سید محمد حسین بهجت تبریزی
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)
تحلیلی از شین میم شین
می گویند:
منبر را از چوب درخت گردو می سازند
که بسیار محکم و با کیفیت است و علاوه بر چوب مرغوب،
سایه و بار خوبی هم دارد.
اما درخت چنار که نه میوه دارد و نه سایه درست حسابی،
ازش چوبه دار می سازند
دعوای این دو درخت در شعر شهریار
شنیدنی است:
گفت با طعنه، منبری به چنار:
«سرفرازی چه می کنی، بی بار
نه مگر ننگ هر درختی، تو
کز شما ساختند چوبه ی دار.»
پس بر آشفت آن درخت دلیر
رو به منبر چنین نمود اخطار
گفت:
«گر منبر تو، منبر بود
کار مردم نمی کشید به دار.»
ایراد بینشی این جفنگ شهریار کجا ست؟
1
شهریار فکر می کند که اگر کسی برای جماعت فقیر بی همه چیز موعظه کند،
در طرفة العینی جزو اغنیا و با همه چیز می شوند.
2
شهریار نمی تواند دو روی سکه واحدی را ببیند.
اگرچه دیری است که دیدن دو روی این سکه
بمراتب آسان تر گشته است.
3
منبر و دار
در هماره تاریخ
دست در دست و شانه به شانه و نفس به نفس
رفته اند و می روند.
4
به فرمان منبر همشهری جسور شهریار را
دم در دادگستری با منشی اش
ترور کرده اند.
5
سید علی منبری
همین چندی پیش
از همین ترور بی شرمانه دفاع کرده است.
6
به فرمان منبر
قتل های زنجیره ای صورت گرفته اند
و جامعه بی همه چیز
از نعمت روشنفکران شریف و شعورمند خویش محروم گشت.
7
به فرمان منبر یک میلیون نفر آواره اند
و بسان سگان ولگرد در این و آن گوشه جهان می لولند و می پوسند و می میرند.
8
منبر و دار بسط و تعمیم دیالک تیک تئوری و پراتیک اند.
بسط و تعمیم دیالک تیک اندیشه و عمل اند.
9
هر داری قبل از اینکه در میدانی بر پا شود
در منبر و مسجد و محرابی بر پا می شود.
10
پیوند موجود میان منبر و دار (اندیشه و عمل) را
حتی
با بمب اتم نمی توان از بین برد.
11
منبر و دار
لازم و ملزوم یکدیگرند
12
منبر پیش شرط صرفنظر ناپذیر دار است
و دار پیش شرط صرفنظر ناپذیر منبر
13
منبر توجیه گر تئوریکی (نظری) ـ ئولوژیکی (فقهی) دار است.
14
منبر مبلغ دگم های مذهبی در زمینه شکنجه و آزار و قصاص و دار و تیرباران است.
14
دار جامه عمل پوشی افکار منتشره از منبر است
و منبر تئولوژیزاسیون و تئوریزاسیون دار است.
پایان
(۱۲۸۵ - ۱۳۶۷)
تحلیلی از شین میم شین
می گویند:
منبر را از چوب درخت گردو می سازند
که بسیار محکم و با کیفیت است و علاوه بر چوب مرغوب،
سایه و بار خوبی هم دارد.
اما درخت چنار که نه میوه دارد و نه سایه درست حسابی،
ازش چوبه دار می سازند
دعوای این دو درخت در شعر شهریار
شنیدنی است:
گفت با طعنه، منبری به چنار:
«سرفرازی چه می کنی، بی بار
نه مگر ننگ هر درختی، تو
کز شما ساختند چوبه ی دار.»
پس بر آشفت آن درخت دلیر
رو به منبر چنین نمود اخطار
گفت:
«گر منبر تو، منبر بود
کار مردم نمی کشید به دار.»
ایراد بینشی این جفنگ شهریار کجا ست؟
1
شهریار فکر می کند که اگر کسی برای جماعت فقیر بی همه چیز موعظه کند،
در طرفة العینی جزو اغنیا و با همه چیز می شوند.
2
شهریار نمی تواند دو روی سکه واحدی را ببیند.
اگرچه دیری است که دیدن دو روی این سکه
بمراتب آسان تر گشته است.
3
منبر و دار
در هماره تاریخ
دست در دست و شانه به شانه و نفس به نفس
رفته اند و می روند.
4
به فرمان منبر همشهری جسور شهریار را
دم در دادگستری با منشی اش
ترور کرده اند.
5
سید علی منبری
همین چندی پیش
از همین ترور بی شرمانه دفاع کرده است.
6
به فرمان منبر
قتل های زنجیره ای صورت گرفته اند
و جامعه بی همه چیز
از نعمت روشنفکران شریف و شعورمند خویش محروم گشت.
7
به فرمان منبر یک میلیون نفر آواره اند
و بسان سگان ولگرد در این و آن گوشه جهان می لولند و می پوسند و می میرند.
8
منبر و دار بسط و تعمیم دیالک تیک تئوری و پراتیک اند.
بسط و تعمیم دیالک تیک اندیشه و عمل اند.
9
هر داری قبل از اینکه در میدانی بر پا شود
در منبر و مسجد و محرابی بر پا می شود.
10
پیوند موجود میان منبر و دار (اندیشه و عمل) را
حتی
با بمب اتم نمی توان از بین برد.
11
منبر و دار
لازم و ملزوم یکدیگرند
12
منبر پیش شرط صرفنظر ناپذیر دار است
و دار پیش شرط صرفنظر ناپذیر منبر
13
منبر توجیه گر تئوریکی (نظری) ـ ئولوژیکی (فقهی) دار است.
14
منبر مبلغ دگم های مذهبی در زمینه شکنجه و آزار و قصاص و دار و تیرباران است.
14
دار جامه عمل پوشی افکار منتشره از منبر است
و منبر تئولوژیزاسیون و تئوریزاسیون دار است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر