۱۴۰۲ اسفند ۱۹, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۹۱۰)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شو

مقدمه

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۸)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

حافظ

دلا، منال ز بیداد و جور یار، که یار

تو را نصیب همین کرد و این از آن، داد است.

 

معنی تحت اللفظی:

از بیداد یار شکوه و شکایت نکن.

بیداد یار نه بیداد، بلکه داد است.

 

حافظ در این بیت غزل،

در سنت عرفان و عرفا به تخریب دیالک تیک داد و بیداد می پردازد.

چون عملا میان داد وبیداد علامت تساوی می گذارد و ستمدیده را به تسلیم در مقابل ستمگر فرا می خواند

 

متد فکری حافظ

در این بیت غزل

سوبژکتیویستی است.

داد وبیداد

را

حافظ

عینیت زدایی می کند.

مثال:

حمله مغول بر سکنه کشورها نوعی بیداد است.

به نظر حافظ اما داد است.

چون یار یعنی مثلا خدا همین را نصیب خلق های ستمدیده کرده است.

پس مقاومت در مقابل اقوام مهاجم عملی بر ضد اراده یار ویا خدا ست.

 

سعدی و حافظ به بهانه عشق انتزاعی و در قالب عشق موهوم رهنمودهای ایدئولوژیکی ـ طبقاتی خود را در ضمیر طبقات تحت استثمار و ستم عمیقا نشا زده اند.

برای زهر زدائی ضمیر جامعه مفلوک ایران صدها سال کار روشنگرانه لازم خواهد بود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر