۱۳۹۸ تیر ۲۱, جمعه

تحلیلی بر «تحلیلی» از استاد دانشکاهی (۲۶)

 
علل رشد پوپولیسم در اروپا و امریکای شمالی
وینسنت ناوارو
استاد سیاست عمومی دانشگاه جانز هاپکینز
در
آمریکا
و
استاد علوم سیاسیِ
در
اسپانیا

ترجمه‌ی احمد سیف

تحلیلی
از
یدالله سلطان پور 

۱


رسانه‌های گروهی و دستگاه سیاسی 
که
 در واقع مسبب این جهانی‌کردن هستند
 این 
ملی‌گرایی
 را 
سرزش می‌کند 
و
 به‌
عنوان «واپس‌رفتن»، «منطقه‌ای»، «حمایت‌گرایی» «ضدمدرن»، «عهد عتیقی»، «غیرعقلایی»، «غیرقابل‌دفاع»، «شووینیستی» و غیره 
نامیده می‌شود.


استاد عوامفریب دانشکاه
دروغ می گوید.
 
رسانه‌های گروهی و دستگاه سیاسی کذایی
هرگز
نئوفاشیسم
را
به
نام
نمی خوانند.

رسانه‌های گروهی و دستگاه سیاسی
نئوفاشیسم
را
بسان استاد عوامفریب دانشکاه
نماینده ناسیونالیسم
جا می زنند.
 
 
در
آلمان امپریالیستی
یکی از جریانات نئوفاشیستی
به
نام
الترناتیو برای آلمان
در
پارلمان این طویله
حضور دارد.

دهها دار و دسته نئوفاشیستی دیگر
چه بسا
فعالیت زیر زمینی
دارند
و
حتی
به
ترور برخی از شخصیت های استبلیشمنت
اقدام کرده اند.

آش
چندان شور شده
که
سازمان اطلاعات و امنیت آلمان
(حراست از قانون اساسی)
سودای تحت نظر گرفتن یکی از آنها
را
در
سر می پرورد.

۲
رسانه‌های گروهی و دستگاه سیاسی 
که
 در واقع مسبب این جهانی‌کردن هستند
 این 
ملی‌گرایی
 را 
سرزش می‌کند 
و
 به‌
عنوان «واپس‌رفتن»، «منطقه‌ای»، «حمایت‌گرایی» «ضدمدرن»، «عهد عتیقی»، «غیرعقلایی»، «غیرقابل‌دفاع»، «شووینیستی» و غیره 
نامیده می‌شود.
 
این
صفات من درآوردی
را
هرگز
نمی توان
از
رسانه‌های گروهی و دستگاه سیاسی کذایی
شنید.
 
این صفات 
ضمنا
هم
در
حق استبلیشمنت
صدق می کنند
و
هم
در
حق نئوفاشیسم.
 
۳
در
واقع 
دستگاه حاکم
 درصدد است 
روایتی ایجاد کند 
که 
در 
آن
 ناسیونالیسم نقطه‌ی مقابل انترناسیونالیسم مدرن و پیشرو جلوه گر شود.

بازی عوامفریبانه با واژه ها همین است:
رسانه‌های گروهی و دستگاه سیاسی  
اکنون
با
دستگاه حاکم
جایگزین می شود.
 
بی اعتنا به این 
که 
نئوفاشیسم
در
خیلی از طویله های بورژوایی ـ امپریالیستی
(ایالات متحده امریکا، انگلستان، ایتالیا، اطریش، مجارستان، لهستان، چکستان، ترکیه، اسرائیل، ایران و غیره)
زمام امور 
را
در
دست 
دارد
(یعنی دستگاه حاکم است)
و
یا
در
پارلمان های این طویله ها حضور دارد.
یعنی
به نیروی سیاسی چه بسا نمره دوم و سوم در دستگاه حاکم
بدل شده است.
(آلمان، فرانسه، هلند، اسپانیا و غیره)
 
۴
در
واقع 
دستگاه حاکم
 درصدد است 
روایتی ایجاد کند 
که 
در 
آن
 ناسیونالیسم نقطه‌ی مقابل انترناسیونالیسم مدرن و پیشرو جلوه گر شود.
 
ناسیونالیسم
نه
نقطه مقابل انترناسیونالیسم
بلکه
جفت دیالک تیکی انترناسیونالیسم
است.
 
عوامفریبی استاد دانشکاه
دم زدن از مفهوم من در آوردی «انترناسیونالیسم مدرن و پیشرو»
است.

بدین طریق و با این ترفند
انترناسیونالیسم پرولتری 
به
عنوان انترناسیونالیسم سنتی و ارتجاعی
به
خورد خواننده خر این لاطائلات داده می شود.

اما
منظور
 از
انترناسیونالیسم مدرن و پیشرو
چیست؟

این 
چه
نوعی
از
انترناسیونالیسم
است
که
نئوفاشیسم نقطه مقابلش
 نیست
و
ضمنا
مدرن و پیشرو
هم
تشریف دارد؟
 
 ۵
رد جهانی‌کردن و ادغام اقتصادی
 از 
سوی احزاب پوپولیست 
در کنار دومین خصلت این جنبش‌ها قرار می‌گیرد:
 ردّ احزابی که مدافع جهانی‌کردن و ادغام اقتصادی هستند 
و 
هم‌چنین ردّ سیاست‌های نولیبرالی 
(یعنی رفرم بازار کار که موجب بیکاری و ناپایداری و تزلزل می‌شود، 
کاستن از هزینه‌های عمومی، کاهش حمایت‌ها و حقوق اجتماعی، و تمرکز قدرت در دست حکومت مرکزی، که از دید این جماعت درواقع ابزاری در دست لابی‌گران مالی و اقتصادی است).
 
عجب تحلیلی!

نئوفاشیسم
حاوی سه خصلت اساسی
است:
مخالف گلوبالیزاسیون کذایی
از
سویی
است
که
به
عنوان صدور سرمایه در فرم های مختلف و ادغام اقتصادی  
تحریف می شود
و
مخالف احزاب مدافع گلوبالیزاسیون
از 
سوی دیگر
است.

انگار
این دو خصلت کذایی
به
موضع واحدی تعلق ندارند.
 
این
دیگر
نه
عوامفریبی،
بلکه 
عوام وارگی
است.
 
۶
 
هم‌چنین ردّ سیاست‌های نولیبرالی 
(یعنی رفرم بازار کار که موجب بیکاری و ناپایداری و تزلزل می‌شود، 
کاستن از هزینه‌های عمومی، کاهش حمایت‌ها و حقوق اجتماعی، و تمرکز قدرت در دست حکومت مرکزی، که از دید این جماعت درواقع ابزاری در دست لابی‌گران مالی و اقتصادی است).
 
 خصلت کذایی و کاذب سوم نئوفاشیسم
مخالفت آن با نئولیبرالیسم 
است.
 
شنیدن کی بود، مانند دیدن؟
 
آدم
اندک اندک
شیفته سینه چاک نئوفاشیسم می شود:

نئوفاشیسم
در
قاموس اساتید دانشکاه های امپریالیستی
مخالف نئولیبرالیسم
است.
 
نئولیبرالیسم چیست؟
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر