رخشنده اعتصامی
(۱۲۸۵ – ۱۳۲۰)
معروف به پروین اعتصامی
درنگی
از
شین میم شین
گرگ
هفتهها، خون خوردم از زخم گلو
نه عیادت کردی و نه جستجو
نه عیادت کردی و نه جستجو
ماهها نالیدم از تب، زار زار
هیچ دانستی چه بود آن روزگار
بارها از پیری افتادم ز پا
هیچ از دستم گرفتی، ای فتی
روزها صیاد، ناهارم گذاشت
هیچ پرسیدی چه خوردم شام و چاشت
این چه رفتار است، ای یار قدیم
تو ظنین از ما و ما در رنج و بیم
معنی تحت اللفظی:
که
گلودرد و تب و درد از کهولت داشته و سگ به عیادتش نرفته است.
عین خیالش نبوده که گرگ گوشت زهرآلود خورده است.
سگ نسبت به گرگ سوء ظن داشته است و گرگ از سگان، رنج و بیم.
از پی یک بره، از شب تا سحر
بس دوانیدی مرا در جوی و جر
بس دوانیدی مرا در جوی و جر
از برای دنبه یک گوسفند
بارها ما را رسانیدی گزند
آفت گرگان شدی در شهر و ده
غیر، صد راه از تو خویشاوند به
شکوه دیگر گرگ از سگ این است
که
شکار بره ای را و خوردن از دنبه ای را برایش دشوار ساخته است و بلای جان گرگان شده است.نتیجه اینکه بیگانه صد بار بهتر از خویشاوند است.
سگ
گفت:
«این خویشان وبال گردنند
دشمنان دوست، ما را دشمنند
خویشاوندانی از قبیل گرگ ها وبال گردن سگانند.
چون دشمن بره ها و گوسفندانند که دوستان سگانند
و
دشمنان دوستان سگان
ضمنا
دشمنان خود سگانند.
گر ز خویشان تو خوانم خویش را
کشته باشم هم بز و هم میش را
کشته باشم هم بز و هم میش را
معنی تحت اللفظی:
اگر سگان، گرگان را جزو قوم و خویش خود تلقی کنند، باید کشتار بزان و گوسفندان را برای شان امکان پذیر سازند.
ما سگ مسکین بازاری نهایم
کاهل از سستی و بیکاری نهایم
کاهل از سستی و بیکاری نهایم
معنی تحت اللفظی:
تفاوت سگ گله با سگ ولگرد این است که از فرط سستی و بیکاری علاف و تنبل نیست.
ایراد بینشی پروین
در این بیت شعر این است
که
او از تقسیم کار بین انواع مختلف سگان غافل است.
به همین دلیل
موضعی ارتجاعی ـ شبه راسیستی اتخاذ می کند:
پروین
سگان گله را برتر از سگان بازاری جا می زند که نقش رفتگر طبیعت و جامعه را بازی می کنند.
صادق هدایت و احمد شاملو
از موضع فاشیستی
به تحقیر سگانی می پردازند که جلوی دکه قصابی می نشیند تا از آشغال گوشت ها که قصاب دور می اندازد، تغذیه کند.
این نشانه «شعور» سگ بازاری است.
سگ بازاری و ولگرد کذایی
فونکسیون رفتگر به عهده دارند
و
دستکمی از سگ گله ندارند.
قضیه در جامعه هم از همین قرار است:
معلم و مهندس و عطار و نجار
برتر از عمله و حفار و رفتگر نیستند.
همه انسانها صرفنظر از حرفه و شغل و صنف خود
برابرند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر