوندامنتالیسم یهود (صهیونیسم)
بسان فوندامنتالیسم اسلامی (خمینیسم و طالبانیسم و القاعده و غیره) و مسیحی
همشیره فاشیسم است.
۵
راسیسم (نژاد پرستی) امروزه و در مدفوعات امروزی
یکی از مفاهیم خر رنگ کن طبقه حاکمه انگل است.
۶
ترفندمفهوم
و
آلترناتیومفهوم
است.
۷
طبقه حاکمه انگل
از اختراع و کاربست این جور مفاهیم قلابی
برای
پرهیز اکید از بر زبان راندن فاشیسم و نئوفاشیسم
استفاده میکند
۸
پوپولیسم
دیکتاتوری
دموکراسی
آزادی
هم
از همین قبیل و قبیله اند.
۹
منظور طبقه حاکمه انگل از دموکراسی
هم
نه
حاکمیت مردم
بلکه
معرکه عوامفریبانه انتخابات کشکی است
۱۰
به همین دلیل
جهنم جماران یعنی فوندامنتالیسم شیعی و جهنم اسرائیل یعنی فوندامنتالیسم یهود (صهیونیسم)
به عنوان کشورهای دموکراتیکی خاوران خاور قلمداد می شوند.
برونو كسی بود كه از حق تمام انسان‌ها برای انديشيدن بدان‌گونه كه دلشان می‌خواست، دفاع می‌كرد.
سید مصطفی محقق داماد
۱
سید مصطفی
به نیت تبلیغ خیالات خود
به
تحریف بیوگرافی جوردانو برونو
خطر کرده است.
۲
سید مصطفی
از
برونو
خری از خران طویله جماران سرهم بندی کرده است
که
بر
پیرزنی می توپد.
۳
برونو کیست؟
۴
جوردانو
(۱۵۴۸ ـ ۱۶۰۰)
فیلسوف، شاعر و کشیش انقلابی و پرشور ایتالیائی بوده است
که از سوی تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک به مرگ در تل آتش محکوم شده است.
نظریات اتیکی جوردانو برونو در مبارزه بر ضد اتیک تئوسانترال و دگم های اخلاقی کلیسای کاتولیک از اهمیت چشمگیری برخوردارند.
او از حقانیت اخلاقی مبارزه عقل بر ضد عرفانگرائی مذهبی و بر ضد اوتوریته کلیسا سخن می راند و از آن با شناخت علمی مبتنی بر حقیقتگروی به دفاع برمی خیزد.
۵
اگر کسی در ایران قابل قیاس با برونو باشد
سید احمد کسروی است
که
بسان برون از روحانیت بوده است
و
بر ضد روحانیت برخاسته است
و
نه
در تل اتش
بلکه
دم در دادگستری
ترور شده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر