۱۴۰۱ خرداد ۱۴, شنبه

تحلیل دیگری از تراژدی «مهره سرخ» ـ شاهکار سیاوش کسرایی (۱۵)

 Siyavash Kasraei.jpg 

تحلیلی 

از

شین میم شین

 

 

شعله

چون مرغ سربریده پریشان

پرپر زنان به درگه و دیوار و سقف شب

اما حکیم

از اوج جایگاه بلندش

خم گشته روی چهره سهراب

یا جستجو کنان در نقشی از کتاب

دارد دریغ و دردی

بیرون ز هر کلام

ز این رو به گفت دیگر آرد سخن به لب:

 

«آرام،

ای آرزوی تنگدلان

بر کشیده نام

تا تارک سلاله رستم

 

آرام،

در راه پر مخاطره بگذاشتی چو گام

دیگر چه جای شکوه و اندوه؟

پرمایه پهلوان

در خورد پهلوانی

این قصه کن تمام

و آنگاه

ناخوانده و ندیده ز من برگ بی شمار

 

نی نال به پیچ و خم چرخ کجمدار

جان شیفته به کام خطر درفکنده تن

این نکته ها چرا ز تو

تندی چرا به من؟

کشور که را

 و

شاه کجا

 و

سپه کجا؟

 

من در پی افکنیدن این کاخ مردمی

و این نظم رنجبار

گوینده ای حکیمم

آیینه دار سیرت و سیمای روزگار

من خوشه چین کشته دهقانم

من بازگشت هر سخن و سرگذشت را

آنچم (آنچه ام) سپرده اند

در پیشگاه داد به پیمانم

 

اما تا دانه را ز پوست نپردازم

تا نگذرد ز چرخه دستاس آزمون

تا ورز ناورم

تا دور آتش اندیشه نفکنم

زان

نان نمی دهم

 

اما حدیث مرگ تو انسان پربها

نشناختی مرا که در همه این دفتر درشت

حتی نمونه وار

آزار مور دانه کشی را فراز خاک

فرمان نمی دهم؟

نه من نمی کشم

 

گردونه های ساکت و سنگین مرگ را

آن را کسان به شیوه و کردار گونه گون

همراه می کشند

نه من به باغ خویش

بی گاه بر نمی کنم از شاخه برگ را.»

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر