۱۳۹۷ آذر ۱۸, یکشنبه

تأملی در تأملات ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ (ﻣﺎﻧﻰ) (۲۹)


ﻣﻴﺮﺯﺍ ﺁﻗﺎ ﻋﺴگرﻯ
(ﻣﺎﻧﻰ)
(۱۳۳۰)
شاعر، نویسنده و پژوهشگر
 
انقلاب در برابر انقلاب!
منبع:
رادیو مانی
تحلیلی
از
یدالله سلطانپور

۱
ایران در توفان بزرگ گام نهاده 
 اما
 هنوز در آغازه های آن است
 و 
دیر نیست که در چرخشگاه اصلی آن بیفتد 
و 
 با چرخش تند و نیرومند آن به زورآزمایی برآید. 
 
در این توفان 
چه بسا کاخ‌ های واقعی و آرمانی فروریزند، 
چه جنگل‌ های بزرگی از باورها که بسوزند، 
چه قردادهای (قرارداد های) اجتماعی که باطل شوند. 
 
پیداست که مردم ایران سرنوشت خود را متوقف نخواهند کرد 
بل که خواهند کوشید آن را با اراده، خرد و توان خود بازنویسند 
تا دارندۀ سرنوشت خود باشند.
 
این دعاوی مانی
را
مانی پیامبر
هم 
می توانست بکند.
 
با این تفاوت که مانی پیامبر، روشنتر و رئالیستی تر می اندیشید.
 
۲
ایران در توفان بزرگ گام نهاده 
 اما
 هنوز در آغازه های آن است
 
معلوم نیست که من ـ زور مانی
از توفان بزرگ چیست.
 
اگر عنوان این مواعظ مانی
را
به خاطر آوریم:
انقلاب در برابر انقلاب!
 
به این نتیجه می رسیم
که
مانی
میان عنگلاب اسلامی و عنقلاب مانویانی
علامت تساوی می گذارد.
 
ضمنا
به این نتیجه می رسیم
که
من ـ زور مانی از توفان بزرگ همان عنقلاب است که در برابر عنگلاب اسلامی ایستاده است.
 
  ۳
 و 
دیر نیست که در چرخشگاه اصلی آن بیفتد 
و 
 با چرخش تند و نیرومند آن به زورآزمایی برآید.
 
در 
پالایشگاه زبان فارسی
وقتی پیامبری دست به غیبگویی می زند و اعلام می دارد که «دیر نیست»،
من ـ زورش این است
که
طولی نخواهد کشید.
 
جالب
 اما 
قرار گرفتن ایران در ناف توفان 
و
زورآزمایی ایران با چرخش تند و نیرومند توفان است.
 
بنابرین
من ـ زور مانی از توفان
نه
انقلابی در برابر عنگلابی،
بلکه
ایرانی در برابر توفانی است
که
از
آسمان
نازل شده است.
 
بدین طریق
ایران بیچاره
باید
در دو جبهه بجنگد:
 
هم
بر ضد عنگلاب اسلامی
و
هم
بر ضد چرخش تند توفان آسمانی.
 
اگر
احیانا
بر هر دو غالب آید، چه خواهد شد؟
 
۴
در این توفان 
چه بسا 
کاخ‌ های واقعی و آرمانی فروریزند، 
چه جنگل‌ های بزرگی از باورها که بسوزند، 
چه قردادهای (قرارداد های) اجتماعی که باطل شوند.
 
مانی
در این جفنگجمله
به 
رهاوردهای توفان بزرگ
می پردازد:
 
الف
در این توفان 
چه بسا کاخ‌ های واقعی و آرمانی فروریزند
 
فروپاشی کاخ های واقعی و آرمانی.
 
بنابرین
ایران
پا
در
توفان ویرانگری 
نهاده است.
 
از
انقلاب خبری نیست.
 بلای آسمانی در پیش است.
 
ب
چه جنگل‌ های بزرگی از باورها که بسوزند
 
 در اثر توفان بزرگی که ایران در آن پانهاده،
جنگل های بزرگی از باورها
خواهند سوخت.
 
عجب توفان مخربی
نصیب ایران شده است.
 
 پ
چه قردادهای (قرارداد های) اجتماعی که باطل شوند.  
 
این دیگر نور علی نور است:
در اثر توفان بزرگ
که
ایران در ان گام نهاده،
قراردادهای اجتماعی بیشماری باطل خواهند شد.
 
این دستاورد توفان بزرگ ردخور ندارد.
ایران که قرار داد به درد بخوری با کسی نبسته که از بطلانش  بترسد.
شاید به برکت توفان بزرگ
قرارداد ترکمنچای
باطل شود.
 
این خبر خوبی است.
 
۵
پیدا ست که مردم ایران سرنوشت خود را متوقف نخواهند کرد 
بل که خواهند کوشید آن را با اراده، خرد و توان خود بازنویسند 
تا دارندۀ سرنوشت خود باشند.
 
 فارسی مانی پیامبر
به احتمال قوی
بهتر از فارسی پالوده مانی شاعر بود.
 
مردم ایران سرنوشت خود را متوقف نمی کنند.
 
این جفنگ به چه معنی است؟
 
مردم ایران کار خوبی می کنند و یا کار بدی؟
 
انگار
سرنوشت مردم ایران قطاری و یا ارابه ای است
که
بتوان متوقفش ساخت.

جالب جمله بعدی مانی است:
مردم ایران
 به عوض متوقف سازی سرنوشت خود،
قلم به دست می گیرند
تا
با 
اراده و خرد و توان خود
سرنوشت خود را بنویسند.
 
راستی
چگونه می توان قطار و یا ارابه سرنوشت
را
نوشت؟
 
ضمنا
نوشتن سرنوشت خود
برای چیست؟
 
۶
تا دارندۀ سرنوشت خود باشند. 
 
عجب بدبختی ئی است:
نوشتن سرنوشت همان
و
دارنده سرنوشت خود گشتن، همان.
 
۷
در بِرش کنونی تاریخ ایران 
 اما با فساد و تباهی فراگیر، فحشا و اعتیاد دامنگستر، دزدی و اختلاس‌ های باورنکردنی، زور و سرکوب بی‌ سابقه، ناامیدی و میل به گریز از ایران، 
خشک‌ سالی و ناداری کُشنده، آلوده‌ گی  زیست‌ بوم و مرگ طبیعت، خشم بنیان ‌کن و سرکوب اهریمنی، جهان‌ ستیزی و انزوای سیاسی، کشورگشایی‌های نابایسته و ناشدنی، فرماندهی بخش بزرگ تروریسم جهانی به دست حکومت اسلامی در ایران، فروش یا بخشیدن منابع طبیعی به بیگانگان، ازدواج‌ های سفید و گسست نهاد خانواده، گریز متفکران و نخبگان از ایران، جنگ‌ های نیابتی و هزینه‌ های کمرشکن آن … رویار (رویارو؟) و درگیریم.
 
بر منکرش لعنت.

اما
این توفان بزرگ که ایران در آن پا نهاده
هیچ خاصیت مثبتی ندارد؟
 
مانی
در
 سنت آخوندها
از 
سویی
وعده بهشت و حور و غلمان و مخلفات می دهد
و
بلافاصله
امید نورس در مزرع دلها را نقش بر آب می سازد
و
خلایق 
را
در
خماری
رها می کند.
 
۸
این‌ ها همه نشان می‌ دهند که
 خرابی چون که از حد بگذرد
 آباد می گردد. 
اما با معمارانی دیگر، اندیشه ها، روش‌ ها و منش‌های دیگر
 
عجب منطق تق و لقی
شعرا دارند.
 
اول
امید می دهند،  
بعد
امید داده شده را نقش بر آب می سازند
و
بعد
ادعا می کنند
که
خرابی هر چه بیشتر
ظهور مهدی موعود
عن قریب تر.

مانی
به لحاظ طرز «تفکر» 
شباهت غریبی به دار و دسته حجتیه دارد.
 
۹
 میرزاآقا عسگری مانی.    
 دسامبر ۲۰۱۸
 
واقعا؟
 
دسامبر ۲۰۱۸ 
پریروز شروع شده است.
 
شعرا مست اند و یا هشیار؟
 
پایان
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر