الوین لویس تافلر
Alvin Toffler
(۱۹۲۸– ۲۰۱۶)
نویسنده و آینده پژوه آمریکایی
وی برای آثارش در زمینه‌های انقلاب دیجیتال، انقلاب ارتباطات و تکنیکی فناوری شناخته می‌شود.
از
تافلر
به
عنوان یکی از مشهورترین آینده‌پژوهان جهان یاد می‌شود
که
با
موفقیت
حرکت جامعه صنعتی از مرحله تولید کالا به سوی عصر اطلاعات و تسلط کامپیوتر بر حیات اقتصادی و اجتماعی
را
پیش‌بینی کرد.
تافلر
برای
نخستین بار
در
ایران
با
ترجمه و انتشار کتاب «موج سوم»
شهرت یافت.
تافلر
در
این کتاب
از
سه حرکت عمده در تاریخ تحول بشر نام برد
که
هرکدام،
به مثابه یک موج نیرومند،
مرحله قبلی
را
از
سر راه برداشته و مرحله جدید
را
برقرار کرد.
«موج اول»
انقلاب کشاورزی
بود
که
به
مرحله شکارگری
پایان داد،
موج دوم
همانی است که کارشناسان تاریخ اقتصادی و اجتماعی
از آن با عنوان انقلاب صنعتی نام می‌برند
و
بالاخره،
موج سوم،
که
از دهه ۱۹۵۰ آغاز شد، به ورود جامعه صنعتی به عصر فراصنعتی منجر گردید.
ویکیپیدیا
شین میم شین
روزبه
نظریه ای در مورد گذار از فرماسیون برده داری و فئودالی به فرماسیون سرمایه
داری وجود دارد
که
الوین تافلر
در
کتابی تحت عنوان «موج سوم»
عرضه می کند.
الوین
تافلر
تفاوت ماهوی
بین دو فرماسیون برده داری و فئودالی قائل نمی شود
و
هر
دو
را
مربوط
به
موج اول
یعنی تسلط انسان به انرژی های ابتدایی و
دوران کشاورزی می داند.
او
ضمنا
بر آن است
که
هم
نظام سرمایه داری
و
هم
نظام سوسیالیستی
موج دوم رشد تاریخی جوامع بشری
را
شامل می شود.
به
نظر او
سطح دستیابیِ هر دو فرماسیون
سرمایه داری و سوسیالیستی به دانش بشری و بکارگیری انرژی های کشف شده در
زمینه تولید
یکسان
است
و
فرم استفاده از این موج دوم دانش انسانی
که
بر
توانایی دستیابی به انرژی های جدیدی همچون
(انرژی مکانیکی، گرمایی،
الکتریسیته و ... )
استوار است
برای هر دو نظام سرمایه داری و سوسیالیستی
مقدور است.
بنابرین
از
نقطه نظر تاریخی
این
دو نظام
بر
یکدیگر
تقدم و
تاخر
ندارند
و
هر دو فرم های متفاوتی از ورود
به
موج دوم پیشرفت بشری
محسوب می شوند.
بر
اساس این تئوری،
تفاوت ماهوی
بین
سرمایه داری و
سوسیالیسم
وجود ندارد.
تافلر برای اثبات نقطه نظراتش در این زمینه،
نوع
تشابهات در آموزش و پرورش، طرز کار در کارخانه ها و بکارگیری کارگران برای
تولیدات زنجیره ای و ساعات کار غیر شناور
را
مثال می آرود.
پایان
نظریه ای در مورد گذار از فرماسیون برده داری و فئودالی به فرماسیون سرمایه
داری وجود دارد
که
الوین تافلر
در
کتابی تحت عنوان «موج سوم»
عرضه می کند.
الوین
تافلر
تفاوت ماهوی
بین دو فرماسیون برده داری و فئودالی قائل نمی شود
و
هر
دو
را
مربوط
به
موج اول
یعنی تسلط انسان به انرژی های ابتدایی و
دوران کشاورزی می داند.
تأمل انگیز در این جمله روزبه،
علاوه بر مفهوم ماتریالیستی ـ تاریخی فرماسیون اقتصادی،
(که علمای بورژوایی حتی به ضرب شلاق و شکنجه بر زبان نمی رانند)
فقدان فرق ماهوی میان فرماسیون اقتصادی برده داری و فئودالی
است.
این
اما
به
چه معنی است؟
۲
الوین
تافلر
تفاوت ماهوی
بین دو فرماسیون برده داری و فئودالی قائل نمی شود
این
قبل از همه
به معنی گذاشتن علامت تساوی میان ماهیت فرماسیون های اقتصادی برده داری و فئودالی
است.
یعنی
باور
به
هویت (یکسانی) ماهوی آندو
ست.
ماهیت هر فرماسیون اقتصادی
اما
چیست؟
۳
الوین
تافلر
تفاوت ماهوی
بین دو فرماسیون برده داری و فئودالی قائل نمی شود
ماهیت هر فرماسیون اقتصادی
(تکرار می کنیم، هر فرماسیون اقتصادی)
مناسبات تولیدی
(زیربنای اقتصادی، ساختار اقتصادی جامعه)
است.
مفاهیم ماهیت و مناسبات تولیدی
را
تافلر
بی کمترین تردید
نه
می شناسد
و
نه
بر زبان می راند.
این زباله ها
از
مفاهیم مارکسیستی
به
همان اندازه هراس دارند
که
اجنه از بسم الله.
۴
الوین
تافلر
تفاوت ماهوی
بین دو فرماسیون برده داری و فئودالی قائل نمی شود
و
هر
دو
را
مربوط
به
موج اول
یعنی تسلط انسان به انرژی های ابتدایی و
دوران کشاورزی می داند.
پیش شرط هویت (یکسانی) ماهوی فرماسیون های اقتصادی برده داری و فئودالی
هویت (یکسانی) مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) آندو ست.
هویت (یکسانی) مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) آندو
اما
به
چه معنی است؟
۵
هویت (یکسانی) مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) آندو
به
معنی
هویت دو طبقه اجتماعی اصلی آندو ست.
یعنی
به
معنی
هویت طبقه حاکمه هر دو
از
سویی
و
به
معنی هویت بردگان و رعایا
از
سوی دیگر
و
به
معنی
هویت (یکسانی) فرم مالکیت در هردو
از
سوی دیگرتر
است.
یعنی
به
معنی هویت (یکسانی) مالکیت های برده داری و فئودالی بر وسایل اساسی تولید
است.
اشکال بینشی تعیین کننده تافلر
چیست؟
۵
الوین
تافلر
تفاوت ماهوی
بین دو فرماسیون برده داری و فئودالی قائل نمی شود
و
هر
دو
را
مربوط
به
موج اول
یعنی تسلط انسان به انرژی های ابتدایی و
دوران کشاورزی می داند.
اشکال بینشی تعیین کننده تافلر
مطلق کردن عناصری از نیروهای مولده
است:
مطلق کردن انرژی های ابتدایی (؟) و دوران (؟) کشاورزی
است.
این
قبل از همه
به دلیل
ماستمالی مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی)
از
سویی
و
به
دلیل ماستمالی فرم مالکیت بر وسایل اساسی تولید
از
سوی دیگر
و
به
دلیل ماستمالی طبقات حاکمه در فرماسیون های اقتصادی برده داری و فئودالی
است.
ضمنا
از
علامه طبقه حاکمه امپریالیستی
چه
پنهان
که
کشاورزی
سابقه ای دیرین تر از فرماسیون های اقتصادی طبقاتی دارد.
گذار از دوره شکار به دوره دامپروری
و
گذار از دوره گردآوری حبوبات و دانه ها و ریشه ها و میوه ها
به
دوره کشاورزی
بیش از ۱۰۰ هزار سال قبل از تشکیل جوامع طبقاتی
صورت گرفته اند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر