۱۳۹۶ بهمن ۲۰, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۵۸۹)

 
جمعبندی
 از
مسعود بهبودی
 

تعهد توانگر کند فرد را

۱
روشنفکر متعهد
از مفاهیم اگزیستانسیالیستی (سارتر و لاشخورهای دیگر) است
که توسط جلال آل عبا و احمد شاملوال منقل و غیره
به طویله عیران آمده است.

۲
احدی در کره زمین یافت نمی شود که به طبقه معینی متعهد نباشد

۳
خواه نان سفره اش را از کار فکری تهیه کند (روشنفکر)
و
خواه از کام اژدها بیرون آورد. (زحمتکش یدی و یا فیزیکی)

۴
روشنفکران عمدتا به طبقه حاکمه تعلق دارند.

۵
توده به دلیل دشواری تحصیل نان
فرصت تحصیل جان (نعمات فکری و هنری و فرهنگی) ندارد.

۶
حتی روشنفکران توده
خاستگاه طبقاتی دیگر دارند.

۷
درد هم همین است.
 
 
اندکی اندر باب بهانه ها

دین هم نباشد
مش وحشی
نژاد را
ملیت را
زبان را
میزان نان سفره را
ریخت و قیافه و جنیسیت را
و الی اخر را
می توان دام کرد
 
اندکی اندر باب واژه ها

۱
نه.
درست برعکس.
چه بسا حفظ اصالت واژه ها
رهگشا ست.

۲
مثال:
یکی از ترفندهای طبقه حاکمه
از قضا همین است.

۳
به همین دلیل
هاشم رضی و خیلی های دیگر
به پیدا کردن بدیل برای واژه های معینی کمر بستند
و
کمر روشنگری را شکستند.

۴
بدین طریق و با این ترفند بود
که
مارکسیسم شد مارکس گرایی

۵
زباله های تروتسکیستی کماکان همین کار را می کنند.

۶
مارکسیسم اما مثل فیزیک و شیمی و ریاضیات
علم است و ربطی به مؤسس آن ندارد.

۷
مگر مجاز است که شیمیسم را لیبیگ گرایی بنامند؟

۸
خیلی از سخنان مارکس ربطی به مارکسیسم ندارند.

۹
خیلی از آثار لنین ربطی به لنینیسم ندارند.

۱۰
مارکسیسم - لنینیسم گنجیه مفاهیم / مقولات / قوانین / احکام و غیره مربوطه اند
که
 ما قطره ای از این دریا را ترجمه و منتشر کرده ایم
و
برای ترجمه بقیه مفاهیم 
یک میلیون سال وقت لازم داریم
عزرائیل هم می داند.

۱۱
مثال فراوان است.
سوسیالیسم شد جامعه گرایی
جامعه ضمنا نه واژه فارسی
بلکه عربی بود.
سوسیالیسم اما مقوله ای فلسفی است و هزار چیز در آن تجرید می یابد.

۱۲
کمونیسم شد اجتماع گرایی
اجتماع هم نه فارسی بلکه عربی بود

۱۳
فرم شد شکل
یا 
صورت
یا
 سیما

۱۴
شکل و صورت و سیما و غیره اما فرم های متنوع بسط و تعمیم مفهوم فلسفی فرم اند.

۱۵
فرماسیون را کردند صورت بندی

۱۶
فرماسیون اما یکی از مهم ترین مقولات ماتریالیسم تاریخی است

۱۸
حالا کاوه برای دیالک تیک چه بدیلی دارد؟

۱۹
برای ماتریالیسم چه بدیلی دارد؟

۲۰
هاشم رضی ماده گرایی نامیده

۲۱
ماتریالیسم اما جهان بینی است و راجع به تعریف ان شاید ۱۰۰ صفحه توضیح لازم باشد.

۲۲
ضمنا
سطح رشد زبان های ملل مختلف
بغایت متفاوت است.

۲۳
موقع ترجمه متن مثلا آلمانی به زبان های دیگر
دمار از روزگار مترجم در می آید.

خیلی از ترجمه های متون مارکسیستی به زبان انگلیسی اعتبار ندارند.

۲۴
مفاهیم (واژه ها) اما پله های شعور و شناخت اند.

۲۵
بنی حوا 
هر چه بیشتر مفهوم یاد گرفته باشد
به همان میزان
دقیق تر 
می تواند بیندیشد و سخن گوید.
 
 
سران فدائیان فئودالی
و
جلال آل عبا و گوهر مراد


اندکی اندر باب فدائیان

۱
فدائیان خلق و فدائیان اسلام
ماهیت طبقاتی فئودالی واحدی دارند.

۲
یکی خود را
آته ئیست
جا می زند
دیگری
ته ئیست.

۳
هر دو از موضع ارتجاعی ـ فئودالی
هم
ضد سرمایه داری بوده اند
و
هم ضد کمونیستی.

۴
شاه
پس از پیروزی انقلاب سفید
به عنوان نماینده بورژوازی مدرن و نظام سرمایه داری
مترقی تر از هر دو بوده است.

۵
چون
ضد فئودال و ضد روحانیت بوده است.

۶
بخش اعظم سران فدایی
بچه فئودال اند.

۷
تا مغز استخوان شان ضد کمونیست اند.

۸
درست به همین دلیل طرفدار شاملوئیسم اند.

۹
شاملوئیسم و شاملوچیسم
نمیانده فلسفه حیات (اگزیستانسیالیسم) است که آبشخور فاشیسم است
فاشیسم هم چپنما ست.

۱۰
فلسفه حیات 
(اگزیستانسیالیسم)
ضمنا
شعبه ای از ایدئالیسم ذهنی است.

۱۱
آته ئیسم شاملو و طرفداران شاملوئیسم
اصلا آته ئیسم نیست.

۱۲
ما در صدد تحلیل نبرد من هیتلر هستیم.

۱۳
وجوه مشترک جدی میان فاشیسم و شاملوئیسم و فداییان خلق و غیره وجود دارد.

۱۴
واژه خلق هم جزو گنجینه واژگان فاشیسم است.

۱۵
فاشیسم پرچم سرخ تر از خون بر دوش کشیده است.
 
مراجعه کنید
 به 
ترس و نکبت رایش سوم 
از 
برشت
 
  رزاق

خوشبختانه الان به جبهه ملى پيوستند و كم كم خيال همه را راحت ميكنند.
 
میم
 
جبهه ملی هم ماهیت فئودالی داشته است. 
بورژوازی «ملی» ایران اصلا بورژوا نیست.
 در بهترین حالت
نیمه فئودال ـ نیمه بورژوا ست
 
بورژوا که اثبات وجود خدا ترجمه و منتشر نمی کند. 
جزنی و طاهر احمد زاده 
هم
 از 
همین جبهه ضد ملی 
بوده اند.
 
 رزاق
بايد ديد اصلا در اين عصر (گلوباليزاسيون ) مي توان از بورژازى ملى حرف زد يا نه.
 
میم
 
عصر گلوبالیزاسیون وجود ندارد.
عصر ما
از
فردای پیروزی انقلاب اکتبر
عصر گذار گلوبال
از
سرمایه داری
به
سوسیالیسم
است.


بورژازى در مقیاس جهانی ضد ملی است. 
بورژوازى واپسین
 است.
 اکنون دیری است 
که 
پرچم ناسیونالیسم
 را 
طبقه کارگر
 به 
دوش 
می کشد.
 
 تشکیل ملت
 دیگر به عهده بورژازى نیست. 
به عهده طبقه کارگر است .
 
 مثال روشنش
 جمهوری توده ای چین 
است. 
 
در چین 
ملت در حال تشکیل است.
 
 بورژازى دیگر هیچ ظرفیت انقلابی و مترقی ندارد. 
 
امروزه در رسانه های بورژایى 
فاشیسم به عنوان ناسیونالیسم 
عرضه می شود و محکوم می شود.

 
زنده باد مش ناصر المکارم شیر گازی

۱
مش ناصر المکارم شیر گازی
مسبب اصلی آشنایی ما با مارکسیسم بوده است.

۲
او مؤلف قصه ای به نام
فیلسوفنماها
بوده است که به نیت تخریب حزب توده نوشته است
و
دربار پهلوی به مش ناصر المکارم شیر گازی
جایزه سطل ننه ات طلبی داده است.

۳
در این زباله مش ناصر المکارم شیر گازی
اما
بالاجبار
نقل قول هایی غلط غلوط از شخصیت های توده ای شده است
که
برای ما چراغ کم سوی راه بوده اند.

۴
ما
از این بابت مدیون مش ناصر المکارم شیر گازی هستیم.

۵
عدو شود سبب خیر
اگر خدا خواهد.

۶
اکنون اما
مش ناصر المکارم شیر گازی
خواب می بیند تا اوتوپی ورشکسته ی اسلامی را بلکه نجات دهد.

۷
عدو شود سبب خنده
گر شفا خواهد
 
اندکی اندر باب دیالک تیک میدان و انقلاب (فرم و محتوا)

۱
دهه دوم قرن ۲۱ به پایان می رسد شاعر

۲
گذشت آن زمان که مفاهیم کاروان و جرس و ساربان و جدایی و فراق و هجر و آه و زاری اعتبار داشتند.

۳
تو هر لحظه که خواهی می توانی با جانان و هر جانی و جلاد دیدار کنی.

۴
زنده باد انقلاب.

۵
زنده باد انقلاب و میدان جهانی انقلاب.

۶
زنده باد انقلاب اجتماعی، علمی و فنی
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر