۱۴۰۴ آبان ۱۲, دوشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سوره الأعراف ) (۴۸۷)

  صفحه ای از نور(دانلود متن، ترجمه، صوت)/ صفحه 151(سوره اعراف، آیات 1 الی 11)  - استاد منشاوی | ضیاءالصالحین      

   

ویرایش و تحلیل

از

فریدون ابراهیمی

 

﴿يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ﴾
[ الأعراف: ۲۷]

اى فرزندان آدم، 

شيطان شما را نفريبد، همچنان كه پدر و مادرتان را از بهشت بيرون راند، لباس از تنشان كند تا شرمگاهشان را به ايشان بنماياند.

 او و قبيله‌اش

 از جايى كه آنها را نمى‌بينيد شما را مى‌بينند. 

ما شيطانها را دوستان كسانى قرار داديم كه ايمان نمى‌آورند.


کریم
در این آیه،
ابلیس و قبیله اش را موجوداتی نامرئی قلمداد می کند و آنها را دوستان کفار می داند.
  ابلیس را به فریب حوا و آدم و بیرون رانده شدن شان از بهشت برین به زمین و خلع لباس شان و دیده شدن شرمگاه شان متهم می کند.
یعنی
عملا
الله را که همه کاره بوده، تبرئه می کند.
کریم
دوستی ابلیس با کفار را هم بسته به خواست خدا می داند.

بدین طریق
دیالک تیک الله و ابلیس
به صورت دیالک تیک کافران و مؤمنان بسط و تعمیم داده می شود و نقش تعیین کننده از آن الله جا زده می شود.

﴿وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴾
[ الأعراف: ۲۸]

چون كار زشتى كنند، گويند: 

پدران خود را نيز چنين يافته‌ايم و خدا ما را بدان فرمان داده است. 

بگو: 

خدا به زشتكارى فرمان نمى‌دهد. 

چرا چيزهايى به خدا نسبت مى‌دهيد كه نمى‌دانيد؟

 
کریم
در این آیه،
از کسانی انتقاد می کند که اعمال خود را ادامه اعمال پدران خود می دانند.
یعنی
به سنت پدران خود وفادار می مانند.
دلیل تق و لق کریم این است که اعمال بد افراد نه به خواست الله، بلکه به خواست ابلیس صورت می گیرند.
 
اگر کسی منطقی بیندیشد، به غیر منطقی بودن این ادعا می رسد:
اگر «الله شيطانها را دوستان كسانى قرار داده كه ايمان نمى‌آورند»، عملا مسئول اعمال بد افراد است که تحت تأثیر ابلیس قرار می گیرند و یا حتی دوست ابلیس اند.
یعنی
در تحلیل نهایی
بنا بر مشیت و اراده الهی گمراه شده اند و مرتکب اعمال بد.
 

﴿قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ ۖ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ ۚ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ﴾
[ الأعراف: ۲۹]

بگو:

 پروردگار من به عدل فرمان داده است، و به هنگام هر نماز روى به جانب او داريد و او را با ايمان خالص بخوانيد. 

و همچنان كه شما را آفريده است باز مى‌گرديد.

 
کریم
در این آیه،
مسلمین را به رعایت عدل و داد و خلوص قلبی دعوت می کند و یاد آور می شود که بازگشت همه به سوی خدا ست.
 

﴿فَرِيقًا هَدَىٰ وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ ۗ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ﴾
[ الأعراف: ۳۰]

فرقه‌اى را هدايت كرده و فرقه‌اى گمراهى را در خورند. 

اينان شيطانها را به جاى خدا به دوستى گرفتند و مى‌پندارند كه هدايت‌يافته‌اند.

کریم
در این آیه،
مسئولیت کفر و ایمان خلایق 
را
به گردن الله می اندازد.
ضمنا
کفار را به جایگزینی الله با ابلیس و ادعای ایمان در عین کفر متهم می کند.
این یکی از تناقضات مکرر در قرآن کریم است.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر