درنگی
از
شین میم شین
منبع:
ویکی پیدیا
حزب کمونیست کارگری ایران
(حککا)
بر خلاف بیشتر احزاب، سازمانها و گروههای سیاسی
چه در داخل و چه خارج از ایران،
کنگرههای این حزب به صورت علنی برگزار میشود
و
از طریق شبکه اینترنت و تلویزیون این حزب،
به صورت زنده پخش میگردد و حضور عموم مردم در کنگرهها نیز آزاد است.
سؤال این است
که
دلایل کمونیسم کارگری برای برگزاری علنی کنگرهای حزبی و علنیت شخصیت های حزبی
چیست؟
شاید کمونیسم کارگری جایی دلایل خود را ذکر کرده باشد.
ما هنوز با آثار و اسناد کمونیسم کارگری آشنایی نداریم.
ولی کشف این دلایل به مدد حدس و گمان ضرری ندارد:
اولین دلیل حضرات
می تواند تظاهر به شفافیت تشکیلاتی باشد.
حزبی را که حساب پاک است،
از علنیت کنگره و پلنوم و کنفرانس و اجلاس کمیته مرکزی و علنیت رهبران چه باک است؟
این نیت به نمایش شفافیت
اما به شرطی می تواند بی ضرر و ضرور باشد،
که
حزب مربوطه در مقیاس ملی و بین المللی
دشمن طبقاتی نداشته باشد.
سؤال اما این است که اگر کمونیسم کارگری نماینده طبقه کارگر است،
چگونه می تواند دشمن طبقاتی نداشته باشد؟
آنهم در شرایط وحشتناک کنونی
که
شناسایی شخصیت های سیاسی و نظامی و حتی علمی و هنری و ترور علنی و مخفی آنها، حتی همراه با اعضای خانواده شان
در دستور روز سازمان های بی همه چیز اطلاعاتی است.
به همین دلیل اعضای حزب کم و نیست ایران و کور دوستان
ماهیت طبقاتی و تعلقات سیاسی کمونیسم کارگری
را
زیر علامت سؤال قرار می دهند.
شاید دلیل دیگر این علنیت کنگره ها و شخصیت ها و غیره
خارج نشین بودن کمونیسم کارگری باشد.
اینهم البته دلیل به درد بخوری نیست.
دشمن ملی و بین الملیی
در ربایش و ترور شخصیت ها و انفجار نشست ها
مشکلی ندارد.
مثال:
همه احزاب و سازمان ها و انجمن های سیاسی و حتی مذهبی ـ سیاسی در ایران
علیرغم حمایت همه جانبه شان از انقلاب اسلامی
با بهانه و بی بهانه
تار و مار شده اند.
حزب توده
به عنوان مثال
۹۹ در صد اعضای رهبری و کادرهای عالی رتبه سیاسی و نظری خود را از دست داده است.
خطا و خریت حزب توده
هم
علنیت آن بود.
جوانشیر
به تقلید از کشورهای سوسیالیستی
بر علنیت حتی حوزه های حزبی اصرار داشت.
کیانوری حتی عضویت حزب اللهی ها را در حزب عاری از ایراد می دانست.
رهبری حزب توده
به محض شروع فعالیت علنی در ایران
اسامی و آدرس های اعضای کمیته مرکزی حزب
را
داوطلبانه
در اختیار سازمان اطلاعات رژیم جدید قرار داده بود.
یعنی
کار حضرات را در تعقیب و پرونده سازی تسهیل کرده بود
و
بر حزب توده «آن رفت که بر باخه رفته است.» (کلیله و دمنه)
از حزب توده همان باقی ماند که از مار پوست عوض کرده در کویری باقی می ماند.
پوسته ای که به هیچ دردی جز آبرو ریزی نمی خورد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر