درنگی
از
میم حجری
دلیل علاقه مفرط من به حیوانات، شناخت آدمیان است.
شوپنهاور
تو حیوانات را دوست نداری.
تو درندگان را دوست داری.
این هم هنوز چیزی نیست.
تو درندگان را به مقام امام و نبی و نخبه و سرمشق و سرلوحه و مرجع تقلید ارتقا می دهی.
دلیل روی آوردن آدمیان به نباتات و جانوران
خصلت طبقاتی جامعه بشری است که در ان جنگ همه بر ضد همه شعله ور است.
دوست حکم کیمیا پیدا کرده است و آدمیان به نیای طبیعتی خویش پناه برده اند:
به سگ و گربه و موش و خرگوش پناه برده اند
تا بر تنهایی خود غالب آیند.
علاقه مندی به نیاتات و جانوران
یعنی ناتورالیسم
در جهنم طبقاتی
مصلحتی و پراگماتیستی و تقلبی و قلابی است.
ناتورالیسم و هومانیسم
(طبیعت گرایی و انسان گرایی)
فقط در کمونیسم اصالت و اقعیت و عینیت کسب خواهد کرد و من آن روز ام آرزو ست.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر