کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۶۷۱)

 

میم حجری

 

۹۵۶۷ 

سنگ سخنگو

 استالینیسم ضد مارکسیسم ـ لنینیسم است.

۹۵۶۸ 

سنگ سخنگو

مذهب فرمی از شعور اجتماعی است.
فرم های مختلف شعور با یکدیگر نفی دیالک تیکی می شوند.
قبل از مذهب علم الاساطیر وجود داشته است.
مذهب نتیجه نفی دیالک تیکی علم الاساطیر است.
مذهب هم با فلسفه علمی نفی دیالک تیکی شده است.
آماج روشنگری 

هم 

نفی دیالک تیکی همه فرم های شعور و از آنجمله مذهب است.

۹۵۶۹ 

سنگ سخنگو

پیش شرط کسب آزادی کسب پیشاپیش آگاهی است.
خر نمی تواند آزاد باشد.

حتی

اگر سلب افسار و پالان شود.

۹۵۷۰ 

سنگ سخنگو

 عقوبت

شاملو

میوه بر شاخه شدم
سنگ‌پاره در کفِ کودک.
طلسمِ معجزتی
مگر پناه دهد از گزندِ خویشتن‌اَم
چنین که
دستِ تطاول به خود گُشاده
من‌اَم!
□ـ
بالابلند!
بر جلو‌خانِ منظرم
چون گردشِ اطلسیِ اَبر
قدم بردار.
از هجومِ‌ پرنده‌یِ بی‌پناهی
چون به خانه باز آیم
پیش از آن که در بگشایم
 بر تخت‌گاهِ ایوان
جلوه‌ئی کُن
با رُخساری که باران و زمزمه است.
چنان کن که مجالی اَندَکک را در خور است.
که تبردارِ واقعه را
دیگر
دستِ خسته
به فرمان
نیست.
□
که گفته است
من آخرین بازمانده‌یِ فرزانه‌گانِ زمین‌اَم؟ 
من آن غولِ زیبای‌اَم که در استوایِ شب ایستاده است
غریقِ زلالیِ همه آب‌هایِ جهان،
و چشم‌اندازِ شیطنت‌اَش
خاست‌گاهِ ستاره‌ئی‌ست.
در انتهایِ زمین‌اَم کومه‌ئی هست، 
آن‌جا که
پا در جائیِ خاک
هم‌چون رقصِ سراب
بر فریبِ عطش
تکیه می‌کند.
در مفصلِ انسان و خدا
آری
در مفصلِ خاک و پوک‌اَم کومه‌ئی نااستوار هست،
و بادی که بر لُجِّه‌یِ تاریک می‌گذرد
بر ایوانِ بی‌رونقِ سردم
جاروب می‌کشد.
برده‌گانِ عالی‌جاه را دیده‌اَم من
در کاخ‌هایِ بلند
که قلاده‌هایِ زرین به گردن داشته‌اَند
و آزاده‌مَردم را
در جامه‌هایِ مرقع
که سرودگویان به مقتل می‌رفته‌اَند.
□
خانه‌یِ من در انتهایِ جهان است
در مفصلِ خاک و
پوک.
با ما گفته بودند:
« آن کلامِ مقدس را
با شما خواهیم آموخت،
لیکن به خاطرِ آن
عقوبتی جان‌فرسای را
تحمل می‌بایدِتان کرد.»
عقوبتِ جان‌کاه را چندان تاب آوردیم
آری
که کلامِ مقدسِ‌مان
باری
از خاطر
گریخت!

پایان

سگ سخن جو

 

عجب ترهاتی.

۹۵۷۱ 

سنگ سخنگو

خانه ی کوچکی دارم،
در سحرگاه امید
به رنگ رنگین کمان آسمان
در گذرگاه نسیم
که بوی اقاقی ها را
به بال اش به پرواز دارد.
خانه ی کوچکی دارم،
در کنار دشتِ مهر
با پنجره های باز
که جوانه های روشنِ آفتاب،
هر صبح به شادی و شوق،
سرک به درون اش می برند.
خانه ی کوچکی دارم،
به دور از هیاهو و غوغای بیزاری،
در حاشیه ی بیشه ی عشق
که بر دیواره ی سرخ اش
نقش نا میرای هزاران یاد را
آویخته ام.
خانه ی کوچکی دارم،
با باغچه ای سبز
که به هر بامداد،
قطره شبنم عاشق
به رخوت و مست از همآغوشی
بر تنِ زیبا و لطیف گلها، می لغزد
خانه ی کوچکی دارم،
با کوبه ای در دوستی،
که درب اش بر پاشنه ی مهربانی می چرخد.
خانه ی کوچکی دارم.
***
ع. کرم زاده

۹۵۷۲ 

سنگ سخنگو

روزنامه ی صدای اصلاحات : دو برابر شدن جمعیت " زیر خط فقر " طی سه سال اخیر !
روزنامه کار وکارگر : جهش جمعیت زیر خط فقر در تاریخ صد ساله ی کشور بی سابقه است !
ننگی دیگر بر پیشانی جمهوری ولائی !

سگ سخن جو

 

تعمیق شکاف طبقاتی در جوامع سرمایه داری
خاص ج.ا. نیست.
پدیده ای گلوبال است.
در پیشرفته ترین جوامع امپریالیستی
مثلا امریکا و اروپا
نه تنها این شکاف ژرف تر شده
بلکه
فرم های مبارزاتی شرم انگیز نوینی به خود گرفته است:
بخش اعظم طرفداران ترامپ و دار و دسته های نئوفاشیستی در اروپا
را
فقرا
تشکیل می دهند.
در
آلمان
در
مراکز اهدای رایگان (سفره) مواد غذایی که تاریخ شان گذشته
میان آلمانی ها و خارجی ها
جنگ شدیدی
شعله ور شده
و
چه بسا
به
پناهندگان
راه
داده نمی شود.
سالخوردگان اروپا
چه بسا در زباله دانی ها دنبال غذا می گردند.
انتقاد انقلابی باید انتقاد از نظام سرمایه داری در مقیاس بین المللی باشد 
تا
روشنگری علمی و انقلابی صورت گیرد و ضرورت گذار گلوبال به سوسیالیسم اثبات شود.

۹۵۷۳ 

سنگ سخنگو

در هر موجودی هر رابطه جنسی به منظور تولید مثل است، ولی در انسان نه.
شهروز

سگ سخن جو

 

 
نه.
جفتگیری در عالم نباتات و جانوران و انسان
حاوی فونکسیون های مختاف است.
یکی از این فونکسیون ها تولید مثل است.
میمون ها
برای حل تضادهای فی مابین از تغذیه و تنظیف (شپش جویی) و جفتتگیری و لیس و غیره بهره برمی گیرند.
این جنبه ها
شاید در بین نباتات و جانوران دیگر هم رایج باشد که انسان ها از نیای نباتی و جانوری خود به میراث برده اند.
یکی از دلایل کثرت اولاد در اعضای طبقات تهیدست
استفاده پسیکولولوژیکی و رواندرمانی و تضادزدایی از جفتگیری و غیره است
افراط در تغذیه و سکس و غیره
پدیده ای طبقاتی ـ انگلی است و به نیت دادن معنا و محتوا به زندگی بی معنا و بی محتوا
صورت می گیرد.

۹۵۷۴ 

سنگ سخنگو

لذت جنسی فریب طبیعت است برای تولید مثل.
رحمت

سگ سخن جو

 

 
دلیل التذاذ 

به طور کلی
رفع نیاز است.
مثال:
دلیل التذاذ از آب و نان و نمک
نیاز غریزی ـ طبیعی به آنها ست.
مگر می شود ادعا کرد که نان و آب و نمک
کلک طبیعت برای بقا ست؟
نیاز جنسی هم یکی از حوایج طبیعی و غریزی است
و
نتیجه اش می تواند تکثیر نوع باشد و یا نباشد.
دلیل دیگر التذاذ جنسی
همان دلیل التذاذ عملی و فکری است.
هر لذتی در دیالک تیک ریاضت و لذت (مارکس) میسر می شود
به قول سعدی
هر گنجی در دیالک تیک رنج و گنج.
انسان در روند تولید و تولید مثل
رنج می برد (ریاضت)
نتیجه رنج هم گنج (لذت) است.

۹۵۷۵ 

سنگ سخنگو

انباشت سرمایه
همیشه و همه جا
از همین قرار بوده است.
خیلی از احزاب راستگرا  و چپ نما 
فقط به ج.ا. گیر می دهند و عوامفریبی می کنند.
این دام ایده ئولوژیکی فریبایی است.
 ج. ا.
جامعه ای کاپیتالیستی است
و نه آخوندیستی و ولایی و جنایی و غیره.
راه حل تضاد اصلی جامعه هم در همین تحلیل ماهوی است:
قبضه قدرت توسط طبقه کار و متحدینش: دهقانان و روشنفکران خلقی.

 

۹۵۷۶ 

سنگ سخنگو

طالبان که حاصل آمریکا است
حزب اللهی

سگ سخن جو

 

طالبان به همان اندازه حاصل آمریکا است که جماران و جمکران حاصل امریکا ست.
هر دو فرم فوندامنتالیسم (بینادگرایی)
در جامعه عقب مانده از قافله تمدن
ریشه دارند.
هیچکدام
مهره نیست.
 اگر کسی پای منبر آخوندها نشسته باشد
می داند
که فوندامنتالیسم (برگشت به ریشه ها ، صدر اسلام)
موضوع اصلی مواعظ وعاظ در طول تاریخ این طوایل بوده است.
هم
 خمینی و خامنه ای همین را خواسته اند و
 هم
داعشیان و  ابوبکر بغداد و خرابات شام همین را میخواهند

۹۵۷۷ 

سنگ سخنگو

انسانیت فراتر از مذهب و نژاد است .
یک دانش آموز یمنی برای تحصیل در رشته پزشکی
به آلمان آمد و در هر امتحان نتایج بسیار خوبی گرفت.
و هم چنین هر سال مدال دریافت کرد .
تمام دانشجویان و اساتید دانشگاه مشاهده می کردند
که او بیش از 6 سال است که به خانه نرفته ...
او هم چنین تعطیلات خود را در آنجا سپری میکند !
که آن ها متوجه شده اند !
و هم چنین هیچ کس هیچگاه از خانه او برای ملاقات
نیامده است .
معلوم شد که پدر و مادرش در خانه بسیار فقیر بودند
و خود دانشجو نمی توانست آنقدر پس انداز کند که
حتی یک بار در این مدت زمان 6 سال بلیط بخرد ....
استادان و دانشجویان تصمیم گرفتند پدر و مادر او
را بدون اطلاع او به آلمان بیاورند ...
ببینید که چگونه پسرٍ دکتر و مادر و پدر از شادمانی
اشک می ریزند ‌
آری انسانیت فراتر از نژاد و مذهب است


سگ سخن جو

 

اگر تحصیل کرده بودی
می دانستی.
این اداها ربطی به انسانیت ندارند.
اتفاقا دلیل بر تحقیرند.
ضمنا
 اگر موفق باشی
همه
همه جا
و 

همیشه
برایت هورا می کشند.
 اگر ناموفق باشی
 بدتر از سوسک و پشه و مگس
پایمالت می کنند

۹۵۷۸ 

سنگ سخنگو

نباتات نیای ما هستند و محشرند

۹۵۷۹ 

سنگ سخنگو

توسعه فوت و فن و ترفند استتار در میان نباتات و جانوران حیرت انگیز و ستایش انگیز است.

۹۵۷۸۰ 

سنگ سخنگو

کامیار فکور
به اتهام تبلیغ علیه نظام تبرئه و بخاطر اتهامات نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی و اخلال در نظم عمومی، به ۸ ماه حبس، ۵۰ ضربه شلاق و ۱۵ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد

سگ سخن جو

 

بدتر از ۸ ماه حبس
 این ۵۰ ضربه شلاق
 است
 که
به غایت

 نامعاصر است.
کمتر کشوری در جهان یافت می شود که
اعضای جامعه را
در کودکستان و دبستان و  خیابان و خانه و کارخانه و حبس خانه
شلاق بزنند.
ضمنا
 اگر نشر اکاذیب جرم باشد
باید همه اخوندهای همه ادیان جهان را به محاکمه کشند و شلاق زنند و سلب مالکیت کنند.

۹۵۷۸۱ 

سنگ سخنگو

کردی نه کوردی
 ترکی نه تورکی
پان کردیست ها و پان ترکیست ها
که نماینده فرمی از فاشیسم وطنی اند
بدین ترفند
 در سنت فاشیسم
 به تخریب خانه زبان فارسی می پردازند
 تا هماندیشی میان اعضای جامعه را مختل کنند
 و به تخریب خانه خرد خلایق نایل آیند.

۹۵۷۸۲ 

سنگ سخنگو

آره.
به زبان کردی کورد و به زبان ترکی تورک نوشته می شود.
 ولی نه به زبان بینوای فارسی

۹۵۷۸۳ 

سنگ سخنگو

"یک پایان ترسناک بهتر از ترس بی پایان است"
رزا لوگزامبورگ

سگ سخن جو

 

منظور روزا چیست؟

۹۵۷۸۴ 

سنگ سخنگو

عجب جبهه ای خدا داده. 
نه کشته شدن توسط آن و این شغل است و نه کشتن این و آن.
شغل چیست؟
شغل یعنی کار و پیشه.
 کار و پیشه چیست؟
کار و پیشه = جامه عمل پوشاندن به اندیشه و تغییر فرم طبیعت = تولید نعمات مادی و هنری

۹۵۷۸۵ 

سنگ سخنگو

نژاد
از مفاهیم بیولوژی است.
ای جبهه کذایی.
نژاد جانوری
 در جامعه بشری
به طبقاجتماعی تبدیل شده است.
پیش به سوی آموزش حداقل بخوان و بدان الفبای مارکسیسم
 و پرهیز از هارت و پورت و پرت و پلا گویی.
از کدام اندیشه ها حرف می زنید؟
اندیشه اصلا چیست و چگونه تشکیل می یابد؟

۹۵۷۸۶ 

سنگ سخنگو

نباید دو مسئله را با هم داخل کرد
 حاکمیت سیاسی و حاکمیت اقتصادی ،
 هرچند هریک منبعث از دیگریست
 و طبقه ی حاکم در کشورهای سرمایه داری حافظ و برخاسته از همان طبقه است

ارانی

 سگ سخن جو

 

ده خروار خطای  تئوریکی در یک جمله مختصر:
حاکمیت چیست؟
حاکمیت
چیزی زیربنایی است.
در نتیجه
طبقاتی است.
طبقه حاکمه
طبقه اجتماعی ئی است 

که
مالک وسایل اساسی تولید است.
طبقه حاکمه
ضد دیالک تیکی توده است که فاقد وسایل اساسی تولید است.
زیربنای اقتصادی جامعه = مناسبات تولیدی = مناسبات میان افراد و طبقات اجتماعی و فرم مالکیت بر وسایل تولید
حاکمیت در دیالک تیک حاکمیت و حکومت وجود دارد.
حکومت یکی از اجزای روبنای جامعه است.
روبنای ایده ئولوژیکی هر جامعه = دولت ، سیاست، قضاوت، حقوق،   مذهب، اخلاق، هنر، فلسفه، خرافات …
طبقه حاکمه ضمنا در دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه قرار دارد 

هیئت حاکمه

 عنصری روبنایی است.
 

ادامه دارد.