تندیش خیام در مادرید (اسپانیا)
عمر خیام
(427 ـ 510) (1048 ـ 1131)
تحلیلی از شین میم شین
عمر خیام
(427 ـ 510) (1048 ـ 1131)
تحلیلی از شین میم شین
تحلیل رباعی سی
و هفتم
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده است
دریاب که هفته ی دگر خاک شده است
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شده است و سبزه خاشاک شده است
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده است
دریاب که هفته ی دگر خاک شده است
می نوش و گلی بچین که تا درنگری
گل خاک شده است و سبزه خاشاک شده است
·
معنی تحت اللفظی:
·
ساقی گل و سبزه شادی بخش گشته اند.
·
از شادی آن بهره برداری کن.
·
چون چند روز دیگر از بین خواهد رفت.
·
می بخور و گل بچین.
·
چون گل خاک خواهد شد و سبزه خس و خاشاک.
1
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده است
دریاب که هفته دگر خاک شده است
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده است
دریاب که هفته دگر خاک شده است
·
خیام در
این بیت رباعی، از موقتی و گذرائی بودن
چیزها، پدیده ها و سیستم ها پرده برمی دارد.
·
زیبائی های زندگی دیر یا زود از بین می روند، موقتی و گذرا
هستند و نه همیشگی و ابدی.
2
·
خیام برای تفهیمم منظور خود، دیالک تیک تجزیه و ترکیب را به
شکل دیالک تیک خاک و گل و سبزه بسط و تعمیم می دهد:
·
از ترکیب عناصر شیمیائی (خاک و آب و هوا و نور خورشید) سبزه
و گل تشکیل (ترکیب) می شوند و پس از تجزیه و تلاشی به عناصر شیمیائی اولیه (خاک،
هوا، انرژی) مبدل می گردند (تجزیه)
·
دیالک تیک انالیز و سنتز
·
دیالک تیک تجزیه و ترکیب
3
·
ماده (واقعیت عینی) ازلی و ابدی است.
· ماده (واقعیت عینی) تغییر فرم و کمیت و کیفیت می دهد، ولی از بین نمی رود.
·
تشکیل و رشد و تجزیه، سیکل مکرر حیات است و استثناء نمی
شناسد.
4
می نوش و گلی بچین که تا در نگری
گل خاک شده است و سبزه خاشاک شده است
می نوش و گلی بچین که تا در نگری
گل خاک شده است و سبزه خاشاک شده است
·
کسب و کار همیشگی خیام همین است:
·
پس از اثبات گذرائی بودن زیبائی ها، بلافاصله به صدور
مکانیکی پند و اندرز و رهنمود همیشه همان می پردازد:
·
میخواری و گلچینی.
5
·
ظاهرا آلترناتیو، بدیل و راه نجات دیگری و بهتری به مغز
خیام نمی رسد.
·
انگار با میخواری و گلچینی موقتیت چیزها، پدیده ها و سیستم
ها جای خود را به ابدیت آنها می دهد.
·
این همان تئوری غنیمت دانی دم است.
6
·
می توان گفت که خیام و امثال ایشان، دیالک تیک جزء و کل را
به شکل دیالک تیک لحظه و روند، دیالک تیک دم و عمر بسط و تعمیم می دهند و مطلق
کردن جزء (لحظه و دم) را و دور انداختن کل (روند و عمر) را توصیه می کنند.
7
·
مطلق کردن دم و زمان حال اما به معنی فراموش کردن عمر و
آینده است.
·
به قول هوبس باوم ـ حکیم زنده یاد معاصر ـ به معنی زیستن در زمان حال مداوم است.
·
به معنی درجا زدن در دم است.
·
کاری که عملا امکان پذیر نیست.
·
مغز اندیشنده آدمی را مرتب به یاد گذشته می اندازد و طرح
ریزی برای آینده را طلب می کند.
8
·
تئوری غنیمت دانی دم را نمایندگان همه طبقات واپسین (برده
داری، فئودالی و بورژوائی واپسین) نمایندگی کرده اند و کماکان نمایندگی می کنند.
·
از این رو ست که خیام را هم می توان نماینده یکی از طبقات
واپسین تلقی کرد.
·
این موضع نظری و سیاسی در مجموع، موضعی ارتجاعی و پیشرفت
ستیز است.
·
اصولا هر زیر پا نهادن دیالک تیک عینی، آبشخور پشت کردن به
امر پیشرفت اجتماعی است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر