۱۴۰۳ آبان ۱۱, جمعه

درنگی در مکررات مکرمات (۳۷)


درنگی 

از

میم حجری

 

 گِلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتـم که مشکی یا عبیـری
که از بوی دلاویز تو مستـــــــم
بــــــــــگفتا:

«من گِلی ناچیـــز بودم
ولیــــــکن مدّتی با گل نشستم
کــمال همنشــین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم.»

سعدے


داستان این شعر این است که در نزدیکی شیراز تپه های مرجانی وجود دارد که خاک آن مانند خاک رس است و چون با این گل لباس و دست بشورند کف می‌کنند.
در روزگار قدیم و البته پیش از زمان سعدی، رسم بوده که این گل را در فصل بهار استخراج میکردند و برای استفاده عموم مقداری گل خوشبو به آن اضافه میکردند که خشک بشه.
سپس آن را بصورت قالب صابون می فروختند.
وقتی این قالب صابون را در حمام میبردند، گرما و بخار آب حمام باعث می‌شده که بوی گل که درون قالب گلی بوده بیرون بزنه و حمام را خوش بو کنه.
این کار را سعدی به شیوایی نمونه کرده که هم نشینی را بیان کنه و امروز ورد زبان همه هم زبانان است.
حریف


سعدی

 در این شعر
دیالک تیک گل (خاک) و گل 

را 

به صورت مجاورت گل و گل (خاک)
تحریف و تخریب می کند و ضمنا وارونه می سازد:
گل (خاک) در دیالک تیک گل (خاک) و گل
مقدم بر گل است.
در این دیالک تیک (ونه مجاورت برابر حقوق و برابر هویت)
نقش تعیین کننده از آن گل (خاک) است.

 
خود گل همجنس گل (خاک) است.

گل ها و نباتات و جانوران همه از جنس خاک اند و خاک و خاکستر و خاکسار خواهند شد.
خاک
منشاء همه چیزهای طبیعت و جامعه و کاینات است.
بی دلیل نیست که کریم
برای حوا و آدم منشاء خاکی قائل شده است.
حوا و آدم خاکزادند.
و
پس از مرگ خاکسار می شوند.

 
یعنی به اصل خود برمی گردند.

 
سؤال این است
که
خاک چیست؟


خاک

نتیجه ترکیب تصادفی عناصر شیمیایی مختلف است

که

در جدول مندلیف معرفی شده اند.


پایان

درنگی در غزلی از خواجه شیراز (۴)


درنگی 

از

شین میم شین

گفتم:

«این جامِ جهان‌بین به تو کِی داد حکیم؟»

گفت:

« آن روز که این گنبدِ مینا می‌کرد.»

معنی تحت اللفظی:

از پیر مغان پرسیدم که خدا این جام جهان بین را کی به او داده است.

گفت همان زمان که آسمان را خلق می کرد.

حافظ در این بیت غزل،

جام می را هدیه حکیم به پیر مغان می داند.

حکیمی که خالق آسمان است.

آسمانی که گنبد مجللی متشکل از الماس سیارات و ستارگان و کمیت ها و غیره است.

حافظ

بدین طریق 

برای جام می، منشاء الهی اختراع می کند.

 

۲

بی‌دلی در همه‌احوال خدا با او بود

او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد

معنی تحت اللفظی:

دلباخته ای که خدا همدم همیشگی اش بود، عاجز از دیدن خدا بود و خدا را در دور دست می انگاشت و صدایش می زد.

ابیات غزلیات حافظ

عمدتا بی ربط به یکدیگرند.

مثلا رابطه معنوی و منطقی این بیت غزل با ابیات قبلی روشن نیست.

ضمنا

محتوای این بیت غزل خواجه هم روشن نیست:

بی دل 

قاعدتا باید دنیال دل گمشده و دلبر و دلدارش باشد و نه دنبال خدا.

مگر اینکه به خدا دل داده باشد.

دل اما در قاموس حافظ، به درستی، نه دادنی، بلکه از دست رفتنی است:

دل می رود ز دستم، صاحبدلان خدا را.

 

ادامه دارد.

درنگی در مکررات مکرمات (۳۶)


درنگی 

از

میم حجری

 
خدای متعال به من فراغ بال داده است
که
چیزهایی را از آن خود کنم که نمی توانم تغییرشان بدهم.

 
خدای پر ابهت به من شهامت داده است
که چیزهایی را که قابل تغییرند، تغییر بدهم.

 
خدای دانا به من دانایی داده است
که از عهده تمییز چیزها از یکدیگر برآیم
نی بر


مش نی بر
چیزی وجود ندارد که متغییر نباشد و قابل تغییر نباشد.

 
دلیلش خصلت و ساختار دیالک تیکی چیزها و توان شناخت بشر است.

 
چرا که شناخت هر چیزی مقدمه و شرط و آغاز تغییر آن چیز نیز است.

 
تغییر و تحول چیزها
بنا بر ضرورت صورت می گیرد 

و

چه بسا بی اعتنا به شهامت.

 
مهمترین موتور تحول
حوایج و ضرورت است.

 
توان تمییز چیزها از یکدیگر
اکتسابی است و نه الهی و خدا دادی.

 
شناخت حسی
دستاورد تکامل میلیون ها ساله است:
حتی میکرو ارگانیسم ها قادر به تمییز محیط اند چه رسد به ماکرو ارگانیسم ها.

 
شناخت عقلی هم بر اساس شناخت حسی تشکیل می یابد و به خدمت شناخت حسی کمر بر می بندد.

 
دیالک تیک حسی و عقلی
دیالک تیک تجربی و تئوریکی

حسی و عقلی

(سنسوئال و راسیونال)

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/14897

 

پایان

فرهنگ مفاهیم سیاسی (ح) حزب لیبرال ـ دموکراتیکی آلمان (ال دی پی دی) (۱)

 

 هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان

شین میم شین

 

۱

·    حزب لیبرال ـ دموکراتیکی آلمان به حزبی اطلاق می شد که در ۷ ماه ژوئیه سال ۱۹۴۵ توسط نیروهای آنتی فاشیستی ـ دموکراتیکی بورژوازی در جمهوری آلمان دموکراتیک تشکیل یافته بود.

 

۲

·    در حزب لیبرال ـ دموکراتیکی آلمان اقشار زحمتکش سازمان یافته بودند که متحد طبقه کارگر بودند.

 

۳

·    حزب لیبرال ـ دموکراتیکی آلمان، حزب دموکراتیکی بوده که تحت رهبری حزب سوسیالیستی متحده آلمان (اس ای دی)، در همراهی و همکاری با احزاب دموکراتیکی دیگر و سازمان های توده ای در بلوک احزاب دموکراتیک و سازمان های توده ای و در جبهه ملی جمهوری آلمان دموکراتیک به تشکیل جامعه سوسیالیستی توسعه یافته همت گماشته و سهم  خود را در راه تشکیل شخصیت های سوسیالیستی ادا کرده است.

 

·    مراجعه کنید به بلوک دموکراتیک احزاب و سازمان های توده ای، جلهه ملی جمهوری آلمان دموکراتیک

 

 

بلوک دموکراتیک احزاب و سازمان های توده ای

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10141

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/10145

 

پایان

 

۴

·    حزب لیبرال ـ دموکراتیکی آلمان با لیبرال ـ دموکراتیک نامیدن خود در صدد تبیین این حقیقت امر بوده که آن میراث فکری نمایندگان بورژوازی پیشرفتگرا را با مبارزه در راه دموکراسی آنتی فاشیستی گره زده است.   

 

۵

·    موضعگیری آنتی فاشیستی و آنتی امپریالیستی پیگیرانه و قاطعانه حزب لیبرال ـ دموکراتیکی آلمان سبب شده بود که آن تحت رهبری طبقه کارگر و حزب مارکسیستی ـ لنینیستی اش یکی از سازندگان جامعه سوسیالیستی گردد.

 

۶

·    حزب لیبرال ـ دموکراتیکی آلمان بدین طریق هم با توسعه ارتجاعی لیبرالیسم در قرن ۱۹ مرزبندی کرده بود و هم با همه تمایلات نئولیبرالی و رویزیونیستی در حال حاضر.

 

·    مراجعه کنید به لیبرالیسم

 

ادامه دارد.