۱۴۰۲ بهمن ۱۶, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تئوری کلیت (کلیت ـ تئوری) (۱)



 

پروفسور دکتر کامیلا وارنکه

برگردان

شین میم شین

 

 

۱

·      تئوری کلیت به تئوری پیدایش، ساختار، قانونمندی های خاص و شیوه های رفتار کلیت ها اطلاق می شود.

 

۲

·      ارزش نظری و عملی هر تئوری مبتنی بر کلیت نگری، به نحو تعیین کننده ای وابسته است بر چند و چون شناخت و در نظر گرفتن دیالک تیک جزء و کل در آن.

 

۳

·      در تاریخ تفکر ما قبل مارکسیستی در برخورد به رابطه جزء و کل دو نقطه نظر متافیزیکی همتراز رو در روی یکدیگر قرار داشته اند:

 

الف

·      مکانیسیسم

ب

·      تفکر ایدئالیستی ـ تله ئولوژیکی

 

۴

·      مکانیسیسم جزء را مطلق می کند و مراحل سازمان یابی کیفی مختلف ماده را به مثابه جمع کم و بیش بغرنج اجزای همانند و نهائی تجزیه ناپذیر (مثلا اتم ها) می داند و هر کلیتی را نتیجه حرکت و رفتار خاص آنها می پندارد.

 

۵

·      انواع مختلف زیرین تفکر ایدئالیستی ـ تله ئولوژیکی کیفیت خاص کلیت را مطلق می کنند:

 

الف

·      ویتالیسم سازمان یابی جمع مکانیکی انبوهی از اشیاء مرده و تشکیل سیستم های منظم را به عهده فاکتورهای (بردارهای) غیرمادی می گذارد.

 

 

ویتالیسم

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/4899

 

ب

·      هولیسم اگرچه آشکارا نامی از فاکتورهای کلیتی بر زبان نمی راند، اما در پیدایش کلیت و خودویژگی های شان برای اجزاء نقش بسیار نازلی قائل می شود.

·      آن سان که کلیت ها اساسا به مثابه چیزهای عرفانی و غیرقابل توضیح جلوه می کنند.

 

 

 هولیسم (کل گرایی)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5910

 

۶

·      مکانیسیسم به طور غیر دیالک تیکی برای اجزاء در مقایسه با کل تقدم ژنتیکی قائل می شود.

 

۷

·      گروهی از هولیست ها نیز به همان سان به طور غیر دیالک تیکی ادعا می کنند که کل، قبل از اجزای خود وجود داشته است و اشکال نازل حرکت ماده را از اشکال عالی تر آن استخراج می کنند:

·      مثلا روندهای فیزیکی را بر مبنای روندهای بیولوژیکی توضیح می دهند و روندهای بیولوژیکی را بر مبنای روندهای پسیکولوژیکی.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر