ویرایش
و تحلیل از
فریدون
ابراهیمی
سوره بقره
آیه (٩١)
وَإِذَا
قِيلَ لَهُمْ
آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ
بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ
ۗ
قُلْ فَلِمَ
تَقْتُلُونَ أَنْبِيَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
و
هنگامى كه به آنها گفته شود:
«به
آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!»
مىگويند:
«ما
به چيزى ايمان مى آوريم كه بر خود ما نازل شده باشد»
و
به غير آن، كافر مىشوند
در حالى كه حق است و آياتى را كه بر آنها نازل
شده، تصديق مى كند.
بگو:
«اگر
(راست مىگوييد، و به آياتى كه بر خودتان نازل شده) ايمان داريد،
پس
چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مىرسانديد؟!»
1
و
هنگامى كه به آنها گفته شود:
«به
آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!»
مىگويند:
«ما
به چيزى ايمان مى آوريم كه بر خود ما نازل شده باشد»
و
به غير آن، كافر مىشوند
·
بنا بر این آیه، بنی اسرائیل همان
کاری را با رسول خدا می کنند که اصحاب تصوف و طریقت و عرفان بعدها در قرون وسطی با
روحانیت خواهند کرد:
·
بنی اسرائیل خواهان حذف واسطه اند.
·
بنی اسرائیل می خواهند که خدا
مستقیما و بدون واسطه با خود آنها رابطه برقرار کند.
·
یعنی جبرئیل آیات الهی را نه به
پیامبر اسلام، بلکه به خود آنها ابلاغ کند.
·
ایده بدی هم نیست.
·
درست به همین دلیل، پیامبر اسلام
آچمز شده است.
2
و
هنگامى كه به آنها گفته شود:
«به
آنچه خداوند نازل فرموده، ايمان بياوريد!»
مىگويند:
«ما
به چيزى ايمان مى آوريم كه بر خود ما نازل شده باشد»
و
به غير آن، كافر مىشوند
·
اگر کرد و کار اصحاب تصوف و طریقت
و عرفان را با کرد و کار بنی اسرائیل مورد مقایسه قرار دهیم، متوجه می شویم که بنی
اسرائیل بمراتب واقع بین تر از اصحاب تصوف و طریقت و عرفان بوده اند:
الف
·
اصحاب تصوف و طریقت و عرفان برای
حذف واسطه میان بشریت و خدا، یعنی برای زاید اعلام کردن روحانیت، دیالک تیک ماده و
روح را تخریب می کنند و میان خدا و خرما و خس و خاشاک و خلق علامت تساوی می گذارند.
ب
·
بنی اسرائیل اما بطرز رئالیستی و راسیونالیستی
(واقع بینی و خردگرائی) تبر بر ریشه ادعای پیامبر اسلام مبنی بر آیات الهی بودن
دعاوی اش، فرود می آورند.
·
جواب پیامبر اسلام به این درخواست
منطقی آنان شنیدنی است:
3
و
به غير آن، كافر مىشوند
در حالى كه حق است و آياتى را كه بر آنها نازل
شده، تصديق مى كند.
·
خدا و یا پیایمبر اسلام، به عوص
استدلال تجربی و منطقی، اعلام می دارد که این آیات حق اند.
·
برای اینکه با آیات تورات انطباق
دارند.
·
دلیل بدی نیست.
·
ولی خوش بود گر محک تجربه آید به
میان.
·
خوش بود، اگر خدا به خود آنان آیه
نازل کند تا یقین قلبی کسب کنند.
·
خدا اما جواب دیگری هم دارد که
شنیدنی تر است:
4
بگو:
«اگر
(راست مىگوييد، و به آياتى كه بر خودتان نازل شده) ايمان داريد،
پس
چرا پيامبران خدا را پيش از اين، به قتل مىرسانديد؟!»
·
خدا آدمی را به یاد عیرانی ها در
فیس آباد می اندازد:
·
به عوض استدلال تجربی، گاز می دهند
و به در و دیوار می زنند:
·
خدا به جای نازل کردن آیات به بنی
اسرائیل و اثبات حقانیت آیات قرآن، بنی اسرائیل منطقی اندیش را به قتل انبیاء متهم
می کند.
·
منظورش از انبیاء موسی و عیسی باید
باشند.
·
موسی را که کسی نکشته است.
·
فقط عیسی را به صلیب کشیده اند.
·
آنهم نه بنی اسرائیل، بلکه عوامل
امپراطوری روم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر