۱۴۰۱ خرداد ۱۲, پنجشنبه

کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۱۲۳)


 
میم حجری


کسی رو حتی به شوخی
فاحشه
صدانکنین
این کلمه خیلی نفرت انگیزه
سارا

بحث بر سر کلمه است و یا بر سر مفهوم؟

مثلا کلمات دیگر
از
قبیل
جنده
هرجایی
قحبه
خودفروش
تن فروش
صیغه
و
غیره
نفرت انگیز نیستند؟

فرق کلمه با مفهوم چیست؟

ضمنا
فقط کلمه فاحشه
نفرت انگیز است و یا خود فاحشه و یا فحشاء؟

علاوه بر این
فاحشه کیست و فحشا چیست
و
چرا کلمه فاحشه نفرت انگیز
است؟

برای اثبت صحت و سقم نظر باید استدلال کرد. با انتشار عکس و دادن دشنام نمی توان به اثبات چیزی نایل امد


همه این الفاظ نفرت انگیزن بحث من با کسایه که به شوخی ازاین الفاظ به کارمی برند هست

سارا

آره.
بحث اما بر سر دلیل نفرت انگیز بودن فاحشه نر و یا زن است
ضد دیالک تیکی فاحشه چیست؟
یعنی
زنی و یا نری که فاحشه نر و یا زن را مورد استفاده جنسی قرار میدهد
چه نام دارد
و
آیا کلمه مربوطه
حرمت انگیز است و نه نفرت انگیز؟
راستی چرا عیاش بودن فخرانگیز است
ولی فاحشه بودن نفرت انگیز؟

عیاش بودن فخر انگیز نیست هیچ فرقی با فاحشه بودن نداره مردها هم میتونن فاحشه باشن
سارا

چرا.
اگر نظری به ادبیات فئودالی بیندازید
مثلا دیوان سعدی و حافظ و رودکی و غیره را به دقت بخوانید
کلمات بچه بازی، شاهدبازی، نظربازی و امثالهم
حرمت انگیزند ونه نفرت انگیز.
کلمات عیاش و خوشگذران و غیره
هنوز هم مقبولند
ولی کلمه فاحشه نفرت انگیز است
فاحشه نر چه بسا ماستمالی میشود

نه.
نظرها شخصی نیستند.
نظر حسن و حسین وجود ندارد.
نظرات
طبقاتی اند.
شعرا
نمایندگان طبقات اجتماعی اند و ایده ئولوژی آنها را به خورد خلایق می دهند.



ویرایش:


کریم سهرابی
-یاغی-

مگر به دامِ تو افتد دلِ بلا بارم
که تا قیامِ قیامت کُنی گرفتارم

مرا هوایِ حضورِ تو در نماز آورد
وگر نه من ز رکوع و سجود بیزارم
(شاهکار)

حسابِ توبه و تعزیر رفته از دستم
ز کار توبه به تکفیر می کَشد کارم
(خیلی زیبا ست این تسلط بر مفاهیم توبه و تعزیر و تکفیر. بی نظیر است)

حریمِ پاک ندیدم کجائی ای ساقی
که روی دامنِ پاک ات (پاکت) نماز بگزارم

شکسته شهپرِ پرواز و آسمان تنگ است
برایِ وسعتِ پرواز و شوقِ دیدارم

عروسِ بزمِ رقیبی، ولی نمی دانی
که با عروسِ خیالت چه عالمی دارم

هوایِ خلوتِ یاغی هوایِ دلتنگی است
مرا عزیز، رها کن، به خویش بگذارم


در ایالات متحده امریکا
دسترسی به تسلیحات
سهل تر از دسترسی به آموزش و پرورش است.
پطرا


مقاومت زندگی است
قراگوزلو
مقاومت زندگی است
فرمولبندی این شعار نادقیق و شتابزده بوده است.
ویرایش:
مقاومت نشانه زندگی (زنده بودن) است. دال بر زنده بودن است.
یعنی
مرده قادر و مایل به مقاومت نیست
یعنی کسی که دست به مقاومت نزند، زنده محسوب نمی شود.
به قول خواجه:
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
نماز میت بخوانید.


مقاومت هیچگاه زندگی نبوده است.
مبارزه زندگی است
کریمی

تفاوت مقاومت با مبارزه چیست؟

مبارزه
دیالک تیکی از مقاومت و پیکار است.
مثال:
جنگ یکی از زیرفرم های مبارزه است که دیالک تیکی از حمله و مدافعه (مقاومت) است


آدمی باید احساسات را
نه
در دل
بلکه در گردنبند حمل کند.
تا هر وقت دردناک بودند، از گردن باز کند و دور اندازد.
پطرا
ایراد این رهنمود پطرا کجا ست؟

کسی تیزتر از فرد بیسواد قضاوت نمی کند.
او نه دلایل را می شناسد و نه رد دلایل را.
و همیشه خیال میکند که حق به جانب است.
فویرباخ

ایراد این نظر به ظاهر درست فویرباخ کجا ست؟


کریم سهرابی

گل میکند رویای تو در خانه ام هی
سر می کشد یاد تو از پیمانه ام هی

مانند کوهی می کشم در غربتی تلخ
سنگینی یاد تو را بر شانه ام هی

این باد پاییزی شده هیزم کش غم
می آورد غم در دل ویرانه ام هی

ابریشم گیسوی تو مانند زنجیر
پیچیده بر پای دل دیوانه ام هی

در بسترم سر می کشد یاد تو هر شب
هر شب خمار نرگسی مستانه ام هی

من با دل و دل با کسی کاری نداریم
ما را هوایی می کند جانانه ام هی

بیزارم از تنهایی این خانه یاغی
ششدر به رویم بسته در ته خانه ام هی

پایان

شمعخانی
ایراد در سیستم حاکم است در طبقه حاکمه است در حاکمیت طبقاتی است در زیربنای اقتصاای است در مناسبات تولیدی است و نه در عروس و داماد مسئولین. برای تحول جامعه سیستم باید عوض شود که مسئولین و عناصر و مهره ها مأمورین آن هستند. رادیکال اندیشی یعنی دست به ریشه قضایا بردن هم رهاورد مارکسیسم است و هم مشخصه مرکزی مارکسیسم


هر چه کمتر بحث سیاسی کنیم آرامش بیشتری داریم.
حسین
من ـ زور از بحث سیاسی چیست؟
در جمکران
کسی تعریف مفاهیم سیاسی را حتی نمیداند
چه رسد به اینکه سیاسی باشد
زندانیان سیاسی حتی سیاسی نیستند
در جمکران هر کس مشتری دکانی است و زباله های آن دکان را تبلیغ می کند.
بی انکه بداند چیستند
و
فحش دادن به همدیگر را بحث سیاسی مینامند.



کسی تیزتر از فرد بیسواد قضاوت نمی کند.
او نه دلایل را می شناسد و نه رد دلایل را.
و همیشه خیال میکند که حق به جانب است.
فویرباخ
ایراد این نظر به ظاهر درست فویرباخ کجا ست؟


زندگی اتفاقی نیست بلکه پاسخی در برابر بخشش‌ها و داده‌های شماست. زندگی صدا و آهنگ خودتان است. هر بُعدی از زندگیِ‌تان بازتاب نیت و افکار شماست. شما خالق زندگی‌تان هستید.
شاپرک

نه. زندگی صدها میلیون سال قبل از تبدیل میمون به این و اون وجود داشته است.
زندگی = گذار از جامد به موجود

توماس مونتسر
کشیش سلحشور آلمان در جنگ های ۳۰ ساله دهاقین بر ضد اشرافیت فئودالی و روحانی (کلیسای کاتولیک)
که
همراه همسر انقلابی اش
پیشاپیش توده های دهقانی رزمید،
معابد مسیحی را به دارالمساکین و بیمارستان و محل پرستاری از مجروحین جنگ مبدل کرد
و
پس از دستگیری توسط ارتجاع فئودالی و روحانی
بر دار شد.


استالینیسم به مثابه کتاب اندک اندک ترجمه شده و نهایتا کل کتاب عرضه شده است.
تحلیل ها راجع به استالینیسم و غیره
در روند هماندیشی با همنوعان صورت می گیرند.
زادگاه افکار
کار
است.
هماندیشی با واسطه و بی واسطه با همنوع
هم
نوعی کار است
کار فکری است.
اندیشه حاضر و آماده وجود ندارد.


سکوت درازمدت خطرناک است.
زبان آدمی
اگر به کار نیفتد
می خشکد.
استرید لیندگرین

زبان در دهان ای خردمند چیست
جز اسباب تبیین اندیشه ای؟

کسی که توان تفکر ندارد
همان بهتر که خاموشی گزیند و زباله نگوید.


وقتی به تو
حس زباله وارگی داده می شود،
بهتر است بیندشی
که خود حریف اصلا درخور تو هست.
پطرا

بهترین نعمت هستی
خود اندیشی و خودشناسی و جامعه شناسی است.
در این صورت
دیگر نیازی به مواعظ این و آن نخواهی داشت
و
آزاد خواهی زیست.
آزادی یک روی مدالی است که روی دیگرش آگاهی است.

ماهیت هر حکومتی را در زندان‌هایش می‌توان شناخت
آنتونیو گرامشی


آره
آنتونیو.
ولی بنا بر این رهنمود تو
برای شناخت ماهیت مثلا حکومت جنقوری
باید به زندان هایش برویم؟

مادران و پدران و خواهران و برادران مان
به همین نیت به زندان های شان رفتند
ولی
آش و لاش و لاشه شدند
و
طعمه ددان درنده خاوران. گشتند.


چیزی را که نمیتوانی بفهمی
مورد نقد قرار مده.
باب دیلان

هی باب دیلان
چیزی نیست که بنی آدم نتواند بشناسد و بفهمد.

همه چیز هستی قابل شناخت است.

بنابرین
برای انتقاد آلترناتیوی وجود ندارد.

پس خاموش باش مان مده.

سخن
بهتر از سکوت است
و
جنبش
بهتر از سکون


من در جمهوری آلمان دموکراتیک
زیستم
دل باختم
و
دلشاد شدم.

رزماری

مایه شرمندگی است
زیستن و دل باختن و دلشاد گشتن
در کرانه دریای فکر و فلسفه و فرهنگ.

آلمان دموکراتیک در عمر چهل ساله اش
بیش از تمامی تاریخ بشری برای بشریت.
فکر و فلسفه و فرهنگ تولید کرده است.

هنگامی که مارکس می گوید سایر ارزش ها در ارزش مبادله «حل می شوند» منظورش این است که جامعه ی بورژوایی، سایر ساختارهای کهنه را محو نمی کند بلکه آنها را در خود حل می کند.
شرف و وقار از میان نمی روند بلکه در بازار ادغام می شوند و برچسب قیمت بر رویشان چسبانده می شود و زندگی جدیدی را در لباس کالا شروع می کنند.
بنابراین هر نوع رفتارِ محتمل انسانی، زمانی از نظر اخلاقی مقبول واقع می شود که از نظر اقتصادی امکان بروز بیابد و «دارای قیمت و ارزش» باشد، هر چیزی سودآور باشد بقا می یابد. نیهیلیسم مدرن چیزی به جز این نیست. داستایفسکی و نیچه و اخلافِ قرن بیستمی آنها این سرنوشت را ناشی از علم و عقل گرایی «مرگ خداوند» می دانند. مارکس می گوید که بنیان این نیهیلیسم چیزی به مراتب انضمامی تر و زمینی تر است: فرمان این سرنوشت را کارکردهایِ پیش پاافتاده و روزانه نظام اقتصاد بورژوایی صادر کرده اند_نظامی که ارزش انسانی را مساوی قیمت ما در بازار می داند، نه بیش و نه کم، و ما را وا می دارد که با بالا بردن قیمت مان تا آنجا که توان داریم خودمان را وسعت بخشیم.
مارشال برمن، تجربه ی مدرنیته
ترجمه: مراد فرهادپور
(صفحه ی ١٣۶، دگردیسی ارزش ها)
نقل از هژمونی و فرهنگ

سرمایه درای بیماری این جهان است.
حریف

چپ استالینیستی دچار فقر فلسفی و مفهومی است.
با مفاهیم پزشکی به تحل جامعه بشری خطر می کند.
این بدان می ماند
که
کسی با چرخ خیاطی به شخم زمین بپردازد

نه. حزب یعنی گروه، دسته. حزب از مفاهیمی است که حتی در قران کریم به کاررفته است: حزب الله = مؤمنین. هر طبقه اجتماعی حزب خاص خود را دارد. کمونیست هم به کسی اطلاق می شود که عضو حزب کمونیست باشد. هر کس سبیل گذاشت و هارت و پروت کرد کمونیست محسوب نمی شود. مارکس و انگلس اعضای اتحادیه کمونیست ها را به اختصار کمونیستها مین امیدند. مراجعه کنید به زندگی مارکس و انگلس که ما ترجمه و منتشر میکنیم البته برای اجنه. .

نه. عکس اسباب عوامفریبی است. زنده باد سخن سنجیده و اندیشیده. زنده باد روشنگری علمی و انقلابی به عوض عوامفریبی. هدف خردگرایان کشف حقیقت است و نه جلب نوچه و دنباله رو
 
یک پایان ترسناک بهتر از یک ترس بی پایان است.
رزا لوکزامبورگ

گزارش واشنگتن پست
کهنه سربازان اعزامی به اوکراین
شتابزده به خانه‌هایشان بازگشتند
گزارش واشنگتن پست از مزدوران و خارجی های اعزامی به اوکراین برای جنگ با ارتش روسیه:
“داکوتا” یک کهنه‌سرباز از تفنگداران نیروی دریایی آمریکاست که برای جنگ در اوکراین داوطلب شده بود. او از لحظاتی می‌گوید که فهمید جنگ شوخی نیست.

روسیه که جنگ نمی کند. سؤال این است که چه میکند؟

"آیا کسی آنقدر دوستت دارد که از جهان نترسی؟"
ترسیده‌ای؟
از كه؟
از جهان؟
من جهانت.
از گرسنگی؟
من گندمت.
از بیابان؟
من بارانت.
از زمان؟
من كودكیت.
از سرنوشت؟
آه، من هم از سرنوشت می‌ترسم ...
شمس لنگرودی
الشعراء کذاب
کریم گفته بود.
حالا باید گفت:
الشعراء کلاش
که مدعی جهان بودن و گندم بودن و باران بودن و زمان بودن برای خلایق اند
و
هراسنده و هراس افکننده از سرنوشت واهی.

بنا برین باید گفت:
الشعراء
خر پرور
و
الشعر
پالان




سوء لسافاذه از تصویر تازگی ندارد. فاشیسم هیتلری تصویری جعلی از سیاستمداران شوروی در دیدار با سران نازی منتشر کرد و از طریق طرفداران شوروی به دست استالین رساند. استالین هم از فرط خریت گول خورد و همه سیاستمداران حاضر در عکس جعلی را اعدام کرد. تو خود حدیث مفصل بخوان از این تصویر

آته ئیسم
همیشه
نشانه استقلال فکری سالم و حتی نشانه ذهن سالم است
ریچارد داوکینز

داوکینز نمی داند که مذهب چیست.

مذهب فرمی از شعور است.
مذهب شعور وارونه است
چون به مسئله اساسی فلسفه (دیالک تیک وجود و شعور)
پاسخ وارونه می دهد:
شعور و یا روح را مقدم بر وجود و یا ماده می داند.

مذهب را فقط از موضع طبقه کارگر
یعنی از منظر مارکسیسم
می توان نقد کرد و حذف کرد.
در غیر این صورت
آته ئیسم به خریت (بی شعوری)
می انجامد.

«مرگ بر اعراب»
این شعاری بود که پریروز ناسیونالیست ها افراطی مذهبی در خیابان های شرق اورشلیم فریاد می زدند، آنهم زیر چتر حمایتی نیروهای انتظامی اسراییل.
ناسیونالیست های مذهبی ج.ا. نیز در عرب کشی در خوزستان دستکمی از اسراییلی ها ندارند.
مهم نیست ج.ا. علیه اسراییل چه داد و قال هایی می کند. مهم این است که هر دو دولت سرکوب گر و ضد-انقلابی اند.
جواهر

اولا
اجامر جنقوری
ناسیونالیست نیستند.
ناسیونالیسم چیست؟
اجامر جنقوری
فوندامنتالیست و پان اسلامیست اند.
اعراب خوزستان هم پان عربیست اند و نه عرب.
پانیسم فرمی از فاشیسم است.
ثانیا دولت همیشه ماهیت طبقاتی دارد و به سرکوبگر و نوازش گر طبقه بندی نمی شود.
ثالثا
تروتسکیست ها بر خلاف استالینیست ها
دشمن خلق یهود نیستند.
این تنها حسنی است که انها دارند

عصیان و طغیان و شورش واکنشی خودو و خودجوش است و از آگاهی خبر ندارد. انقلاب نتیجه آگاهی است

مگر دوبی و استانبول
بهشت اند؟

راتسی
چه تصوری از بهشت دارید؟

به قول شاعری
مشتی نادان از خدا بهشت می طلبند.
جنت را با طویله عوضی نگیرید
دوستان.


بانک ها و کنسرن ها
به خاطر سود
از روی نعش ها می گذرند.
برای تضمین سود
جنگ ها به راه می افتند
و
خلق ها مورد استثمار و غارت قرار می گیرد.
حریفه آلمانی


ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر