۱۳۹۸ تیر ۱۳, پنجشنبه

صمد بهرنگی از دید احسان طبری (۱۲)

 
قهرمانِ منفرد یا مجاهدِ خلق؟ 
  احسان طبری
ویرایش و تحلیل 
از
یدالله سلطان پور
 
 
 

با آنکه سالی چند از نگارش قصه صمد گذشته، این قصه موافق تفسیری که از آن شده، 
به
 نوعی
 "آیین" معنوی و هنری کسانی بدل گردیده است 
که
 کیش قهرمانان منفرد 
را 
تبلیغ 
و
 «لَختی» و« کِرِختی» خلق
 را 
نکوهش می‌کنند. 

 
آنچه
که
طبری
از
تحلیل (و نه تفسیر) قصه ماهی سیاه کوچولو
توسط منوچهر هزارخانی و امثالهم
استخراج می کند،
در
بهترین حالت
یکی از جنبه های ایده ئولوژیکی آن
است.

طبری
توان تحلیل مفهومی افکار و آثار
را
ندارد.

منبع خطاهای حزب توده
هم
همین بوده است.

دلیل این طرز تفکر و تحلیل سطحی طبری و امثالهم
الگو قرار دادن تحلیل های شتابزده ولادیمیر لنین 
از 
سازمان های سیاسی روسیه و غیره
 است
که 
لنین
تحت فشار انبوهی از کارهای فکری و عملی متنوع
با
قلت وقت
 نوشته است.

احزاب و شخصیت های استالینیستی
مارکسیسم 
را
با
آثار مارکس و انگلس
و
لنینیسم
را
با
آثار لنین
عوضی گرفته اند.

در 
حالیکه
این دو
ربط تعیین کننده ای به یکدیگر ندارند.

حزب توده
از
آثار کلاسیک های مارکسیسم
استفاده پراگماتیستی
کرده است.

مثلا
وقتی
ارتجاع فئودالی
با
پرچم داس و چکش و تفنگ و چریک
در
مقابل انقلاب بورژوایی سفید
به
مقاومت ارتجاعی 
برمی خیزد،
حزب توده
جزوه لنینی موسوم به «مرض بچگانه چپ روی»
را
ترجمه و منتشر می کند.

انتقاداتی
هم
که
رهبری حزب توده
از
چریک های کذایی خلق 
می کند،
انتقادات سطحی و ساده لوحانه
اند.

ما
برخی از این انتقادات را تحلیل و منتشر کرده ایم.

۲

خوزه ارتگا گاسه
 (۱۸۸۳ ـ ۱۹۵۵)
فیلسوف، جامعه شناس، نویسنده اسپانیائی
نماینده تئوری نخبگان
آثار:
تشکیل و تلاشی ملت
ایده نسل
قیام توده ها

قهرمان منفرد
فرمی از بسط مفهوم فاشیستی نخبه است.

یکی از مهم ترین تئوری های فاشیسم
تئوری نخبگان
است
که
توسط  خوزه ارتگا گاسه
ـ فاشیست اسپانیایی و رفیق گرمابه و گلستان مارتین هایدگر ـ
تأسیس یافته است.

مراجعه کنید
به
تئوری نخبگان
 


اگر
دیگر مفاهیم مرکزی و مهم موجود در مقاله منوچهر هزارخانی
مورد توجه قرار گیرند،
سر و کله کریه دیگر مفاهیم فاشیستی
آشکار خواهد شد.

مفاهیمی
که
عناوین آثار خوزه ارتگا گاسه و دیگر مؤلفین فاشیسم
را
تشکیل می دهند.

 
مفهوم فاشیستی نخبه
را
روحانیت فئودالی - فوندامنتالیستی
به
صور زیر 
بسط داده است:
الله
رسول الله
انبیاء
ائمه
اولیاء
فقها
علما
آیة الله
حجة الاسلام
شهدا
و
غیره


مفهوم فاشیستی نخبه 
را
جلال آل احمد و احمد شاملو
به
صور مختلف زیر
بسط داده اند:
روشنفکر
مجاهد
چریک
فدایی
شهید
انسان انتزاعی
ابربشر
(شیرآهنکوهمرد)
...

۳
با آنکه سالی چند از نگارش قصه صمد گذشته، این قصه موافق تفسیری که از آن شده، 
به
 نوعی
 "آیین" معنوی و هنری کسانی بدل گردیده است 
که
 کیش قهرمانان منفرد 
را 
تبلیغ 
و
 «لَختی» و« کِرِختی» خلق
 را 
نکوهش می‌کنند. 

مفهوم لختی و کرختی خلق
یکی از فرم های بسط مفهوم توده در تئوری فاشیستی نخبگان
است.

توده
ضد دوئالیستی نخبه 
است.

توده
در
قاموس فاشیسم
چیزی در حد زباله
است.

نخبه ستایی اغزاق آمیز
در
اشعار و آثار احمد شاملو و در مقالات محمود دولت آبادی پیر
دست در دست
با
توده ستیزی بی شرمانه
می رود.

ما
برخی از این زباله ها
را
تحلیل و منتشر کرده ایم.

۴
 به همین سبب است که ما پس از سالها که از نگارش قصۀ بهرنگی و تفسیر آقای هزارخانی گذشته، 
هنوز سودمند می شماریم 
که
 به
 نوبه خود در این بحث و نقد و ارزیابی هنری 
شرکت جوییم.

اگر
تفسیر نامطلوب از زباله بهرنگ صورت نگرفته بود،
تحلیل آن
برای سران حزب توده
ضرورت نمی داشت.

همه چیز
برای حضرات 
پراگماتیستی 
است.

همه چیز
برای
رفع نیاز لحظه معین 
است.

۵
از همان آغاز، برای منقّح بودن بحث،  بهتر  دانستیم  که  به  جای  توسل به تعابیر و تشابیه ادبی،
 که 
ممکن است مطلب را مبهم و مشکوک باقی گذارد،
 با 
زبان مشخص و روشن تحلیل علمی  به  این مسئله
 بپردازیم 
تا  خوانندگان وسیع‌تری به کنه بحث و نظری  که  ما از آن دفاع می‌کنیم توجه نمایند.

خواهیم دید
که
بحث طبری
به
چه میزانی 
علمی
و
عمیق 
است.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر