میم حجری
اسرائیل ناوگان جهانی سومود، ناوگانی که تلاش میکند محاصره را بشکند و کمکهای بشردوستانه را به غزه برساند، تهدید میکند. بن گویر، وزیر امنیت ملی، تأکید میکند که با فعالان به عنوان "تروریست" رفتار خواهد شد، بازداشت میشوند و با حبسهای طولانی مدت تحت شرایط سخت و بدون امتیاز روبرو خواهند شد, قایقها "مصادره و به نیروهای امنیتی تحویل داده خواهند شد." بن گویر هشدار میدهد که این اقدام به دنبال ارسال پیام واضح بازدارندگی به کسانی است که سعی در سرپیچی از محاصره و "همکاری با حماس" دارند.
بن گویر، وزیر امنیت ملی، تأکید میکند:
با فعالان طرفدار کودکان غزه
به عنوان "تروریست" رفتار خواهد شد
مشخصه مهم یهودیان
جوک گویی است.
تروریست کیست و تروریسم چیست؟
بن لادن تروریست
همه زورش را زد
و
نزدیک به هزار نفر را کورکورانه به قتل رساند
بن نتان
در این لشگرکشی به غزه
بیش از ۶۰ هزار فلسطینی را
و
به روایاتی بیش از ۱۲۰ هزار فلسطینی را
کشته که نصف شان کودکان و زنان و پیران و جوانان اند.
بن نتان
چه کم از بن لادن دارد؟
کوتاه و گزیده، از اجلاس شانگهای:
«…چین همواره توسعه خود را با توسعه سازمان همکاری شانگهای و همچنین با آرزوی مردم کشورهای عضو برای داشتن یک زندگی بهتر گره زده است. تا به امروز، مجموع سرمایهگذاری چین در سایر کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از ۸۴ میلیارد دلار فراتر رفته و ارزش تجارت دوجانبه سالانه با این کشورها به بیش از ۵۰۰ میلیارد دلار رسیده است…»
شی جین پینگ ،رهبر چین
«…باور دارم که نیت و هدف شما ساخت سلاح هستهای نیست و برخورداری از برنامه هستهای صلحآمیز حق شماست و بنده آن را به رسمیت میشناسم…»
گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد
«…سازمان همکاری شانگهای نماد صلحخواهی و صلحدوستی اعضای آن در جهانی است که هر روز با بحرانی تازه روبروست. تجاوز نظامی غیرقانونی به جمهوری اسلامی ایران توسط رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا در ژوئن گذشته و ادامه کشتار مردم مظلوم غزه، در کنار گسترش بیرویه استفاده از تحریمهای غیرقانونی علیه کشورهای مختلف، نمونههای روشنی از ناکامی جهان معاصر در رسیدن به یک الگوی مناسب در حکمرانی جهانی و تثبیت صلح و امنیت بینالمللی است…»
دکتر پزشکیان، رئیس جمهور ایران
غزل شماره ۵۶ #حافظ - دل سراپردهٔ محبتِ اوست
دل سراپردهٔ محبتِ اوست
دیده آیینهدارِ طلعت اوست
من که سر در نیاورم به دو کون
گردنم زیرِ بارِ منتِ اوست
تو و طوبی و ما و قامتِ یار
فکرِ هر کس به قدرِ همتِ اوست
گر من آلودهدامنم چه عجب
همه عالم گواهِ عصمتِ اوست
من که باشم در آن حرم که صبا
پردهدارِ حریمِ حُرمتِ اوست
بی خیالش مباد منظرِ چشم
زآن که این گوشه جایِ خلوتِ اوست
هر گلِ نو که شد چمنآرای
زَ اثر رنگ و بویِ صحبتِ اوست
دورِ مجنون گذشت و نوبتِ ماست
هر کسی پنج روز، نوبتِ اوست
مُلکَتِ عاشقیّ و گنجِ طرب
هر چه دارم ز یُمنِ همتِ اوست
من و دل گر فدا شدیم چه باک؟
غرض اندر میان سلامتِ اوست
فقرِ ظاهر مبین که حافظ را
سینه گنجینهٔ محبتِ اوست
.
.
تو و طوبی و ما و قامتِ یار
فکرِ هر کس به قدرِ همتِ اوست
معنی تحت اللفظی:
تو می خواهی بهشت به نصیب ببری
ولی من می خواهم به وصل یار خوش قد و قامت نایل آیم
یعنی
همت و فکرت من
صد برابر همت و فکرت تو ست.
مشد حافظ
چه فرقی بین جنت طلبی و جانان طلبی وجود دارد؟
هدف او و تو
عیش و عشرت و لاس و لیس است و بس.
به چه دلیل تو باید همت مندتر و و متفکرتر از او باشی؟
رئیسجمهور در بیست و پنجمین نشست سران سازمان همکاری شانگهای:
سازمان همکاری شانگهای نماد صلحخواهی در جهانی پر از بحران است.
ایران آماده ایفای نقش فعال در تضمین امنیت جمعی و گسترش همکاریهاست.
سازمان باید ۲ مسیر موازی «ضرورت صلحسازی» و «تقویت همکاریهای مالی برای کاهش اثر تحریمها» را دنبال کند.
ما در این ۲ زمینه چند پیشنهاد داریم:
تشکیل کمیته وزرای خارجه برای مدیریت بحرانها و واکنش فوری به نقض حاکمیت اعضا.
ابتکار «حسابها و تسویههای ویژه شانگهای» برای کاهش وابستگی به دلار، استفاده از ارزهای دیجیتال بانکی و ایجاد صندوق سوآپ ارزی.
ایران از ایجاد مراکز تخصصی امنیتی، مرکز مبارزه با قاچاق مواد مخدر، سازوکارهای واکنش سریع و مرکز مطالعات راهبردی استقبال میکند.
بندر چابهار بهزودی به شبکه ریلی سراسری متصل میشود و چین، آسیای مرکزی و افغانستان را به اقیانوس هند وصل میکند.
ایران اجرای راهبرد ۱۰ سالۀ توسعه شانگهای را فرصتی تاریخی برای همکاری در زیرساخت، انرژی، اقتصاد دیجیتال، محیطزیست، فرهنگ و علم میداند.
ایران از ابتکار حکمرانی جهانی رئیسجمهور چین حمایت میکند.
منظور از حکمرانی جهانی چیست؟ بشر یت فرمایی؟
در اول سپتامبر ۱۹۳۹، جنگ جهانی دوم آغاز شد. این چیزی است که ای. وی. استالین فعلی در مورد آن مینویسد:
"اکنون، شاید همه اعتراف کنند که جنگ واقعاً تصادفی در زندگی ملتها نبوده و نمیتواند باشد، که در واقع به جنگ ملتها برای موجودیت آنها تبدیل شده است، که به همین دلیل نمیتوانست زودگذر و برقآسا باشد.
در مورد کشور ما، این جنگ بیرحمانهترین و دشوارترین جنگهایی بود که در تاریخ سرزمین مادری ما تجربه شده است.
اما جنگ نه تنها یک نفرین بود. بلکه مدرسهای عالی برای آزمایش و سنجش تمام قدرت مردم بود. جنگ تمام حقایق و وقایع را در پشت جبهه و در جبهه آشکار کرد، بیرحمانه تمام پوششها و پردههایی را که چهره واقعی دولتها، حکومتها، احزاب را پنهان میکرد، پاره کرد و آنها را بدون نقاب، بدون آرایش، با تمام کاستیها و فضایلشان به صحنه آورد.
جنگ چیزی شبیه به یک آزمون برای نظام شوروی ما، کشور ما، دولت ما، حزب کمونیست ما ترتیب داد و نتایج کار آنها را خلاصه کرد، گویی به ما میگوید: اینها، مردم و سازمانهای شما، اعمال و روزهایشان هستند - نگاه کنید با دقت به آنها نگاه کنید و بر اساس اعمالشان به آنها پاداش دهید.
این یکی از جنبههای مثبت جنگ است"
(آی. وی. استالین، از سخنرانی در جلسه پیش از انتخابات رأیدهندگان حوزه انتخابیه استالین در شهر مسکو، 9 فوریه 1946).
سطح سواد مارکسیستی و صداقت پرولتری و جمعیت حواس استالین در همین سخنرانی اش آشکار می گردد:
استالین
هنوز معنی تصادف را نمی داند.
تصادف یکی از مفاهیم فلسفی مهم در فلسفه مارکسیستی است
که انگلس مفصلا راجع بدان نوشته است.
اگر پیروانش می دانند بفرمایند.
استالین
فراموش کرده است
که شروع جنگ توسط نازی های نازی آباد
پس از عقد پیمان میان وزیر خارجه او و وزیر خارجه هیتلر
امکان پذیر شده است
همان پیمانی که هیتلر نقضش کرده است و حمله به بربرستان (اتحاد شوروی از دید نازی های نازی آباد) را شروع کرده است
«1»ـ
یه شبِ مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو میبره
کوچه به کوچه
باغِ انگوری
باغِ آلوچه
دره به دره
صحرا به صحرا
اونجا که شبا
پُشتِ بیشهها
یه پری میاد
ترسون و لرزون
پاشو میذاره
تو آبِ چشمه
شونه میکنه
مویِ پریشون...
«2»ـ
یه شبِ مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو میبره
تهِ اون دره
اونجا که شبا
یکه و تنها
تکدرختِ بید
شاد و پُر امید
میکنه به ناز
دَسّشو دراز
که یه ستاره
بچکه مثِه
یه چیکه بارون
به جایِ میوهش
نوکِ یه شاخهش
بشه آویزون...
«3»ـ
یه شبِ مهتاب
ماه میاد تو خواب
منو می بره
از تویِ زندون
مثِ شب پره
با خودش بیرون،
میبره اونجا
که شبِ سیا
تا دَمِ سحر
شهیدایِ شهر
با فانوسِ خون
جار میکشن
تو خیابونا
سَرِ میدونا:
« ـــ عمو یادگار!
مردِ کینه دار!
مستی یا هشیار
خوابی یا بیدار؟»
مستایم و هشیار
شهیدایِ شهر!
خوابایم و بیدار
شهیدایِ شهر!
آخرش یه شب
ماه میاد بیرون،
از سرِ اون کوه
بالایِ دره
رویِ این میدون
رد میشه خندون
یه شب ماه میاد
یه شب ماه میاد...
شاملو
با تحلیل و قضاوت بر اساس سخنان رهبران در نشست سازمان همکاری شانگهای، میتوان به طور قطع گفت که موضوعات اصلی و مهم مورد بحث و اجرا عبارتند از:
1. ایجاد یک سیستم مالی جدید؛
2. تشکیل یک سیستم امنیتی مشترک - هم در داخل سازمان و هم در خارج سازمان.
در این اجلاس، شی جین پینگ همچنین خواستار ایجاد یک سیستم مدیریتی جدید مبتنی بر برابری استقلال شرکتکنندگان در چنین سیستمی شد که در آن همه کشورها صرف نظر از اندازه و جمعیت برابر باشند.
به گفته شی جین پینگ، همه اینها تشکیل جامعه «سرنوشت مشترک برای بشریت» را که یکی از ارکان مهم ایدئولوژی مدرن چین است، نزدیکتر میکند.
تشکیل جامعه «سرنوشت مشترک برای بشریت» ؟
این حرف پرت حریف حواس پرت و یا مترجم حواس پرت
به چه معنی است؟
ایده ئولوژی مدرن چین چیست؟
اصلا منظور از ایده ئولوژی چیست؟
وزرای خارجه روسیه و چین در نامه ای مکانیسم ماشه را فاقد وجاهت قانونی خواندند. انهاهرکاری در حمایت از ایران میکنند و کل حکومت و جامعه ۹۰ میلیونی سه دهه است فحش نثارشان میکنند. ترکمانچای که هیچ ربطی به نظام فعلی روسیه ندارند را بیاد میاورند و اینهمه معاهداتی که دو دهه است ایران را لب پرتگاه قرار داده را نمیبینند و عجیبتر اینجاست انکس که تحریمشان کرده، بمباران و ترورشان کرده را مثل بت میپرستند!
چینی ها و روس ها عجب تحملی دارند. بلاخره روزی خواهد رسید که تکلیفشان را با ایران یکسره و کلا راهشان را جدا کنند. از ایران هیچ چیزی بیرون نخواهد آمد و نظم بعدی جهان، بدون ایران بوقوع خواهد پیوست که این وسط هیچ کسی مقصر نیست جز ماشین حاکمیتی ایران و ملتی که سالهاست تبدیل به زامبی شده اند.
وقتی ملتی کمر به نابودی خودش بسته از دست هیچ کسی کاری برنخواهد آمد.
سیاح
سیاحان و سباحت های سیاسی شان:
اولا
جامعه ایران
جامعه ای طبقاتی است
و
طبقات اجتماعی
منافع متفاوت و نمواضع متفاوت و ظرات متفاوت دارند
و
دوستان و دشمنان ملی و بین المللی (داخلی و خارجی) متفاوت دارند.
در خود روسیه و چین هم قضیه از همین قرار است.
روسیه و چین
جنبش های اوپوزیسیونی فعال وجود دارند
هر روز در نقطه ای از همین چین و روسیه
بمبی منفجر شده است و تظاهراتی صورت گرفته اند
و
سرکوب شده اند.
سرکوب در دستور روز است و وضع در روسیه و چین
بهتر از ایران نیست.
ثانیا
ایران که بدتر از عردوغان و هند و بن سلمان و پاکستان و غیره نیست.
همین عراقچی اگر صدهزار بار با شعورتر و با شخصیت تر از حریف چینی و روسی اش نباشد
بدتر از آنها نیست
آذری های حواس پرت و پریشان گویی های شان.
انقلابی تر از سیدعلی و سپاه و بسیج و دولت ج اسلامی در مقیاس جهانی حتی وجود ندارد.
چشم باید داشت و شاهد شهامت انقلابی این شهیدان زنده و فرخنده بود
۱۰ سال پیش بعد از عملیات تروریستی در روزنامه شارلی ابدو و یک فروشگاه یهودی در پاریس، ۴۰ نفر از «رهبران» جهان، از جمله نتانیاهو، محمود عباس از سازمان الفتح، شاه اردن و روسای دولت های اروپایی بعنوان نمایش قدرت، بازو در بازو در یک تظاهرات بزرگ در پاریس شرکت کردند و تروریسم اسلامی را محکوم کردند.
تروریست ها به القاعده و داعش تعلق داشتند. سازمان هایی که توسط آمریکا، اسرائیل و غرب ساخته شده اند. رئیس داعش را الان رئیس جمهور سوریه کرده اند. همین رهبران طی دو سال نسل کشی وحشیانه اسرائیل در فلسطین و خارمیانه با همین بازوهای در هم تنیده از این نسل کشی دفاع کرده اند و با حمایت کامل تسلیحاتی، مالی و سیاسی در این نسل کشی سهیم اند.
چقدر دقیق نقشه اشغال کامل خاورمیانه را تحت نام «خاورمیانه جدید» کشیدند و دارند به پایان می رسانند. ایجاد سازمان های تروریستی اسلامی و انداختن آنها به جان مردم و سپس به بهانه این هیولاهای خود ساخته تمام منطقه را به خاک و خون کشانده اند، میلیون ها نفر را کشتند، میلیون ها نفر را آواره کردند و کل منطقه را ویران نمودند.
اکنون دیگر این نمایش دروغین افشا شده است. ماسک های «تمدن» دریده و چشمان مردم به حقایق گشوده شده و یک جنبش عظیم مقاومت جهانی شکل گرفته است.
مفاهیم این شعر اژن
نامعاصرند
مال زمانی اند که بشر قادر به تفکر مفهومی (مارکسیستی) نبود.
منظور از زمانه چیست که به زعم اژن پوچ است.
آنهم پوچی که وحشت می آفریند.
مفاهیم خرافی و غیرعقلی و غیرواقعی از قبیل زمانه و روزگار و دهر و غیره
نشانه فقر مفهومی بشر بوده اند.
مثال:
سرشگ سایه باوه شد
در این سرای سوخته
اگر زمانه خواستی
چه گوهری در امدی.
معنی تحت اللفظی:
اگر زمانه می خواست قطرات اشگ سایه در و مروارید و گوهر می شدند.
حالا بیا و زمانه را پیدا کن که حلال مشکلات است.
شناخت هنری
بیشتر به درد عوامفریبی و خودفریبی می خورد.
پیش به سوی شناخت علمی ـ فلسفی (مارکسیستی)
نکات کلیدی:
— کشورها تصمیم به تأسیس بانک توسعه سازمان همکاری شانگهای گرفتند.
— حملات ایالات متحده و اسرائیل به ایران را محکوم کردند؛
— به غیرقابل قبول بودن آسیب رساندن به زیرساختهای هستهای در جریان درگیریهای نظامی اشاره کردند؛
— تروریسم را محکوم کردند؛
— خواستار آتشبس در نوار غزه شدند؛
— آمادگی خود را برای حمایت از تلاشهای جامعه بینالمللی برای تضمین صلح و توسعه در افغانستان ابراز کردند؛
— آمادگی خود را برای همکاری برای جلوگیری از خطرات امنیتی مرتبط با هوش مصنوعی ابراز کردند؛
— تطبیق سازمان ملل با واقعیتهای سیاسی و اقتصادی مدرن را ضروری دانستند.
یکی
از مار می نالد
یکی
پندار می بافد
بیا این ساده لوحی ها
به پیش خاور اندازیم.
ایها الناس
دقیقی و بعد فردوسی
شاهنامه را به نظم کشیده اند.
تألیف که نکرده اند تا مرتکب جرمی شده باشند و محاکمه شوند و یا به عرش اعلی برده شوند.
شفیع روز جزا
که استاد دانش کاه بوده است
مگر نمی داند؟
ضمنا
جان به در بردن زبان فارسی از گزند زبان تازی
چه ربطی به شاهنامه دارد؟
علاوه بر این
زبان در جهان
ای خردمند چیست
جز ابزار ابراز اندیشه ای؟
زبان ابزار است و نه عامل اعجاز.
خرافه را به هر زبانی بفرمایی
خرافه خواهد بود.
گذشته از این از زبان فارسی چی مانده است که تحفه نطنز باشد
زبان عربی صدها بار بهتر و غنی تر از زبان فارسی است
با زبان فارسی خالص حتی نمیتوان جمله ای ساخت
گذشته از این
همه زبان های جهان
مملو از واژه های عاریه گرفته شده و اهلی شده از زبان های دیگرند
دل به چیزهای بندتنبانی نباید بست
دست به ریشه باید برد
مگر بحث بر سر ما ست؟
ما راجع به صمد و لاطائلاتش فقط ابراز نظر مارکسیستی کرده ایم.
ما دهها تحلیل علمی از خرافات صمد و مربوط به صمد به عمل آورده ایم
اگر اکابر رفتید و خواندن و فهمیدن آموختید
بخوانید و اگر ایرادی در انها دیدید
بفرمایید تا ما هم تصحیح کنیم
ما خودمان در ایام خریت
از طرفداران صمد و شاملو و لاشخورهای دیگر بوده ایم
در فرار از ایران
ترک خریت کرده ایم و سگ شده ایم و پارس می کنیم.
اولا
ما ایرانی نیستیم
افغانی هستیم.
ما از سگان هار قند هاریم.
ثانیا
فاشیست ها تنها لیاقتی که ندارند و نداشته اند
تفکر است.
تنها هنری که فاشیست ها دارند
منم منم گویی و عوامفریبی است.
ثالثا
اثار صمد را بخوانید و بعد فحاشی کنید.
رابعا
صمد در گند و گاو مسائل تربیتی از ضرب و شتم کودکان مردم در مدارس حتی دفاع می کند.
بفرمایید و بخوانید تا عرشاد شوید
خاطرات چیستند؟
خاطرات چیزی جز تجارب شخصی بشر نیستند.
و
تجارب شخصی بشر
تلخ و شیرین اند.
بشر دربهترین حالت
بخشی از خاطرات شیرینش را می نویسد و بقیه را سانسور می کند.
تجارب شخصی بشر
فی نفسه
تحفه نطنز نیستند تا نقل شوند.
تجارب شخصی تلخ و شیرین بشر
زمانی و به شرطی میتوانند ارزش کسب کنند که روی شان کار فکری علمی و فلسفی عرقریز صورت گیرد
یعنی
به داشن تجربی تبدیل شوند.
و گرنه هر گاو خری فت وفراوان تجربه دارد و خاطره دارد
ماکیاولی میگوید :
انسان از آنکه پدرش را کشته باشد، میتواند بهآسانی در بگذرد؛
اما از آنکه مردهریگ پدرش یا همان ارثش را بهزور بستاند، هرگز در نخواهد گذشت.
او فرمانروا را به پرهیختن (پرهیز) و خودداری از نفرتانگیزشدن و خوارشدن در چشم مردم فرا میخواند.
قزهمند
اولا
مگر ماکیاولی تحفه نطنز است که فرهمند لاطائلاتش را به سکه نقد می خرد و می فروشد؟
ماکیاولی
فط
برای اجامر امپریالیستی تحفه ای است
که خرافاتش را برای اثبات خرافات خود به عنوان اسناد نشخورا می کنند.
ثانیا
انسان محرد و یا انتزاعی وجود ندارد تا راجع به او قضاوت شود.
انسان مشخص وجود دارد.
ما انسان هایی را دیده ایم که از دار و ندار خود و حتی از جان شیرین خود گذشته اند
چه رسد به ارث پدر ویا مادر.
توده
اگر نان خالی در سفره ندارد
در عوض
پهلوانان بی نظیری دارد که بسان کیمیا کمیابند و فخر آفاقند.
ثالثا
فرمانروا (نماینده طبقات حاکمه)
آن می کند که به حکم طبقات حاکمه باید بکند
بی اعتنا به عشق و نفرت این و آن.
فرمانروایان
شخصیت های خقوقی اند و اشخاص خصوصی.
مثال:
حضرت علی که از زدن گردن هزاران تن ابایی نداشت،
چه بسا شبها بر لب چاه های کور زار می زد و اشک می ریخت
یعنی اعمالش
نه به میل خودش
بلکه به حکم طبقه حاکمه بوده است
ما مارکسیست ـ لنینیستیم. درست به همین دلیل ما را تحریم الکامنت کرده اید. محور چیه.
افغانی ها بهترین شعرا و مترجمین و تحلیلگران سیاسی را دارند. ایارن اکنون اصلا شاعر و مترجم و تحلیلگر به درد بخوری ندارد
انقلاب ضد سلطنتی ـ ضد امپریالیستی ایران
انقلاب اسلامی است.
اولین انقلاب اسلامی
را حضرت محمد رهبری کرده است
اسم حزب حضرت محمد
حزب الله بوده است.
قرآن
مانیفست انقلاب اسلامی بوده است.
محتوای انقلاب سفید
دموکراتیک (ضد فئودالی ـ ضد روحانی) بوده است
محتوای انقلاب اسلامی
تکمیل و تعمیق انقلاب دموکراتیک شاه
و
جامه عمل پوشاندن به انقلاب ملی
و
تحقق انقلاب ملی ـ دموکراتیک بوده است.
در انقلاب اسلامی
همه مفاهیم و سنن انقلاب اسلامی تحت رهبری حضرت محمد
به خدمت گرفته می شوند.
اسلام
بهترین دین است
اسلام
دین سلحشوری است.
اسلام
تنها طریق وحدت خلق های ایران و توسعه و تکامل نیروهای مولده مادی و انسانی و علمی وفنی و فن اوری و فرهنگی بوده است.
اولا
تأخیر به علل فنی و غیره امری عادی است
ثانیا
فاجعه نیست
ثالثا
پزشکیان و یاران
شهدای زنده اند و هر آن می توانند ترور شوند
همین دیشب
دو تن از سرداران ایران در عراق توسط صهیوتروریست ها بمباران و ترور شده اند
جانوران
از پرندگان تا درندگان و خزندگان و ماهیان و غیره
معماران رشگ انگیز جهان اند
و
آموزگاران بشر.
جامعه بشری
هر چه دارد از طبیعت دارد.
به همین دلیل جامعه را طبیعت ثانی می نامند
بعضی ها راجع به مسائلی حرف می زنند که کمترین خبری از انها ندارند.
مثلا نمی دانند که توده چیست.
حزب توده چیست؟
انقلاب چیست
و
پیش شرط پیروزی انقلاب چیست.
تفکر به شرطی تفکر است که مفهومی باشد
کسی که تعریف مفاهیم را نداند
نمی تواند حرف بزند و یا حرف همنوعی را بفهمد.
فقط می تواند هارت و پورت کند و آبروی خود را ببرد.
یکی از دلایل ناکامی فرقه دموکرات آذربایجان و روی کار نیامدن حزب توده در ایران و اندونزی و غیره
عدم حمایت اتحاد شوروی
به دلایل ٓئو پولیتیکی (تناسب قوا در مقیاس جهانی) بوده است
و
یکی از دلایل پیروزی انقلاب در چین و غیره
حمایت اتحاد شوروی بوده است.
انقلاب در دیالک تیکی ملی و بین المللی (داخلی و خارجی) پیروز می شود ویا شکست می خورد.
اگر حزب توده نبود
ایران طویله می ماند.
شما نمی توانید کتاب ارزشمندی و یا رمان و قصه و شعر و اثر هنری وفلسفی و علمی ارزشمندی پیدا کنید
که
مؤلف ویا مترجم آن توده ای نباشد.
شما اهل کتاب و مطالعه نیستید
و
گرنه می دانستید.
بقیه دشمنان توده و حزب توده
باسواد تر و با فرهنگ تر از شما هستید
حتی ساواکی ها فرهیخته تر از شما بوده اند.
حمله شما به حزب توده
شبیه دفاع بعضی ها از حزب توده است.
بعضی ها اگر به بعضی چیزها حمله نبرند و یا از بعضی چیزها دفاع نکنند
هم سنگین ترند
و
هم به نفع آن چیزها ست.
یعنی کنترا پرودوکتیو (مثل شلیم بر ران مبارک خویش) است
برای معلم :صمد بهرنگی
«شهری است که ویران میشود، نه فرونشستن بامی .
باغی است که تاراج میشود، نه پرپر شدن گلی .
چلچراغی است که در هم میشکند، نه فرومردن شمعی وسنگری است که تسلیم میشود ،نه از پا در آمدن مبارزی!
صمد چهره حیرت انگیز تعهد بود .
تعهدی که به حق میباید با مضاف غول و هیولا توصیف شود : ‹‹غول تعهد!››، ‹‹هیولای تعهد!››
چرا که هیچ چیز در هیچ دور و زمانه ای همچون ‹‹تعهد روشنفکران وهنرمندان جامعه›› خوف انگیز و آسایش بر هم زن و خانه خراب کن کژیها و کاستیها نیست .
چرا که تعهد اژدهایی است که گرانبهاترین گنج عالم را پاس میدارد: گنجی که نامش آزادی وحق حیات ملتها است .
واین اژدهای پاسدار، میباید از دسترس مرگ دور بماند تا آن گنج عظیم را از دسترس تاراجیان دور بدارد .
میباید اژدهایی باشد بی مرگ وبی آشتی .
وبدین سبب میباید هزار سرداشته باشد ویک سودا . اما اگر یک سرش باشد و هزار سودا،چون مرگ بر او بتازد، گنج بیپاسدار میماند .
صمد سری از این هیولا بود .
وکاش .... کاش این هیولا، از آن گونه سر ،هزار میداشت؛ هزاران میداشت !»
«احمد شاملو»
صمد بهرنگی سر دسته بیرحم ترین عوامفریبان و کودک ستیزان بوده است.
در همان زمان هم مورد انتقاد قرار گرفته است
صمد مبلغ دزدی بوده است.
در سنت آنارشیستها.
آثار بهرنگی نه ارزش ادبی دارند
نه ارزش هنری
و
نه ارزش تربیتی
ما بخشی از انها را تحلیل مارکسیستی کرده ایم.
دلیل حمایت شاملو از صمد
وجود خطوط فاشیستی (نخبه پرستی، پیشوا پرستی، تررویسم) در آثار صمد است
صمد
رابطه فرزند با مادر ـ پدر را تخریب می کند
و
جای مادر و پدر را با لاشخوری از جنس آدولف هیتلری پر می کند
۳۰ آگوست ۱۹۱۸ - سوءقصد به جان لنین
در این روز در سال ۱۹۱۸، ولادیمیر لنین، رهبر دولت جوان شوروی، توسط فانی کاپلان، یکی از اعضای جنبش زیرزمینی سوسیالیست-انقلابی، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شدت زخمی شد. با وجود جراحاتش، لنین زنده ماند.
آن شب، لنین در کارخانه اسلحهسازی «هَمِر و سیکل» در جنوب مسکو سخنرانی کرده بود. کاپلان هنگام خروج از ساختمان و قبل از سوار شدن به ماشینش، او را صدا زد. وقتی لنین به سمت او برگشت، او با یک تپانچه FN M1900 سه گلوله شلیک کرد. یک گلوله از کت او عبور کرد، در حالی که دو گلوله دیگر به او اصابت کردند: یکی از گردنش گذشت، بخشی از ریه چپش را سوراخ کرد و نزدیک ترقوه راستش متوقف شد؛ دیگری در شانه چپش گیر کرد.
و بازهم پلیس آلمان زنی را با تمام قوا به زمین پرت و دستگیر کرد. یقینا پلیس دستور دارد تا برای ایجاد رعب و وحشت ،بطور سیستماتیک مردم را تحریک کنند و اعمال خشونت علیه شهروندان خودشان بکار برند.
این هنوز آغاز ماجرا ست.
ج ج سوم تدارک دیده می شود
و
به همین دلیل
گربه را سر حجله می کشند
حضرت اوستا
زشتی و زیبایی چیزی
قبل از اینکه ذهنی باشد
یعنی مربوط به افراد باشد
عینی است
یعنی مستقل از افراد است.
در غیر اینصورت
پس از مرگ افراد
از زشتی و زیبایی اش
اثری نمی ماند.
پیش به سوی فراگیری تفکر مفهومی
بیانیه حزب کمونیست ونزوئلا در برابر تهدید امپریالیستی:
ما ونزوئلاییها تحت رهبری رفیق نیکلاس مادورو تصمیم گرفتهایم میهنی سوسیالیستی، آزاد و مستقل، و رها از سلطه هر امپراتوری را بنا کنیم. این امر برای ما بیش از هزار تحریم از سوی ایالات متحده و کشورهای دستنشاندهاش هزینه داشته است، اما این تحریمها تنها باعث تقویت روحیه مردان و زنانی شده است که خود را فرزندان بولیوار، سوکره و ادامه دهندگان میراث هوگو چاوز فریاس میدانند.
این ادعای گورکی مملو از خرافات رنگارنگ است.
۱
گورکی معنی مفهوم فلسفی آزادی را نمیداند.
معلوم نیست که با اینهمه ادعا و شهرت و نام و هارت و پورت چی می داند.
آزادی = خروج بی برگشت از خریت
نوزاد بشر فرقی با نوزاد خر ندارد تا آزاد باشد.
۲
آزادی با آگاهی همزاد و همراه و همگام و همدم است.
خر نمی تواند مختار ( آزاد) باشد.
۳
مذهب
فرمی از شعور است
یعنی
مذهب
حامل و حامی آزادی بشر است
لامذهب
خرتر از خر است.
برای اینکه خر حداقل شم و شعور غریزی و ژنه تیکی خاص خود را دارد
لامذهب ولی بیشعور است.
مذهب را فقطا موضع مارکسیستی می توان نقد کرد
هر نقد دیگری از مذهب
ارتجاعی و خرافی است.
۴
وقوف به مفاهیمی از قبیل ملیت و تبار و غیره
نشانه شناخت است
نشانه کسب آگاهی و در نتیجه به معنی کسب آزادی است.
خر اصلا نمیداند که ملیت و تبار چیست.
۵
مابقی زندگی بشر
تلاش برای معاش است
مابقی زندگی بشر
صرف مبارزه می شود.
مبارزه نه نشانه حماقت
بلکه نشانه آگاهی و آزادی است و برای تسهبل شرایط تلاش برای معاش است
مبارزه میان طبقات اجتماعی
لکوموتیو قطار بی پایان تاریخ است.
گورکی شعور ندارد
مهدی المشاط، رییس شورای عالی سیاسی حوثیها یمن، در پی حملات هوایی اسراییل که به ترور نخستوزیر و اعضای کابینه این گروه منجر شد، با انتشار یک پیام ویدیویی اعلام کرده است که «انتقام خواهیم گرفت و از اعماق زخمها پیروزی خواهیم ساخت».
به گزارش الجزیره، المشاط روز شنبه، ۳۰ آگست، تأکید کرده است تا زمانی که تجاوز متوقف نشود و محاصره برداشته نشود، همچنان پابرجا خواهد ماند.
او افزوده که حوثیها به مسیر ساخت نیروهای مسلح و توسعه تواناییهایشان ادامه خواهند داد.
هدف از ابراز نظر هماندیشی است
و
هدف از هماندیشی
کشف حقیقت است.
دعاوی فروم
اشتباه اند و ارزش علمی و عقلی و حتی تجربی ندارند.
هر کس عاشق شده باشد
می داند.
عشق زلزله ای است که ناگهان از راه می رسد
زلزله زده غافلگیر می شود و نمی داند که چرا از راه رسیده است.
عشق
همه چیز را بر سر خر بدبخت خراب می کند
بعد
راه خود را در پیش می گیرد و می رود
و
خرابات شام باقی می ماند و عاشق بدبخت و بینوا
عشق
بدترین بدبختی است
ما شاید ۱۰۰۰ صفحه در تحلیل عشق کذایی منتشر کرده باشیم
اشکال شما
نگاه خشک و انعطاف ناپذیرتان به انسان است.
یک شاوبلن (شابلون) دست گرفته اید و راه افتاده، حال آنکه انسان ماشین نیست که برنامه ریزی شده و «کار» کند
سالار بیسواد
«یوخدور علاج»
سویله دی:
«درد جهالته»
گفت:
«بیسوادی
درد بی درمانی است.»
اولا
منظور از «شما» چیست؟
مگر نمی بینید که حریفان حتی لایکی الکی به کامنت های ما نمی زنند؟
چرا و چگونه و به چه دلیل از مفهوم «شما» دم می زنید؟
ثانیا
انسان از دید ماتریالیسم مکانیکی قرن ۱۸ فرانسه
دیدرو و هلوه تیوس و هولباخ و لامتری و غیره
ماشین است.
ما ماتریالیست مکانیکی نیستیم
تا انسان را ماشین بپنداریم.
ما مارکسیست ـ لنبنبستیم.
جهان بینی ما ماتریالیستی ـ دیالک تیکی است.
یعنی ما همه چیز را با متد فکری دیالک تیکی ـ ماتریالیستی ارزیابی می کنیم.
وقتی گفتیم:
حزب توده خورشیدی تابان دارد
منظورمان همین بود.
ثالثا
بحث اینجا بر سر مفهوم درخت و خر و خورجین و خرما ست
و
نه بر سر انسان.
اکابر توانگر کند فرد را
خبر کن تو فحاش خونسرد را
هنر
نزد مازندران است و بس
نگیرند عقل کلان را به خس
مشد آرش مازندرانی
بازداشت راننده دیوانه مهم نیست
مهم
وضع و حال پیاده روهای بخت بر گشته است
ما این خرافات فروم را تحلیل مارکسیستی خواهیم کرد.
فروم
عشق
را
یک هنر پیچیده، آگاهانه و مسئولانه میداند.
این بدان معنی است که فروم
نه معنی عشق را می داند
و
نه
معنی آگاهی و مسئولیت را.
عشق
به تنها چیزی که نیازی ندارد
آگاهی و عقل و فهم و فراست است.
عشق اصلا دست بنی بشر نیست.
حافظ بهتر از فروم می دانست:
دل می رود ز دستم.
یعنی من صاحب اختیار نیستم.
بشر بی اختیار وبی اراده عاشق خری می شود.
اگر کسی خردمند باشد
عاشق نمی شود
عشق کسب و کار خران است و نه خردمندان
بیا این داوری ها را به پیش عنتر اندازیم.
سالار الدوله اصلا نمیداند که مفهوم چیست.
سالار الدوله
مثل ۹۹ درصد مدعیان بیسواد است.
بیسوادی عار نیست.
درجا زدن در منجلاب جهل شرم انگیز است و در شأن انسان نیست.
درخت یک مفهوم است.
مفهوم درخت
مثل مفاهیم واقعیت و حقیقت
تعریف استاندارد علمی (بیولوژیکی) دارد.
مفهوم درخت از کجا آمده است و کجا ست؟
فحاشی اسان است.
اندیشیدن اما دشوار.
امروز در اخبار امپریالیستی از همکاری ایران و چین با روسیه در زمینه تشکیل کولونی ها در قطب بوده است.
ایران زمان شاه کجا و ایران کنونی کجا.
ایران یکشبه ره صد ساله رفته است.
ضمنا به حریف بگویید:
همین سازمان های اطلاعاتی امپریالیستی و صهیونیستی دو و یا سه هفته قبل از تجاوز به ایران
همین تجاوز را در روسیه مو به مو تمرین کرده بودند.
پایگاه هسته ای استراتژیکی روسیه از خاک روسیه به پهباد بسته شده بود و ۴۵ فروند هواپیمای بمب هسته ای بر نابود شده بود.
زنده یاد ایرج اسکندری با صداقت، شهامت و خردمندی که داشت به مخالفت آشکار با سیاست اتحاد و انتقاد با اسلام سیاسی حزب توده ایران تحت نفوذ شوروی و دبیر اول منتخب آنها زنده یاد کیانوری پرداخت و نشان داد که راه درست از چاه تشخیص میدهد، و یک تنه در برابر حزبی که دوست داشت و زندگی خود را بدان وقف کرده بود ایستاد، تیر دوستان نادان و نیزه دشمن را به جان خرید اما به خرد و وجدان و شناخت خود پشت نکرد.
کیانوری نیز به همان راه رفت که به او از طرف شوروی دیکته شده بود (این تاکتیک و انتخاب بر بستر رای گیری و خرد جمعی نبود ). سیاست حمایت از خط امام با اصرار و سماجت مستبد گونه کیانوری همراه با اشتباهات عدیده ایشان در مصاحبه هایش که دستاویزی برای دشمنان قسم خورده آزادی و عدالت هستند همراه با ندانمکاری های تشکیلاتی و انتخاب افراد بی خصلتی انگشت شمار حزب توده ارانی ها و روزبه ها را به محاصره سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و کلیه کشورهای سرمایه داری و ارتجاعی در آورد و جان های شیفته بسیاری را به قربانگاه کشاند و کیانوری خود نیز از قربانیان این سیاست بود هر چند مسئولیت انتخاب راه همراه با اشتباهات گفتاری به دور از حیثیت یک حزب انسان محور را نیز بر عهده داشت.
به نکاتی چند از تحلیل های رفیق اسکندری توجه نمائیم :
1-زنده یاد ایرج اسکندری: روحانیت و همه برداشت ها از اسلام، که به نوعی قدرت سیاسی را با مذهب با هر برداشتی گره می زنند،به استبداد راه می برند،و مبارزه با سرمایه داری و امپریالیزم و سلطه خارجی جز در بستر مبارزه برای دموکراسی ممکن نیست . دموکراسی ضروری ترین نیاز جامعه است.
2-زنده یاد ایرج اسکندری(درمقطع زمان1357): او راه حل موقعیت کنونی را در این می بیند که همه نیروهای هوادار دموکراسی،از چپ و ملی و لیبرال و مجاهد تا هر گرایش مستقل دیگر، جبهه واحدی برای حفظ دموکراسی و بسط مناسبات دموکراتیک تشکیل دهند و برای نهادینه شدن دموکراسی در فرهنگ و بافت جامعه و در ساختار سیاسی مبارزه کنند.
3-زنده یاد ایرج اسکندری:در بازگوئی انتقادی بخش هائی از تاریخ حزب توده از نفوذ دستگاه جاسوسی شوروی در رهبری حزب پرده برداشت و گفت که روس ها در انتخاب رهبران حزب توده حرف آخر را می زنند و از جمله در جلسه انتخاب کیانوری به رهبری حزب نماینده روس ها حضور داشته و انتخاب کیانوری بدین سمت به اشاره او بوده است.
4-سخن حق زنده یاد ایرج اسکندری در برابر سیاست نادرست شوروی پیش نرفت. فضا را بر اسکندری چنان تنگ کردند که او به ناچار تن به مهاجرت دوباره داد. کمیته مرکزی حزب توده در واقع اسکندری را تنبیه و به فرانسه تبعید کرد تا از تاثیر او بر اعضای حزب جلوگیری کند.
ایرج اسکندری با صداقت، شهامت و خردمندی که داشت به مخالفت آشکار با سیاست اتحاد و انتقاد با اسلام سیاسی حزب توده ایران تحت نفوذ شوروی و دبیر اول منتخب آنها زنده یاد کیانوری پرداخت
لرستانی
اگر اسکندری صداقت، شهامت و خردمندی داشت و دوستدار حزب توده بود
اولا چرا در دوره ریاست خود حزب توده را از زیر نفوذ شوروی (؟) بیرون نیاورده بود؟
ثانیا
چرا پس از برکناری اش
بر خلاف رادمنش و غیره
به عوض همکاری و همرزمی با توده ای ها
با شیشه ویسکی در دست
به سراغ تهران مصور و مش فرج سرکوهی رفته بود؟
منطور لرها از شوروی چیست که تعیین کننده سیاست حزب توده بوده است؟
دولت شوروی؟
حزب کمونیست شوروی؟
سطح سواد سیاسی سران حزب توده
صدها بار بالاتر از سطح سواد اعضای حزب کمونیست شوروی و برژنو و غیره بوده است.
اتحاد شوروی اصلا با سیاست حزب توده تحت رهبری کیانوری و جوانشیر موافق نبوده است.
تلاش تماموقت کیانوری
صرف توضیح صحت سیاست حمایت حزب از روحانیت شده است.
سیاست حزب توده
درست بوده است.
ما بارها در همین روزها
صحت سیاست حزب توده را توضیح مارکسیستی داده ایم
لرها بخوانند و ارشاد شوند
همه بدانند که سیاست خارجی در همه جای دنیا مربوط به مجامع بالادستی است،
مسئولین عالی رتبه کشور تصمیم میگیرند و وزارت خارجه مجری است.
در کشور ما هم همینطور است...»
حریف
مجامع = جمع مجمع ها = مجتمع ها = جای گردهمایی ها
منظور حریف از مجامع بالادستی
مشخصا چیست؟
منظورش ظاهرا مسئولین عالی رتبه است.
فونکسیون وزارت خارجه
در این صورت
اجرای کور کورانه تصمیمات مجامع بالادستی است.
این بدان معنی است که وزارت خارجه
نه وزارتخانه بلکه مجری خانه است.
وزارت خانه ها
معمولا
متشکل از کارشناسان مربوطه اند
مثلا دانشمندان روابط بین المللی در وزارت خارجه مشغول کار عرقریزند.
همین دکتر عراقچی
داشنمندی طراز اول است:
دانشآموختهٔ کارشناسی روابط بینالملل از دانشکده روابط بینالملل وزارت امور خارجه، کارشناس ارشد علوم سیاسی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی و همچنین دکترای اندیشههای سیاسی از دانشگاه کنت است
غلام حلقه به گوش مجامع بالادست که نیست.
ضمنا سیاست داخلی و سیاست خارجی رابطه دیالک تیکی با هم دارند و تابع و گوش به فرمان حاکمیت طبقاتی و طبقه حاکمه اند
طبقه حاکمه ای که مجامع بالادست سرسپرده اش هستند
طبقه حاکمه ای که از جنس اجنه است
نامرئی است
ولی در عین حال همه کاره است
مثال:
متفقین
باند خونخوار هیتلر (مجامع بالادست) را محاکمه کردند و چه بسا به دار آویختند و آلمان را با خاک یکسان ساختند
طبقه حاکمه المان اما خمی به ابرو نیاورد و بلافاصله کنسرن هایش را بر خرابات شام برپا داشت.
امروزه
اداره امور کشورها را
چه بسا
سازمان های اطلاعاتی در دست دارند
سازمان های اطلاعاتی بی همه چیز که غیر از ذره ای شرم و شعور و شخصیت و آدمیت
همه چیزز دارند
برای کشتن دانشمندی آپارتمانی را با سکنه اش منفجر می کنند
آمریکا روزانه ده میلیون دلار میدهد تا اس راییل تحصیل و بهداشت رایگان داشته باشد، در شرایطی که خود آمریکا آنها را ندارد.
در فردای ایران آزاد آباد
نه توله های آخوند
نه توله های شاه
فقط مردم آگاه
حریف غافل از کاه و ماه
فردای ایران آزاد و آباد به چه فردایی است؟
منظور از آزادی ایران چیست؟
سوبژکت آزادی بخش کیست؟
سطح شعور روحانیت
صد برابر سطح شعورسران اوپوزیسیون باد در غبغب تهی مغز است.
زنان حزب اللهی در دولت پزشکیان و در جامعه
صدها بار فرهیحته تر و متفکرتر از مریم و مسیح و فرح و یاسمین و نسرین وشیرین اند
خطای روزبه چی بوده!
سالار الدوله
همین ترور محمد مسعود از خطاهای روزبه بوده است.
ترور
نه راه حل
بلکه فاجعه است.
مثال:
صهیونیسم
از بدو تشکیل
جز ترور کاری نکرده است
و
فاجعه آفریده است
ترور
نشانه نادانی تئوریکی و ناشی از فقر فلسفه است.
ترور و ترویسم
کسب و کار آنارشیست ها ست و با مارکسیسم منافات دارد.
مادورو: آماده دفاع از حاکمیت ونزوئلا هستیم
رئیس جمهور ونزوئلا در رزمایش نظامی گسترده کشورش گفت:
پس از ۲۰ روز متوالی اعلام، تهدید، جنگ روانی، پس از ۲۰ روز محاصره علیه ملت ونزوئلا، امروز ما قویتر از دیروز هستیم، امروز ما آمادهتر از دیروز برای دفاع از صلح، حاکمیت و تمامیت ارضی هستیم.
نه تحریم، نه محاصره، نه جنگ روانی، نه محاصره. آنها نتوانستهاند و نخواهند توانست. هیچ راهی وجود ندارد که آنها بتوانند وارد ونزوئلا شوند. ما ونزوئلاییها و کلمبیاییها، متحد برای صلح، رفاه و حاکمیت، مراقب سرزمین خود هستیم، آن را حفظ میکنیم و از آن محافظت میکنیم.
پزشکیان:
من دلم میخواهد زندانیان آزاد شوند ولی به آنها نمی توانم بگویم آزاد کنند، چالش هم نمی توانم ایجاد کنم چون در اختیار من نیست، در اختیار قوه دیگه هست.
مقام رهبری هست که باید اختلافات سه قوه را حل کند.
خوب.
ایراد این حرف دکتر پزشکیان کجا ست؟
آرش گل و بلبل
از تفکیک قوای سه گانه خبر ندارد؟
دکتر پزشکیان
در رأس قوه مجریه است
و
قوای مقننه و قضائیه تحت اختیار او نیست.
قبله آرش کجا ست که قبله ما را ربوده است تا عوامفریبی و دل ربایی کند؟
کالابودن از آنجا بد است که انسانیتزدایی روی میدهد.
فرهمند
اول
باید مفاهیم را تعریف کرد تا بتوان به تفکر خطر کرد
مفاهیم خشت های اساسی عمارت اندیشه اند
بدون تعریف پیشاپیش مفاهیم
نمی توان اندیشید.
تفکر یا تفکر مفهومی است و یا اصلا تفکر نیست (حضرت کانت)
کالا یک مفهوم است
مثل انسانیت که مفهوم دیگری است.
کالا مثلا کفش = طبیعت (پوست حیوانات و الیاف نباتی و غیره) + نیروی کار بشریت (تبدیل پوست به چرم، تبدیل گیاه به نخ، تبدیل آهن به میخ)
بشر و نبات و جانور
در روند کار
فرم چیزهای طبیعی را تغییر می دهند و به تولید نعمت و یا کالا نایل می آید.
مورچه برگخوار که نیست
برای چی شب و روز برگ می برد و به لانه می برد؟
مورچه از برگ قارچ می پرورد
یعنی برگ طبیعی را تغییر فرم و جنی محتوا می دهد
مورچه با مواد شیمیایی قارچ هم لانه اش را ضد عفونی میکند و هم از قارچ تغذیه میکند.
کالا مثلا کفش و قارچ و قالی
تجسم (جسمیت یابی، مادیت یابی) لیاقت تولیدی مورچه و بشر است
بشر هم در حقیقت
همین لیاقت تولیدی (خلاقیت، خدا وارگی) خود را می پرستد
ماهیت انسانی خود را می پرستد.
نه کفش و جوراب را
بلکه خویشتن خویش را می پرستد که صدها بار بهتر از خداپرستی است
خدا چیست؟
کالاپرستی
به قول مارکس
به معنی ماهیت انساین خود پرستی است
به معنی لیاقت انسانی خود پرستی است
جانان.
هنر نزد جانانیان است و بس
نگیرند عقل کلان را به خس
مشد آرش
همه چیز در قرن ۲۱ زرگری است
اصالت حکم کیمیا دارد.
عردوغان یار غار نتان است
جنگ بین ایندو جنگ زرگری برای عوامفریبی است
مثل جنگ دو برادر معروف است
که
به نیت حالی کردن جیب ساده لوحانی بوده
که قصد مقابله با چاقوکشی و برادر کشی داشته اند
شعار زن زندگی عا «زادی»
از اوجالان است
شعار زن زندگی عا «زادی»
چنان خوشایند امپریالیسم و صهیونیسم است که در هر فرصتی بر زبان می رانند و عوامفریبی می کنند.
محتوای شعار زن زندگی عا «زادی»
امپریایلستی ـ فرمالیستی ـ ارتجاعی است.
زن انتزاعی وجود ندارد تا سوبژکت تاریخ جا زده شود.
جنبش کذایی زنان در ایران
نه سیاسی است و نه انقلابی.
بند تبنانی است.
زنان انقلابی در ایران جزو و عضو طبقه حاکمه اند و بسان مردان در سنگرند و به شهادت می رسند
بشر در جامعه سرمایه داری کلا واره می شود.
فرهمند
آره.
ولی
مگر در نظامات برده داری و فئودالی
بشر ارجمندتر و بهتر از کالا بوده است؟
ضمنا
کالا بودن که بد نیست.
اصلا
کالا چیست؟
دلیل
تبدیل کالا به خدا
و
کالاپرستی و پول پرستی چیست؟
ما متأسفانه لینک مصاحبه عمویی را را نداریم.
اگر پیدا کنیم می فرستیم.
عمویی در این مصاحبه
تحلیلی از کردوکار محمد مسعود هم دارد.
به قول عمویی
محمد مسعود قلم به مزد بوده است.
البته سالار الدوله فحاش
بیسواد است
و
بیشک آثار محمد مسعود را نخوانده است.
به همین دلیل
خیال میکند که محمد مسعود سمتگیری سیاسی ضد استبدادی و ضد سلطنتی داشته است و شق القمر کرده است.
آثار محمد مسعود باید تحلیل مارکسیستی شوند
«در تلاش معاش» او
را ما در کلاس پنجم ابتدایی خوانده ایم
که محتوایش تمسخر لومپنی روحانیت بوده است:
آخوندی لخت می شود تا در چشمه ای آب تنی کند
محمد مسعود هم لباس هایش را می دزدد و اخوند کلافه و بیچاره می شود
ایراد عمویی در این مصاحبه
پرهیز از تحلیل و انتقاد از خطای روزبه است
روزبه در شرایط پسیکولوژیکی بحرانی دشواری مرتکب این خطا شده است
کیانوری تحت شکنجه اطلاعات به درد نخوری تحویل شگنجه گر داده است تا زن و بچه اش زجر کمتری ببینند
بعضی از لاشخورها
که کاری جز تبلیغ ترور و تروریسم ستایی ندارند
پیراهن عثمان از این خطای خسرو ساخته اند
و
شعر هشلهفی را که به یاد او سروده بودند
پس می گیرند و پوز می دهند
انقلاب چین ۱۹۴۹ و دولت کارگری انحرافیافته
انقلاب چین در سال ۱۹۴۹ یکی از بزرگترین رخدادهای قرن بیستم بود که تأثیرات عمیقی بر تاریخ جهان گذاشت. طبقهی کارگر و دهقانان چین پس از سالها مبارزه علیه استعمار، فئودالیسم داخلی و سرمایهداری وابسته به قدرتهای خارجی، توانستند جمهوری خلق چین را پایهگذاری کنند. اما این انقلاب، همانند دیگر انقلابهای سوسیالیستی که محدود به یک کشور باقی ماندند، با چالشها و انحرافات خاص خود روبهرو شد.
⸻
انقلاب ۱۹۴۹: دستاوردها و محدودیتها
انقلاب چین در ۱ اکتبر ۱۹۴۹ به پیروزی رسید. زمینهای فئودالی ملیسازی شد، سرمایهداران بزرگ سرکوب شدند و بسیاری از صنایع اصلی به مالکیت دولتی درآمدند. این تحولات ماهیتی سوسیالیستی داشت و پایههای یک دولت کارگری را شکل داد.
با این حال، از همان آغاز، قدرت واقعی سیاسی در دست طبقهی کارگر و شوراها قرار نگرفت و حزب حاکم بهعنوان بوروکراسی مرکزی عمل کرد. این تمرکز قدرت باعث شد دموکراسی شورایی واقعی محدود شود و طبقه کارگر نتواند به طور کامل بر مسیر انقلاب اثرگذار باشد.
⸻
محدود ماندن انقلاب در یک کشور و تاثیر استالینیسم
یکی از چالشهای بنیادین انقلاب چین، محدود ماندن آن به یک کشور بود. سیاستها و آموزههای استالینیستی باعث شد قدرت سیاسی در دولت متمرکز شود و بوروکراسی حاکم کنترل کامل منابع و صنایع را در دست گیرد.
در نتیجه، توسعه اقتصادی چین به سمت سیستم سرمایهداری دولتی و خصوصی هدایت شد و شرکتهای بزرگ دولتی و خصوصی نقش تعیینکننده در اقتصاد پیدا کردند. این ترکیب اقتصادی، همراه با سرکوب شوراها و تشکلهای مستقل کارگری، ماهیت سوسیالیستی دولت را تضعیف کرد و چین را به یک دولت کارگری انحرافیافته تبدیل نمود.
⸻
سرکوب داخلی و محدودیت دموکراسی کارگری
دولت چین برای حفظ قدرت خود، همواره از سرکوب اجتماعی استفاده کرده است. این سرکوب شامل محدود کردن فعالیتهای مستقل کارگری و شوراها، کنترل رسانهها و جلوگیری از اعتراضات کارگری بوده است.
⸻
دفاع در برابر تهدیدات امپریالیستی
با وجود محدودیتها و انحرافات داخلی، حمایت از چین در برابر تهدید و حملات کشورهای امپریالیستی ضروری است. این دفاع، به معنای محافظت از دستاوردهای تاریخی انقلاب و منابع ملی است و میتواند از فروپاشی اقتصادی و سیاسی جلوگیری کند.
⸻
آینده در گرو انقلاب سوسیالیستی بینالمللی
آینده واقعی چین تنها از طریق یک انقلاب سوسیالیستی بینالمللی تضمین میشود.
• سرنگونی بوروکراسی حاکم و برپایی شوراهای کارگری دموکراتیک ضروری است.
• این انقلاب باید در سطح جهانی رخ دهد تا چین از محدودیتهای ناشی از انقلاب محدود در یک کشور رها شود و مسیر واقعی سوسیالیسم را دنبال کند.
⸻
انقلاب چین ۱۹۴۹ یک انقلاب سوسیالیستی تاریخی بود که فئودالیسم و سلطه سرمایهداری خارجی را در چین سرنگون کرد. با این حال، محدود ماندن انقلاب به یک کشور، تمرکز قدرت در دولت، سرکوب شوراها و توسعه سرمایهداری دولتی و خصوصی باعث شد چین به یک دولت کارگری انحرافیافته تبدیل شود.
با این وجود، دفاع از چین در برابر تهدیدات امپریالیستی ضروری است و آینده کشور تنها با انقلاب سوسیالیستی بینالمللی تضمین میشود. طبقهی کارگر جهانی نقش کلیدی در شکلگیری این آینده دارد و مبارزه برای دموکراسی شورایی و عدالت اجتماعی همچنان ادامه دارد.
مهرداد
انقلاب چین ۱۹۴۹ و دولت کارگری انحرافیافته
مهرداد
همین مفهوم «انقلاب چین» نشانه بی خبری مهرداد از الفبای مارکسیسم است.
هیج مارکسیستی از انقلاب ایران و افغانستان و چین و ویتنام حرف نمی زند.
فقط علمای امپریالیستی چنین می کنند تا محتوای طبقاتی و فرماسیونی ـ اقتصدی انقلاب را ویا ضد انقلاب را مستور دارند و عوامفریبی گنند.
انقلاب کذایی چنین در سال ۱۹۴۹ چه محتوایی داشته است که
به خیال بعضی ها منجرف شده است؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر