۱۳۹۴ مهر ۱۷, جمعه

مقوله «ساقی» در آثار خواجه شیراز (3)


تحلیلی از 
شین میم شین

ساقیا دیوانه ‌ای چون من کجا در بر کشد
دختر رز را که نقد عقل، کابین کرده ‌اند؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        ساقی، کدام دیوانه ای، دختر تاک را، که مهریه اش، عقل ناب است، بسان من در برمی کشد؟

1
ساقیا دیوانه ‌ای چون من کجا در بر کشد
دختر رز را که نقد عقل، کابین کرده ‌اند؟

·        خواجه در این بیت، دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت را به شکل دیالک تیک حامل و محمول و یا ساقی و می بسط و تعمیم می دهد.
·        مقوله ساقی در مواردی از این دست، نتیجه تجرید همه زحمتکشانی است که در خرابات، میخانه ها، عشرت خانه و مجالس عیش و نوش، آب و شراب و سکس و لاس و لیس و غیره سرو می کنند.

·        در مقولات خواجه از قبیل ساقی و مغبچه و پیر مغان و غیره، سیر و سرگذشت ستمی تبیین می یابد که بر اقلیت مذهبی ستمکش زرتشتی، پس از سیطره اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی تحت هژمونی بیگانگان روا داشته اند.
·        صفحه ای سرشته به ننگ و شرم و اشک و اندوه و آه.

2
ساقیا دیوانه ‌ای چون من کجا در بر کشد
دختر رز را که نقد عقل، کابین کرده ‌اند؟

·        خواجه در این بیت، ساقی را به عنوان صاحب دانش تجربی در زمینه میخواران، مورد خطاب قرار می دهد و خود را به عنوان میخواره ای تماعیار جا می زند و می پرسد:
·        کدام دیوانه ای بسان او، دختر رز را در آغوش می گیرد؟

·        خواجه در این بیت، ضمنا دیالک تیک مولد و مولود را، دیالک تیک مادر و دختر را به شکل دیالک تیک تاک و انگور بسط و تعمیم می دهد و در برکشیدن کوزه شراب را به در برکشیدن دختر رز تشبیه می کند.
·        تصور و تصویری که می توانست سرشار از زیبائی هومانیستی باشد، زیر قلم خواجه به رابطه مبتنی بر شهوت و سکس و پورنو منتهی و مبتذل می شود.

3
ساقیا دیوانه ‌ای چون من کجا در بر کشد
دختر رز را که نقد عقل، کابین کرده ‌اند؟

·        خواجه علاوه بر اینها، زهر ایراسیونالیستی خود را به کام خواننده و شنونده غزل خویش می ریزد:
·        مهریه دختر رز، عقل محض است.

·        یعنی می بمراتب ارجمندتر از عقل اندیشنده است.
·        به همین دلیل، کسی که دختر رز را در برمی گیرد، به ازای آن عقل محض به درد نخور را فدا می کند.

·        خواجه این اندیشه ایراسیونالیستی را بکرات، در فرم های متنوع تکرار می کند:
·        او دیالک تیک غریزه و عقل را به شکل دوئالیسم می و عقل تخریب می کند و نقش تعیین کننده را از آن غریزه (می) می داند.
·        این هنوز تمامی زهر ایراسیونالیستی خواجه در این بیت نیست.

4
·        خواجه برای تأکید بر تقدم می بر عقل، بکرات به جای عقل از عقل محض، عقل کل و غیره استفاده می کند تا عقل را حتی الامکان تحقیر و تخریب کند و از عرصه بدر راند.
·        یکی از دلایل مورد پسند اراذل فاشیستی و فوندامنتالیستی قرار گرفتن خواجه، همی گرایش ایراسیونالیستی شدید و آشکار او ست.

·        سعدی در این زمینه صدها بار خردگرا تر از خواجه است.

5
ساقیا پیمانه پر کن، زانکه صاحب مجلس است
آرزو می ‌بخشد و اسرار می‌ دارد، نگاه

·        معنی تحت اللفظی:
·        ساقی پیمانه را پر کن.
·        برای اینکه میزبان است که آرزو را می بخشد، ولی اسرار را حفظ می کند.

·        خواجه در این بیت، دیالک تیک راز و آرزو را توسعه می دهد و میزبان را به دلیل آرزو بخشی و راز نگهداری می ستاید.
·        «بخشیدن» در این بیت  به احتمال قوی به معنی بر آورده کردن به کار رفته است:
·        منظور خواجه این است که میزبان، آرزوی میهمان را بر آورده می سازد و اسرار او را نگه می دارد.
·        این احتمالا بدان معنی است که میزبان چک سفید صادر می کند:
·        هر کس هر چه خواست، در یافت می کند و هر چه خواست، بر سر آن چیز در می آورد.
·        خر تو خر به تمام معنی است.
·        با این حال، همه عیاشان پارسا می مانند و کسی از کثافتکاری های شان پرده برنمی دارد.
·        میزبان محرم اسرار عیاشان است.

·        در ادامه این غزل کوتاه، شاید مسئله روشن تر شود:  

6
جنت نقد است اینجا عیش و عشرت تازه کن
زانکه در جنت خدا بر بنده ننویسد گناه

·        معنی تحت اللفظی:
·        این بهشت نقد است.
·        بنابرین، عیش و عشرت را تجدید کند.
·        برای اینکه در بهشت، خدا بر بنده گناه نمی نویسد.

·        اکنون معنی بیت اول تصریح می شود:
·        عیش و عشرت بی حد و حصر و بی بند و بار در دستور روز است.
·        جنت نقد نصیب عیاشان شده است تا هر چه دل شان می خواهد بکنند.
·        نه قاعده ای و نه قانونی، نه اخلاقی و نه هنجاری.
·        آنارشی به تمام معنی.

7
ساز چنگ آهنگ عشرت، صحن مجلس، جای رقص
خال جانان، دانهٔ دل، زلف ساقی، دام راه

·        معنی تحت اللفظی:
·        اسباب عیش و عشرت همه آماده است:
·        چنگ، آهنگ خوشگذرانی می نوازد.
·        صحن مجلس به میدان رقص بدل شده است.
·        خال روی زیبا به دانه ای برای شکار مرغ دل استحاله یافته است و زلف ساقی به دامی بر سر راه  دل بدل شده است.

·        یکی از معانی مقوله ساقی در قاموس حافظ، اکنون روشن می شود:
·        ساقی فقط آب و شراب سرو نمی کند.
·        ساقی خود نیز یکی از آلات عیش و نوش است.

·        و چون میزبان، خودی است، بر سر ساقی هر بلائی می توان در آورد.

·        ستم هزاران فرم دارد.
·        این هم یکی از فرم های ستم و ستمگری است.

8
دور از این بهتر نباشد ساقیا عشرت گزین
حال از این خوشتر نباشد حافظا ساغر بخواه

·        معنی تحت اللفظی:
·        دور مجلس نمی تواند بهتر از این باشد.
·        پس ساقی برای خوشگذرانی آماده شو.
·        حال هم نمی تواند بهتر ازاین باشد.
·        پس حافظ، ساغر بخواه.

·        این ساقی بیشک نمی تواند ساقی کذائی کوثر کذائی باشد.

·        ما در این جور غزل های خواجه با اشرافیت غلامدار (خواجگان) و فئودال و روحانی سر و کار داریم که هنری جز انگل وارگی، مفتخوری، علافی و عیاشی ندارد.

·        دیری است که بورژوازی واپسین و معاصر نیز به روز همین ها افتاده است.
·        اگر نگاهی به فیلم های هالی وود و غیره بیندازیم، وجه مشترک همه طبقات اجتماعی واپسین روشن می گردد.
·        افراط خارق العاده در سکس و مواد مخدر و جنایت و جنگ و و قتل و غارت.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر