۱۳۹۷ شهریور ۱۲, دوشنبه

تأملی در نظرات همنوعی (۳)


تحلیلی
از
میم حجری
 
۱
هفت چیز خطرناک:
سیاست بدون شرافت
 
سیاست چیست و به چه معنی است؟
 
 
سیاست به تنظیم امور همبود (اجتماع) و جامعه ببرکت تصمیمگیری اطلاق می شود.
سیاست به ساختارها (پولیتی)، روندها (پولیتیکس) و محتواها (پولیسی) 
جهت اداره واحدهای سیاسی و عمدتا دولت ها 
هم نسبت به درون و هم نسبت به برون 
اطلاق می شود.

شرافت
اما
از 
مفاهیم اخلاقی  فرماسیون های اقتصادی برده داری و فئودالی
است.

به معنی بزرگورای و با شرف بودن و غیره است.

سیاست 
امری 
عمدتا
جبری است و نه اختیاری.

سیاست یعنی اتخاذ تصمیم مثلا تصویب قوانین معین
توسط قوه مقننه

اینجا
اخلاق و یا اتیک نقش تعیین کننده ای ندارد.

نقش تعیین کننده در سیاست
 به 
عهده طبقه حاکمه 
است.

سیاست
در تحلیل نهایی
انعکاس حاکمیت (اقتصاد) است.

تعیین کننده محتوای سیاست
 طبقه حاکمه
 است:
 
الف
سیاست طبقه حاکمه انگل
در 
راستای حفظ و توسعه منافع اقلیت انگشت شمار است 
 
ب
سیاست طبقه حاکمه مولد و زحمتکش 
(پرولتاریا و دهقانان و پیشه وران و روشنفکران خلقی)
در
راستای منافع اکثریت مولد و زحمتکش است.
 
۲
سیاست بدون شرافت
 
سیاستمداران
یا
عضو و جزو طبقه حاکمه اند
(مثلا خانواده بوش، ترامپ، ملک سعود)
و
یا
مأمورین طبقه حاکمه اند.
 
یعنی 
نمایندگان منافع استراتژیکی طبقه حاکمه اند.
 
سیاست
آش کشک خاله است.
دلبخواهی نیست.
 
مسئله در زمینه سیاست
این است
که
طبقه حاکمه
ناهمگون است:
بخشی از طبقه حاکمه مثلا صاحب صنایع اسلحه سازی است
و
بخش دیگر صاحب صنایع مواد غذایی است.
 
در نتیجه
اختلاف نظر میان اقشار طبقه حاکمه پدید می آید
و
این اختلاف نظر
در
سیاستمداران متعلق به اقشار مختلف طبقه حاکمه 
منعکس می شود.
 
یکی از سیاستمداران طالب جنگ افروزی می شود
و
دیگری مخالف جنگ افروزی.
 
آن سان که در مجلس همدیگر را به خمپاره دشنام می بندند.
 
این ولی مانع آن نمی شود
که
همه آنها مأمورین معذور طبقه حاکمه واحدی باشند.
 
مأموری که تکالیف محوله را انجام ندهد،
هم
استثناء است
و
هم
می تواند اخراج شود.
 
مأمور 
معذور
 است.
 
مأمور 
نقش تعیین کننده به عهده ندارد.
 
ولی
مأمورین هم بسان آمرین (طبقه حاکمه)
ناهمگونند
به همین دلیل نحوه رفتارشان با توده
به لحاظ فرم و ظاهر متفاوت است
ولی
نه 
به لحاظ ماهیت و ذات.
 
منظور حریف هم در همین حد و حدود است.
 
در شکنجه گاه ها می توان شاهد این تفاوت ها بود:
برخی شکنجه گران رئوف تر از همکاران خویش اند.
 
ولی
هر دو شلاق می زنند و زجر می دهند.
 
تفاوت آنها
در
کمیت زجر است.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر