تحلیلی
از
شین میم شین
ساقیا
دیوانه ای چون من کجا در بر کشد
دختر
رز را که نقد عقل، کابین کرده اند؟
·
معنی تحت اللفظی:
·
ساقی، کدام دیوانه ای، دختر تاک را،
که مهریه اش، عقل ناب است، بسان من در برمی کشد؟
1
ساقیا
دیوانه ای چون من کجا در بر کشد
دختر
رز را که نقد عقل، کابین کرده اند؟
·
خواجه در این بیت، دیالک تیک
سوبژکت و اوبژکت را به شکل دیالک تیک حامل و محمول و یا ساقی و می بسط و تعمیم می
دهد.
·
مقوله ساقی در مواردی از این دست،
نتیجه تجرید همه زحمتکشانی است که در خرابات، میخانه ها، عشرت خانه و مجالس عیش و
نوش، آب و شراب و سکس و لاس و لیس و غیره سرو می کنند.
·
در مقولات خواجه از قبیل ساقی و
مغبچه و پیر مغان و غیره، سیر و سرگذشت ستمی تبیین می یابد که بر اقلیت مذهبی ستمکش
زرتشتی، پس از سیطره اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی تحت هژمونی بیگانگان روا
داشته اند.
·
صفحه ای سرشته به ننگ و شرم و اشک
و اندوه و آه.
2
ساقیا
دیوانه ای چون من کجا در بر کشد
دختر
رز را که نقد عقل، کابین کرده اند؟
·
خواجه در این بیت، ساقی را به
عنوان صاحب دانش تجربی در زمینه میخواران، مورد خطاب قرار می دهد و خود را به
عنوان میخواره ای تماعیار جا می زند و می پرسد:
·
کدام دیوانه ای بسان او، دختر رز
را در آغوش می گیرد؟
·
خواجه در این بیت، ضمنا دیالک تیک
مولد و مولود را، دیالک تیک مادر و دختر را به شکل دیالک تیک تاک و انگور بسط و
تعمیم می دهد و در برکشیدن کوزه شراب را به در برکشیدن دختر رز تشبیه می کند.
·
تصور و تصویری که می توانست سرشار
از زیبائی هومانیستی باشد، زیر قلم خواجه به رابطه مبتنی بر شهوت و سکس و پورنو منتهی
و مبتذل می شود.
3
ساقیا
دیوانه ای چون من کجا در بر کشد
دختر
رز را که نقد عقل، کابین کرده اند؟
·
خواجه علاوه بر اینها، زهر ایراسیونالیستی
خود را به کام خواننده و شنونده غزل خویش می ریزد:
·
مهریه دختر رز، عقل محض است.
·
یعنی می بمراتب ارجمندتر از عقل
اندیشنده است.
·
به همین دلیل، کسی که دختر رز را
در برمی گیرد، به ازای آن عقل محض به درد نخور را فدا می کند.
·
خواجه این اندیشه ایراسیونالیستی
را بکرات، در فرم های متنوع تکرار می کند:
·
او دیالک تیک غریزه و عقل را به
شکل دوئالیسم می و عقل تخریب می کند و نقش تعیین کننده را از آن غریزه (می) می
داند.
·
این هنوز تمامی زهر ایراسیونالیستی
خواجه در این بیت نیست.
4
·
خواجه برای تأکید بر تقدم می بر
عقل، بکرات به جای عقل از عقل محض، عقل کل و غیره استفاده می کند تا عقل را حتی
الامکان تحقیر و تخریب کند و از عرصه بدر راند.
·
یکی از دلایل مورد پسند اراذل
فاشیستی و فوندامنتالیستی قرار گرفتن خواجه، همی گرایش ایراسیونالیستی شدید و آشکار
او ست.
·
سعدی در این زمینه صدها بار خردگرا
تر از خواجه است.
5
ساقیا
پیمانه پر کن، زانکه صاحب مجلس است
آرزو
می بخشد و اسرار می دارد، نگاه
·
معنی تحت اللفظی:
·
ساقی پیمانه را پر کن.
·
برای اینکه میزبان است که آرزو را
می بخشد، ولی اسرار را حفظ می کند.
·
خواجه در این بیت، دیالک تیک راز و
آرزو را توسعه می دهد و میزبان را به دلیل آرزو بخشی و راز نگهداری می ستاید.
·
«بخشیدن» در این بیت به احتمال قوی به معنی بر آورده کردن به کار
رفته است:
·
منظور خواجه این است که میزبان، آرزوی
میهمان را بر آورده می سازد و اسرار او را نگه می دارد.
·
این احتمالا بدان معنی است که
میزبان چک سفید صادر می کند:
·
هر کس هر چه خواست، در یافت می کند
و هر چه خواست، بر سر آن چیز در می آورد.
·
خر تو خر به تمام معنی است.
·
با این حال، همه عیاشان پارسا می
مانند و کسی از کثافتکاری های شان پرده برنمی دارد.
·
میزبان محرم اسرار عیاشان است.
·
در ادامه این غزل کوتاه، شاید
مسئله روشن تر شود:
6
جنت
نقد است اینجا عیش و عشرت تازه کن
زانکه
در جنت خدا بر بنده ننویسد گناه
·
معنی تحت اللفظی:
·
این بهشت نقد است.
·
بنابرین، عیش و عشرت را تجدید کند.
·
برای اینکه در بهشت، خدا بر بنده
گناه نمی نویسد.
·
اکنون معنی بیت اول تصریح می شود:
·
عیش و عشرت بی حد و حصر و بی بند و
بار در دستور روز است.
·
جنت نقد نصیب عیاشان شده است تا هر
چه دل شان می خواهد بکنند.
·
نه قاعده ای و نه قانونی، نه
اخلاقی و نه هنجاری.
·
آنارشی به تمام معنی.
7
ساز
چنگ آهنگ عشرت، صحن مجلس، جای رقص
خال
جانان، دانهٔ دل، زلف ساقی، دام راه
·
معنی تحت اللفظی:
·
اسباب عیش و عشرت همه آماده است:
·
چنگ، آهنگ خوشگذرانی می نوازد.
·
صحن مجلس به میدان رقص بدل شده
است.
·
خال روی زیبا به دانه ای برای شکار
مرغ دل استحاله یافته است و زلف ساقی به دامی بر سر راه دل بدل شده است.
·
یکی از معانی مقوله ساقی در قاموس
حافظ، اکنون روشن می شود:
·
ساقی فقط آب و شراب سرو نمی کند.
·
ساقی خود نیز یکی از آلات عیش و
نوش است.
·
و چون میزبان، خودی است، بر سر
ساقی هر بلائی می توان در آورد.
·
ستم هزاران فرم دارد.
·
این هم یکی از فرم های ستم و
ستمگری است.
8
دور
از این بهتر نباشد ساقیا عشرت گزین
حال
از این خوشتر نباشد حافظا ساغر بخواه
·
معنی تحت اللفظی:
·
دور مجلس نمی تواند بهتر از این
باشد.
·
پس ساقی برای خوشگذرانی آماده شو.
·
حال هم نمی تواند بهتر ازاین باشد.
·
پس حافظ، ساغر بخواه.
·
این ساقی بیشک نمی تواند ساقی کذائی
کوثر کذائی باشد.
·
ما در این جور غزل های خواجه با اشرافیت
غلامدار (خواجگان) و فئودال و روحانی سر و کار داریم که هنری جز انگل وارگی،
مفتخوری، علافی و عیاشی ندارد.
·
دیری است که بورژوازی واپسین و
معاصر نیز به روز همین ها افتاده است.
·
اگر نگاهی به فیلم های هالی وود و
غیره بیندازیم، وجه مشترک همه طبقات اجتماعی واپسین روشن می گردد.
·
افراط خارق العاده در سکس و مواد
مخدر و جنایت و جنگ و و قتل و غارت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر