۱۳۹۴ آبان ۲۲, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (207)


جمعبندی از
مسعود بهبودی


عطر آن است که خود «بگوید»
و نه عطار

نسرین امین زاده

من اگر نیم نگاهی بکنم سوی بتی، معصیت است
تو اگر صیغه کنی جمله بتان، مرحمت است؟

من اگر سیبی از این باغ ، بچینم، دزدم؟
تو اگر باغ همه غصب کنی، مصلحت است؟

من اگر از در میخانه گذشتم، نجس ام
تو اگر دود کنی نصف جهان، عافیت است؟

من اگر شکوه کنم نزد خدا، کفران است
تو اگر تکیه زنی جای خدا، معرفت است؟

من که در آتش بیداد شما سوخته ام، گمراهم 
تو که اتش زده ای بر همه جا، منزلت است؟

عاقبت سهم من سوخته جان، نیران است
سهم آن معدن تزوبر و ریا، مغفرت است؟

این ترازوی عداات که تو را گشته نصیب
چه کسی داده تو را و به کدامین جهت است؟


پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری


جست و جوی و کشف و یاب زیبائی ها
در ماضی
و فخر به ماضی
نشانه خلأ کله از اندیشه و چنته از سخن است.

نشانه بی دورنمائی و بی فردائی فرد است.

کلیدر هنوز تحلیل نشده است.

1
طنز قضیه می دانید کجا ست؟

2
خود دولت آبادی در کلیدر
به عنوان نویسنده ای رئالیست
بطور اوبژکتیو (عینی)
طرفدار انقلاب بورژوائی سفید است.
مترقی است.

3
اگرچه بطور سوبژکتیو، مخالف آن است.
مرتجع است.

4
همین دیالک تیک پیشرفت و پسرفت
به کل کلید نیز منتقل می شود:
کلیدر تجسم و تبیین دیالک تیک عید و عزا ست.
الف
کلیدر از سوئی مرثیه است:
مرثیه در سوگ ارتجاع است.

ب
و از سوی دیگر
ـ در واقع ـ
جشن پیروزی عملی انقلاب بورژوائی
بر فئودالیسم است.

5
گل ممد از فرق سر تا نوک پا مرتجع است.
نماینده فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی ماقبل بورژوائی است.

6
گل ممد همان خمینی و خلخالی و شاملو و آل احمد و چریک فدائی فئودالی و و مجاهد دیمدام و لیملام و غیره است.

7
ما فارسی را به خط معمولی نمی توانیم بخوانیم
چه رسد به خط فینگلیسی

8
تحلیل ادبیات  در اروپا از دیر زمانی رواج دارد.

9
تحلیل کلیدر و اشعار این و آن
به معنی زیر علامت سؤال بردن چیزی نیست.

10
همانطور که اطعمه مادی سفره مورد ارزیابی قرار می گیرند 
و سم از شهد تمیز داده می شود
به همان سان هم اطعمه فکری باید مورد ارزیابی خردگرایان قرار گیرد 
تا خلایق هر چه در سفره یافتند
چشم بسته اطعام نکنند و مسموم نشوند.

11
چون خواب خرد، تولد هیولا را در پی دارد.
فرانسیسکو گویا

12
روشنگری علمی و انقلابی صرفنظرناپذیر است.

قبل از این‌ که به فکر کردن خو کنیم، به زندگی عادت می‌ کنیم.
شروع به فکر کردن، شروع به تحلیل رفتن تدریجی است
آلبر کامو


1
البرن کامو
عادت کردن به زندگی را بر شروع تفکر
مقدم می داند.

2
عادت کردن به زندگی بدان معنی است که کسی زندگی کند و در روند زیست بدان خوگر شود.

3
زندگی اما یعنی کلنجار با طبیعت اول و دوم (جامعه، انسان)

4
کلنجار با طبیعت اما به معنی کار است.

5
و کار اندیشه ای است که مادیت می یابد.
جامه عمل می پوشد.

6
هر کاری، پیشاپیش اندیشیده می شود.
از کله می گذرد.

7
البرن کامو
ضمنا تفکر را به معنی تحلیل رفتن تدریجی انسان ها
قلمداد می کند.

8
تفکر اما برعکس پندار البرن ها (احمق ها)،
پیش شرط توسعه و تکامل و تعالی است.

9
تفکر پیش شرط صعود نظری و عملی و هنری است.

10
اگزیستانسیالیسم
بطور کلی
جریان فلسفی ایراسیونالیستی (خردستیز) و نیهلیستی و پسیمیستی است.

11
البرن کامو از روند تفکر بکلی بی خبر بوده است.

12
بدون تفکر نمی توان حتی آب خورد
چه رسد به زندگی کردن.

13
هر کاری که بنی بشر انجام می دهد
قبل از انجام آن
مدل فکری اش را در ذهن خود می سازد
بعد به آن مدل ذهنی
جامه علم می پوشاند.
فرق انسان با حشره و حیوان همین جا ست.

14
انسان
اول لیوان آب  را و یا جوی آب را و آب را در ذهن خود متجسم می سازد
یعنی به کرد و کار آب خوردن می اندیشد
بعد آن مدل مربوط به خوردن آب را جامه عمل می پوشاند.

کسی که این حرف ها را می زند،
حتی نگاهی به قرآن  کریم و مجید و یا هر کس دیگر
نینداخته است.
چون خدا
فکری وذکری جز طلب نماز و رکوع و سجود و اطاعت و عبادت و غیره ندارد.
خدا تشنه و  گشنه سیری ناشناس نماز است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر