فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) اونتولوژی و نئو اونتولوژی (۱)

 پروفسور دکتر مانفرد بور

پروفسور دکتر هاینتس پپرله

برگردان

 شین میم شین 

 

۱

·    اونتولوژی درواقع به معنی آموزه مربوط به وجود است.

 

۲

·    مفهوم «اونتولوژی» برای اولین بار در قرن هفدهم از سوی گوکله نیوس (۱۶۱۳) و کلاوبرگ (۱۶۵۶) به معنای واقعی کلمه (آموزه مربوط به وجود)  به کار رفت.

 

۳

کریستیان ولف

(۱۶۷۹ ـ ۱۷۵۴)

عالم یونیورسال، ریاضی دان، فیلسوف آلمانی

همراه با لایب نیتس و کانت مهمترین نماینده روشنگری

نماینده حقوق طبیعی

بنیانگذار بسیاری از مفاهیم مهم

 (شعور، معنی، درخود، دقت)

مؤثر در قانونگزاری پروس

مؤلف آثار بیشمار

 

·    کریستیان ولف مفهوم اونتولوژی را وارد ترمینولوژی فلسفی عمومی کرد و به معنی «آموزه مربوط به وجود به طورکلی»  یعنی به مثابه منطق مفهوم وجود به کار برد.

 

۴

·    اونتولوژی اما آموزه مربوط به وجود به طورکلی نیست.

 

۵

·    اگر چنین می بود، می بایستی هر فلسفه ای اونتولوژی باشد.

 

۶

·    اونتولوژی ـ همانطور که نگرش های فلسفی موجود در طول تاریخ نشان می دهند ـ عبارت است از آموزه مربوط به وجود، به مثابه وجود و تعاریف و مفاهیم عام آن.

۷

·    اونتولوژی نیز از سوی اونتولوگ های مدرن سررشته دار در فلسفه بورژوائی به همین معنا به کار می رود:

·    مثلا هارتمن آن را آموزه مربوط به وجود، به مثابه وجود و تعاریف و مفاهیم عام آن می داند و یاکوبی آن را به مثابه آموزه مربوط به «موجود، از نقطه نظر وجودش» تعریف می کند. 

 

۸

·    بنابرین، «اونتولوژی» به نگرش های فلسفی در تاریخ فلسفه بورژوائی ماقبل مارکسیستی و مدرن اطلاق می شود که با وجود و با آنچه که ماهیتا و به طور بیواسطه به وجود مربوط می شود، سر و کار دارند.

 

۹

·    از مفهوم اونتولوژی در بسیاری از جریانات فلسفی بورژوائی مدرن بارها تعاریف کاملا دیگری عرضه شده اند:

·    مثلا یاکوبی آن را به مثابه «آموزه آنچه که به طورکلی مستقل از شعور شناسنده، فی نفسه وجود دارد»، تعریف کرده است.

 

۱۰

·    مفهوم اونتولوژی ـ به این طریق ـ قرابت تنگاتنگی با مفهوم متافیزیک (به معنای آغازین و ارسطوئی آن) پیدا می کند، اگرچه با آن مطابقت کامل ندارد.

 

۱۱

·    اونتولوژی در سیستم های متافیزیکی قدیم، تنها بخش اول متافیزیک را تشکیل می داد.

 

۱۲

·    بدین طریق، درنئوتومیسم مدرن نیز آموزه مربوط به «وجود الهی» درمقابل اونتولوژی  قرار می گیرد که با هم به مثابه شالوده رشته های به اصطلاح متافیزیکی دیگر (کیهان شناسی، آنتروپولوژی و غیره) «متافیزیک ناب»  و یا «متافیزیک عمومی» را تشکیل می دهند.

 

ادامه دارد.