از شيراز تا چين
آخر نگاهی باز کن وقتی که بر ما بگذری
یا کبر منعت میکند کز دوستان یاد آوری؟
هرگز نبود اندر ختن، بر صورتی چندین فتن
هرگز نباشد در چمن، سروی بدین خوش منظری
صورتگر دیبای چین، گو:
«صورت رویش ببین
یا صورتی برکش چنین، یا توبه کن صورتگری.»
۴
ز ابروی زنگارین کمان، گر پرده برداری عیان
تا قوس باشد در جهان، دیگر نبیند مشتری
قوس
صورتی از صور فلکی است
که جنب برج عقرب قرار دارد.
این برج از این لحاظ جالب توجه است که در نزدیکی آن دسته های فراوان ستاره های خوشه ای شکل و سحابی قرار گرفته است.
اهمیت دیگر آن این است که به نظر بعضی از ستاره شناسان
زمین و کهکشان و منظومه شمسی
جزو یکی از مجموعه های سحابی شکل است که محور آن از جنب برج قوس می گذرد .
مجموعه ستارگانی که برج قوس را تشکیل می دهد به شکل کفگیر وارونه ای است و همین صفت مشخصه برج قوس است.
مشتری
یکی از بزرگترین سیارات منظومه شمسی است که به چشم ما بعد از زهره از سایر سیارات منظومه شمسی درخشان تر است
معنی تحت اللفظی:
اگر از کمان ابرویت، پرده برداری،
برج قوس
مادام العمر
دیگر
اعتنایی به مشتری نخواهد داشت.
سعدی
در این بیت غزل
زیبایی خارق العاده روی جانان را تصور و تصویر می کند.
برای اینکه ابن بطوطه بیگانه با زبان فارسی،
این بیت غزل سعدی را بفهمد، باید مسلط به مفاهیم ستاره شناسی باشد.
۵
بالای سرو بوستان، رویی ندارد دلستان
خورشید با رویی چنان، مویی (بویی؟) ندارد عنبری
عنبر
ماده ای چرب و خوشبو و کدر و خاکستری رنگ و رگه دار که از روده با معده ماهی عنبر گرفته می شود.
معنی تحت اللفظی:
در مقایسه با قامت سرو آسای تو،
نه خورشید با روی آنچنانی اش، درخششی دارد و نه عنبر، بویی.
سعدی
در این بیت غزل
جانان را به طرز اغراق امیزی ایدئآلیزه می کند و به عرش اعلی می برد.
جانان سعدی
هم
خوشروتر از خورشید است و هم خوشبوتر از عنبر.
۶
تا نقش میبندد فلک، کس را نبوده است این نمک
ماهی ندانم یا ملک، فرزند آدم یا پری
معنی تحت اللفظی:
از آغاز هستی
با نمک تر از تو موجودی وجود نداشته است.
معلومم نیست که تو ماهی هستی، فرشته ای، آدمیزاده ای و یا پری ئی.
سعدی در این بیت غزل
در جانان همه موجودات زیبای هستی را جمع می بیند
و عاجز از تعیین چند و چون او ست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر