۱۳۹۱ مهر ۲۴, دوشنبه

قانون (12)

پروفسور گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

20
قوانین ایستا (استاتیکی)

·        قوانین استاتیکی، برعکس، تنها در مورد کلیتی از ابژکت های منفرد معتبرند.

الف
·        این قوانین، رفتار هر کلیت را بمثابه کل توصیف می کنند که نسبت به رفتار عناصر منفرد آن، تصادفی است و تنها به درجه احتمالی مفروضی بوسیله قانون تعیین می شود.
·        (یعنی تنها تا درجه احتمالی مفروشی قانونمند است.
·        چون تصادف نیر فی نفسه و در تحلیل نهائی قانونمند است. مترجم)

ب
·        در چارچوب این ویژگی عام قوانین استاتیکی می توان انواع مختلف آن را مشخص کرد:

1
نوع اول قوانین استاتیکی

·        نوع اول قوانین استاتیکی به خواصی نسبت داده می شود که کلیت ابژکت ها را مشخص می سازند و در باره ابژکت های منفرد کل مربوطه نمی توانند مصداق داشته باشند.
·        چون این امر بیهوده خواهد بود.
·        درجه حرات به عنوان مثال چنین خاصیتی است:

الف
·        هر مولکول منفرد فاقد درجه حرات است.

ب
·        درجه حرارت تنها به کل مولکول ها (مثلا کل مولکول های گاز مفروضی) نسبت داده می شود و نه به مولکول منفردی.

ت
·        درجه حرارت معیاری (اندازه ای) است برای محتوای انرژی گاز و لذا تنها می توان میانگینی از انرژی حرکتی هر مولکول منفرد گاز را تعیین کرد و لاغیر.

پ
·        تئوری استاتیکی حرارت عمدتا با چنین قوانینی سر و کار دارد.

2
نوع دوم قوانین استاتیکی

·        نوع دوم قوانین استاتیکی فقط به خواصی نسبت داده می شود که به طرق مختلف در مورد ابژکت های منفرد مصداق پیدا می کنند و برای کل مربوطه، تنها ارزش میانگینی به خود می گیرند.

الف
·        قانونمندی های مندرج در آمارهای مرگ و میرمربوط به حد متوسط عمر انسان ها تحت شرایط طبیعی و اجتماعی معین به این نوع قوانین استاتیکی تعلق دارند.

ب
·        تقسیم خواص موروثی مبتنی بر قوانین مندل و امثالهم نیز.

ت
·        در این گونه موارد، اگرچه حادثه منفرد بطور روشن معین شده، اما کل فاکتورهای علی (علت و معلولی) چنان وسیع است که عملا قابل ارزیابی نیستند و در مورد ابژکت های منفرد تنها بطور احتمال می توان داوری کرد.

پ
·        احتمالی که در مورد حوادث منفرد مصداق پیدا می کند، تا حدودی حاکی از آن است که ما از کلیه فاکتورها که حوادث منفرد را معین می سازند، اطلاعی نداریم، یعنی احتمال یاد شده تا حدودی بطور سوبژکتیف مشروط می شود. 

ث
·        آن اما از سوی دیگر از شرایط اوبژکتیف (عینی) معینی نشأت می گیرد.
·        آن سان که ما باید آن را بمثابه وحدتی از گشتاورهای اوبژکتیف و سوبژکتیف در نظر بگیریم.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر