مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
۱
وانگهی
به عنوان مثال
از
مسیحیت
و
پس از آن
از
اسلام
چون پدیده ای مثبت، انقلابی و سرنوشت ساز
سخن رفته است،
همانا
به خاطر آن است
که
این پدیده های تاریخی در زمان خود
با
طرح شعارهای دوستی و برابری میان انسان های ستمدید،
در دل توده های اسیر راه یافتند
و
با
همان سلاح حق طلبی در آغاز گسترش خود،
امپراطوری های فاسد و ستم پیشه ای
را
به زانو در آوردند.
و الا
تفتیش عقاید و به آتش افکندن انسان ها و یا تحمیل عقیده به بهای نابودی نسل دگراندیشان
چیزی از شرف و انسانیت در بر ندارد.
شرف و انسانیت؟
صحت ارزیابی ما از بینش الف برزگر و توده ای ها
اکنون برملاتر می شود:
الف برزگر
با
مفاهیم اخلاقی ـ فئودالی
می اندیشد
و
نه
با
مفاهیم فلسفی و یا حداقل با مفاهیم سوسیولوژیکی مارکسیستی - لنینیستی.
متد فکری الف برزگر و سران حزب توده
متد اخلاقی سازی
(مورالیزه گری)
است.
چنین متدی از سر تا پا فئودالی و در بهترین حالت، بورژوایی است.
دلیل مثبت و مترقی بودن مسیحیت و اسلام
نه
در خدمت آنها به توسعه همه جانبه نیروهای مولده،
نه
در نجات جامعه از زوال قطعی و حتمی،
بلکه دادن شعارهای اخلاقی و هومانیستی
جا زده می شود.
چنین طرز تفکری
با
روح مارکسیسم ـ لنینیسم
منافات دارد.
چنین متد فکری
اصلا
علمی و مطمئن و معاصر
نیست.
۲
و الا
تفتیش عقاید و به آتش افکندن انسان ها و یا تحمیل عقیده به بهای نابودی نسل دگراندیشان
چیزی از شرف و انسانیت در بر ندارد.
مبارزه
در همه فرم هایش و با همه بهانه ها و دستاویزهایش
مبارزه طبقاتی
است.
مبارزه طبقاتی
هم
می تواند
مبارزه درونطبقاتی
باشد
و
هم
می تواند
مبارزه میانطبقاتی
باشد.
تفتیش عقاید
چیست؟
۳
و الا
تفتیش عقاید و به آتش افکندن انسان ها و یا تحمیل عقیده به بهای نابودی نسل دگراندیشان
چیزی از شرف و انسانیت در بر ندارد.
تفتیش عقاید
فرم فئودالی ـ روحانی پریمیتیوی از مبارزه ایده ئولوژیکی
است.
یکی از مهم ترین ضعف ها و خطاهای حزب توده
پرهیز از مبارزه ایده ئولوژیکی
به بهانه های بند تنبانی
(مثلا تشکیل جبهه متحد با هر کثافتی)
بوده است.
حزب توده
می بایستی از همان روز تأسیسش
وارد کارزار ایده ئولوژیکی آشتی ناپذیر و پیگیر
بر ضد ایده ئولوژی های رنگارنگ فئودالی و بورژوایی شود.
مارکسیسم - لنینیسم
از آسمان نازل نشده است.
مارکسیسم - لنینیسم
در میادین مبارزات بی امان ایده ئولوژیکی
تشکیل شده و توسعه یافته است و توسعه می یابد و خواهد یافت.
با صدور اندرزهای اخلاقی و انتقادات اخلاقیگر چه بسا فئودالی
نمی توان لیاقت حزب طبقه و توده بودن را کسب کرد.
دلیل نظری روی کار آمدن
اصحاب تفتیش عقاید
مصون از تیغ تیز نقد دیالک تیکی ماندن عقاید کپک زده این زباله ها ست.
شعور
جامعه و جهان
را
فقط
منعکس نمی کند،
بلکه
ضمنا
می سازد.
به زبان مرحوم احسان طبری
در
صفحه اول اثرش
تحت عنوان «بنیاد اموزش انقلابی»
«شعور انسانی
نه تنها جهان را منعکس می کند، بلکه می آفریند.»
(ولادیمیر ایلیچ لنین)
طویله
نمی تواند
حزب طبقه و توده
باشد.
۴
و الا
تفتیش عقاید و به آتش افکندن انسان ها و یا تحمیل عقیده به بهای نابودی نسل دگراندیشان
چیزی از شرف و انسانیت در بر ندارد.
به اتش افکندن انسان ها
یکی از فرم های اجرای اعدام است.
به معنی حذف فیزیکی دشمنان طبقاتی بالقوه و بالفعل است.
دلیل امحای فیزیکی دشمنان طبقاتی بالقوه و بالفعل
اولا
بی دورنمایی و بی فردایی فرماسیون اقتصادی حاکم و طبقه حاکمه
است.
یعنی
ارتجاعی بودن فرماسیون اقتصادی حاکم و مرتجع بودن طبقه حاکمه
است.
ثانیا
ضعف نظری و معرفتی - نظری طبقه حاکمه است.
وقتی کسی عاجز از استدلال علمی و تجربی و نظری و اثبات صحت نظر خویش و سقم نظرات دشمن طبقاتی خویش باشد،
مشت و فحش و تفنگ
جای سخن
را
می گیرد
و
حذف فیزیکی
جای نقد دیالک تیکی
را.
۵
و الا
تفتیش عقاید و به آتش افکندن انسان ها و یا تحمیل عقیده به بهای نابودی نسل دگراندیشان
چیزی از شرف و انسانیت در بر ندارد.
تحمیل عقیده به توده
پیامد تحمیل حاکمیت طبقاتی خویش به توده است:
کسی که وسایل اساسی تولید توده
را
غصب و تصاحب کند،
قاعدتا
باید هم وسایل فکری توده را تسخیر کند.
یعنی
عقاید خود را به توده دیکته کند.
یعنی
مفاهیم و احکام و قوانین خود را به توده تحمیل کند.
این کردوکارها
کمترین ربطی
به شرف و وجدان و انسانیت و خزعبلات دیگر ندارند.
این چیزها
عناصر و فرم هایی از مبارزه طبقاتی اند.
حزب توده باید این چیزها را بداند و در جهت بی اثر سازی شان تلاش ورزد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر