پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
۱
· احساسات و عواطف به شیوه واکنش سوبژکتیو کلی هر فرد نسبت به محتوای روانگذشت های او اطلاق می شود.
۲
· شیوه واکنش سوبژکتیو کلی هر فرد وابسته به ساختار شخصیتی او ست.
۳
· محتوای روانگذشت های هرکس را ادراکات، تصورات و افکار او تشکیل می دهد.
۴
· احساسات و عواطف را نمی توان در عناصر دیگر شعور خلاصه کرد.
· زیرا آنها خود عناصر اصلی روانگذشت های روانی اند.
۵
· عواطف و احساسات به حالات معروف خاص و عام از قبیل غم، شادی، شجاعت، ترس و غیره اطلاق می شود.
۶
· عواطف و احساسات به عرصه خاص ساختار مغزی انسان ها مربوط نمی شوند.
۷
· عواطف و احساسات منحصر و مختص انسان ها نیستند.
۸
· پستانداران تکامل یافته هم دارای احساس و عاطفه اند، همان طور که روانشناسی حیوانی نشان می دهد.
۹
· تفاوت احساسات و عواطف با ادراکات، تصورات و غیره (که همیشه حاوی محتوای عینی و مستقل از شعورند) این است که ادراکات، تصورات و غیره در عواطف و احساسات انسانی به طور خودویژه ای حلاجی می شوند، موجب بروز حالات سوبژکتیو می گردند و در واکنش های مناسب و یا نامناسب نسبت به ادراکات، تصورات و غیره خودنمائی می کنند.
۱۰
· از این رو نمی توان عواطف و احساسات را حقیقی و یا خطا نامید:
· عواطف و احساسات را نمی توان منطبق و یا نامنطبق با اوضاع و احوال دانست.
۱۱
· برای طبقه بندی عواطف و احساسات و تعیین عواطف و احساسات اصلی (مثلا هوس و نفرت) به مثابه منشاء آن، تلاش های زیادی به عمل آمده، تا بر پایه شدت و ضعف هوس و نفرت به توضیح شدت و ضعف عواطف و احساسات مختلف نایل آیند.
· اما هیچ کدام از این تلاش ها به نتیجه قانع کننده ای منجر نشده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر