میم حجری
یه روز حسرتام رو تبدیل میکنم به روزمره زندگیم
خسته
از حسرت هراسی نیست.
پوتین پس از نشستن بر پالان قدرت
رفته بود جنوب شهر و از اهالی محل پرسیده بود:
حسرت چه چیزی را می خورید؟
پیر زنی گفته بود:
حسرت زندگی قبل از عنگلاب تان را می خوریم.
پوتین گفته بود:
کسی که قصد احیای شوروی را دارد
فهم ندارد
و
کسی که حسرت دوران شوروی را نخورد
قلب ندارد.
جالب اما می دانی چیست:
چپ های کر و کور و خر
هم حسرت شوروی را می خورند
و
هم
شب و روز
از جنایات پوتین
تجلیل به عمل می آورند.
در قاموس لاشخوران جهان
حسرتکشی
مجاز و منطقی است.
انقلابیگری
اما
ممنوع و مذموم است.
در اتحاد شوروی
که
رئیس جمهور
نمی توانست
زن همسنش را طلاق دهد و دختر ۱۸ ساله بگیرد
و
حرمسرا
تشکیل دهد
و
به وجود جنده های اعلی در کشورش
فخر کند
و
برای خود در اقصا نقاط جهان قصور مجلل بسازد
و
کیف قیصر کند.
چه نقش باختی ای روزگار رنگ آمیز
که آن سپید سیه گشت و این سیاه سپید؟
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر