ویرایش
و تحلیل از
ربابه
نون
·
سؤال اکنون این بود
که چرا طبقه حاکمه به این تئوری مطلقا باطل مبتنی بر مردسالاری با چنین سرسختی و
سماجتی چسبیده است؟
1
ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ
ﺟﻨﺒﺶ ﺯﻧﺎﻥ
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺘﻢ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺑﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ،
ﺍﺯ ﺍﯾﻦﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﯾﺎ ﻣﺤﺼﻮﻝ مردﺳﺎﻻﺭﯼ ﻧﺎﻡ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ
·
دلیل اول آن، در
کسب و کار اصلی طبقه حاکمه امپریالیستی در میدان رزم ایده ئولوژیکی است.
·
طبقه حاکمه امپریالیستی در میدان رزم ایده ئولوژیکی برای هر ایده و شعار و راه
حل و تئوری علمی و انقلابی آلترناتیو پیدا می کند.
·
خودویژگی این آلترناتیو سازی طبقه حاکمه امپریالیستی این است که نه یک آلترناتیو،
بلکه آنسامبلی از آلترناتیو ها می سازد.
·
یکی از دلایل غلبه آن بر سیستم مدافع منافع توده های مولد و زحمتکش در همین
رزم ایده ئولوژیکی مستور و مولتی فونکسیونال و همه جانبه طبقه حاکمه امپریالیستی بوده
است.
2
ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ
ﺟﻨﺒﺶ ﺯﻧﺎﻥ
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺘﻢ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺑﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ،
ﺍﺯ ﺍﯾﻦﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﯾﺎ ﻣﺤﺼﻮﻝ مردﺳﺎﻻﺭﯼ ﻧﺎﻡ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ
·
ترفند ایده
ئولوژیکی طبقه حاکمه امپریالیستی این است که ماسک مدافع همان ایده و شعار و راه حل و تئوری علمی و انقلابی بر سر می کشد و زیر همان ماسک بر
ضد آن می رزمد.
·
یعنی ستون فقرات ایده و شعار و راه حل و تئوری علمی و انقلابی را از درون می
جود، پوک می سازد تا فروپاشد.
·
مثال در این مورد فت و فراوان است.
·
یکی از آن مثال ها به عنوان مشتی نمونه خرواری مثال زیر است:
·
طبقه حاکمه امپریالیستی به ظاهر نه تنها مخالف مارکسیسم، لنینیسم، سوسیالیسم
و کمونیسم و پرولتاریا نیست، بلکه صدها بار افراطی تر از مارکس و انگلس و لنین و احزاب
کمونیستی و غیره، طرفدار آنها ست.
·
این تازه چیزی نیست.
3
·
طبقه حاکمه امپریالیستی
در مقابل مارکسیسم ـ لنینیسم و سوسیالیسم و کمونیسم موجود، مارکسیسم ـ لنینیسم و سوسیالیسم
و کمونیسم مطلوب خود را علم می کند.
·
اما نه در فرم
واحدی.
·
بلکه در ده ها
فرم چه بسا متفاوت و حتی متضاد.
4
·
با توسل به این
ترفند است که ناگهان «خوانش های» متفاوت و متنوع و متضادی از مثلا کمونیسم علمی
مثل قارچ در هر گوشه جامعه و جهان می رویند:
·
یکی از نمونه های این قارچ ها، دیالک تیک شبانتاریا
و ژیگولتاریا ست.
·
شبانتاریا و
ژیگولتاریا به ظاهر ضد آشتی ناپذیر یکدیگرند.
·
سودائی جز تخریب اعتبار
یکدیگر ندارند.
·
هر دو هم طرفدار سرسخت کمونیسم و حاکمیت پرولتاریا هستند.
·
تنها تفاوتی که شبانتاریا با ژیگولتاریا دارد، این است که یکی
به کلاسیک های مارکسیسم ـ لنینیسم، استالین را اضافه می کند و دیگری تروتسکی را.
·
البته نه استالین اولی کمترین ربطی به استالین واقعی دارد و نه تروتسکی دومی کمترین
شباهتی به تروتسکی واقعی.
5
·
توطئه تئوریکی و
ترفند آلترناتیو سازی طبقه حاکمه امپریالیستی در حیطه مسئله زنان نیز به همین صورت
است.
·
در آن واحد سینی مملو از تئوری های چپ اندر قیچی راجع به مسئله زنان عرضه می
شود که به هر درد بی درمان اجامر می خورد، مگر به درد حل
مسئله زنان.
6
ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﺩﺍﺭﺍﻥ
ﺟﻨﺒﺶ ﺯﻧﺎﻥ
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺘﻢ ﮐﻨﻮﻧﯽ ﺑﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ،
ﺍﺯ ﺍﯾﻦﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﯾﺎ ﻣﺤﺼﻮﻝ مردﺳﺎﻻﺭﯼ ﻧﺎﻡ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ
·
تئوری مبتنی بر
مردسالاری، یکی از آلترناتیو های طبقه حاکمه امپریالیستی در این زمینه است.
·
به همین دلیل نمی تواند و نمی خواهد از آن صرفنظر کند.
·
جنگ ایده ئولوژیکی، سیاسی و اقتصادی زرگری طبقه حاکمه امپریالیستی همین است:
·
جنگ زرگری میان جریانات قلابی.
·
قلابی به چه معنی است؟
7
·
منظور ما از مفهوم
«قلابی» اولا این است که این جریانات پر هارت و پورت رنگارنگ، اصلا اصالت ندارند.
·
جریانات توخالی، مصنوعی،
تصنعی و صوری اند.
·
منظور ما از مفهوم
«قلابی» ثانیا این است که این جریانات برای قلاب اندازی و صید نوچه و علاف سازی آنها
و ممانعت از اتحاد در زیر پرچم رهائی بخش پرولتاریا ست.
8
·
تشکیل، تقویت،
تبلیغ و شهرت این جریانات قلابی، بنا بر فلسفه خاصی برنامه ریزی و اجرا می شود.
·
یکی از اهداف طبقه
حاکمه امپریالیستی ایجاد تفرقه و چند دستگی در جبهه خلق است.
·
بهترین راه برای ایجاد تفرقه و چند دستگی در جبهه خلق، ایجاد تشتت نظری است.
·
چون وقتی صدها دار و دسته چه بسا قلابی، مدعی نمایندگی طبقه کارگر باشند،
زحمتکشان و طرفداران منافع مادی و فکری و فرهنگی آنان به جای تشکیل حزب واحد و
تدوین برنامه عمل واحد، در دهها حزب با دهها برنامه پخش می شوند و ضمنا به جای رزم
طبقاتی به رزم زرگری با یکدیگر می پردازند.
·
بدین طریق، انرژی عظیمی تلف می شود و مبارزه بر ضد ارتجاع فراموش می گردد.
·
تحت این شرایط است که طبقه حاکمه امپریالیستی با دمش گردو می شکند و کیف خر می
کند.
9
·
ضمنا با تئوری
مبتنی بر مردسالاری، پرولتاریا دو شقه می شود:
·
یعنی به پرولتاریای نر و پرولتاریای مضاعف زن تقسیم می شود.
10
·
بعد مبارزه زنان
بر ضد نران و بر عکس، اوج می گیرد.
·
در نتیجه مبارزه طبقاتی متحد و مشترک پرولتاریای زن و نر بر ضد بورژوازی اعم
از نر و زن، فراموش می شود.
11
·
مسئله اما این
است که بدون سرنگونی جامعه طبقاتی نمی توان مسئله زنان را حل کرد و برابری راستین زن
و مرد را برقرار ساخت.
·
در نتیجه با توسل به این شعار رهائی کذائی زنان، حل مسئله زنان
امکان ناپذیر می گردد.
·
چون با شعار مرگ بر مرد که نمی توان به حل تضاد زن و مرد نایل آمد.
·
علاوه بر این برقراری زن سالاری محال کذائی به جای مردسالاری که حتما به معنی
برقراری تساوی حقوقی و اجتماعی زن و مرد نیست.
·
با این کار فقط می توان جای ستمگر نر را با ستمگر زن عوض کرد.
12
·
شعار زنده باد زن
و یا پیش به سوی زن سالاری تازه خیلی راسیونال و علمی و «انقلابی» است.
·
چون دسته دیگری از روشنفکران و «علمای» امپریالیستی، آلترناتیو بمراتب بدتری
عرضه می کنند:
·
آنها کلی تئوری و شعر و قصه راجع به ضرورت مبرم سپردن امور به دست کودکان سرهم
بندی کرده اند.
·
شعار آنها نه زنده باد زن، نه پیش به سوی
زن سالاری، بلکه زنده باد کودک و پیش به سوی حکومت کودکان (کودک سالاری) است.
·
خر تو خر به تمام
معنی به همین می گویند:
·
طبقه حاکمه امپریالیستی
(ترکیب نامعجونی از طبقات اجتماعی واپسین) جهان را به طویله بدل کرده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر