برگردان
فصل پنجم
ادامه
۱
دیداری تاریخی
احتمالا
۲۳ و یا ۲۴ ماه اوت در سال ۱۸۴۴ بوده است.
ازدحام مردم در میدان تئاتر فرانسوا در پاریس
بوده
و
کافه ها و رستوران ها پر از مشتری بوده اند.
سر یکی از میزهای کافه رگنس
کارل مارکس
نشسته است.
دست پاچه
است.
چون منتظر حریفی است.
مارکس تنها ست.
جنی
رفته به شهر تریر
تا
نوزادش را به مادرش نشان دهد که دوباره در تریر زندگی می کند.
مارکس
چشم به راه فریدریش انگلس است که در برگشت از شهر منچستر به شهر بارمن است.
انگلس وارده کافه می شود.
اکنون
مارکس و انگلس
برای بار دوم
همدیگر را می بینند.
چون آندو در سال ۱۸۴۲ در دفتر هیئت تحریریه «روزنامه راین»
سلام و علیک مختصری
رد و بدل کرده بودند.
اکنون
اما
دو انقلابی جوان
به
مثابه هم مرام
با یکدیگر روبرو می شوند.
اشتراک نظرشان
در
مطالعه مطالب منتشره از همدیگر
در مجله «کتب سال آلمانی ـ فرانسوی»
و
بعدها
در
روزنامه آلمانی زبان در پاریس
تحت عنوان «به پیش»
آشکار گشته است.
مارکس و انگلس
مستقل از یکدیگر
ضمنا
به
طرق مختلف
اما
همزمان
و
به
موازات همدیگر
به
معارف علمی انقلابی
رسیده اند:
به
شناخت رسالت تاریخی ـ جهانی طبقه کارگر
به
این حقیقت امر
که
طبقه کارگر بانی جامعه فارغ از استثمار نوین
است.
به این نظر
که
«آناتومی (کالبدشناسی) جامعه بورژوایی
را
باید
در
اقتصاد سیاسی
جست.»
(مارکس، «نقد اقتصاد سیاسی»،
مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۱۳، ص ۸)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر