الوین لویس تافلر
Alvin Toffler
(۱۹۲۸– ۲۰۱۶)
شین میم شین
۱
روزبه
نظریه ای در مورد گذار از فرماسیون برده داری و فئودالی به فرماسیون سرمایه
داری وجود دارد
که
الوین تافلر
در
کتابی تحت عنوان «موج سوم»
عرضه می کند.
الوین
تافلر
تفاوت ماهوی
بین دو فرماسیون برده داری و فئودالی قائل نمی شود
و
هر
دو
را
مربوط
به
موج اول
یعنی تسلط انسان به انرژی های ابتدایی و
دوران کشاورزی می داند.
موج کذایی اول
یعنی دوران کذایی کشاورزی
چگونه تشکیل می شود؟
تافلر
معنی مفهوم فلسفی دوران (اپوخ، عصر)
را
نمی داند
و
با
دوره
عوضی می گیرد.
دوران های تاریخی
جهانشمول
اند:
دوران کمونیسم آغازین
دوران برده داری
دوران فئودالیسم
دوران سرمایه داری
دوران گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم
(دوران کنونی)
انسان
منشاء مادی
دارد.
(از جماد به نبات و از نبات به جانور و از جانور به آدم تحول یافته است.)
برای درک و توضیح روند تشکیل دامپروری و کشاورزی
باید
با
نحوه جانوری تهیه و «تولید» مایحتاج حیاتی
آشنا شد.
جانوران
(و حتی نباتات)
از
حشره تا حیوان
به
دو طرز و طریق مختلف
مایحتاج حیاتی خود
را
فراهم می آورند.
دو طرز و طریقی
که
در
رابطه دیالک تیکی
با
یکدیگر قرار دارند:
الف
به
طرز و طریق پاسیو (منفعل)
یعنی
از
طریق تغذیه از نعمات طبیعی
(میوه، دانه، ریشه، برگ، سبزه و غیره)
ب
به
طرز و طریق اکتیو (فعال)
به
طرق «تولیدی»
(صید، شکار، پرورش مثلا قارچ توسط مورچه ها)
۲
روزبه
نظریه ای در مورد گذار از فرماسیون برده داری و فئودالی به فرماسیون سرمایه
داری وجود دارد
که
الوین تافلر
در
کتابی تحت عنوان «موج سوم»
عرضه می کند.
الوین
تافلر
تفاوت ماهوی
بین دو فرماسیون برده داری و فئودالی قائل نمی شود
و
هر
دو
را
مربوط
به
موج اول
یعنی تسلط انسان به انرژی های ابتدایی و
دوران کشاورزی می داند.
انسان اولیه
هر دو طرز و طریق تهیه مایحتاج خود
را
از
جهان جانوری
با
خود به همراه آورده است.
با
این تفاوت منفی و مفید
که
در
گذار جبری از جهان جانوری به عالم انسانی
بخشی از ساز و برگ لازم در این زمینه
را
از
دست داده است.
انسان اولیه
فاقد چنگال و چنگ و پنجه و دندان و غیره لازم برای صید و شکار بوده است.
به
همین دلیل
نخست
از
طریق تغذیه از نعمات طبیعی
(میوه، دانه، ریشه، برگ، سبزه و غیره)
مایحتاج حیاتی خود
را
تهیه می کند
کاری
که
عمدتا
به
عهده زنان جامعه اولیه
گذاشته شده بوده است
و
به
دوره مادرسالاری
معروف است.
نطفه کشاورزی از باغبانی تا کشت و زرع
در
همین دوره گردآوری مواد طبیعی
بسته می شود:
انسان اولیه
احتمالا
به
تصادفی
مثلا در روند ذخیره و نگهداری حبوبات و دانه ها و ریشه ها در زیر خاک برای روزهای سخت
پی می برد
که
از
میوه ای
نهالی
و
از
نهالی
درخت پرباری
تشکیل می شود.
از
دانه مثلا گندم
خوشه ای
از
سیب زمینی واحدی
انبوهی از سیب زمینی
تشکیل می شود.
رشد کمی و تدریجی دانش تجربی انسان اولیه دردوره تغذیه از نعمات طبیعی
(میوه، دانه، ریشه، برگ، سبزه و غیره)
تحول کیفی می یابد
و
کشاورزی
شروع می شود.
کشاورزی
ربطی
به
فرماسیون های اقتصادی برده داری و فئودالی ندارد.
کشاورزی
سابقه صدها هزارساله داشته است.
کشاورزی
در
طول تاریخ جامعه بشری
رشد کرده است و توسعه یافته است.
مثلا
فراگیری تدریجی فوت و فن آبیاری، کانال کشی و انتقال آب به مزارع و مراتع و باغات، حفر چاه، تشکیل قنات و الی آخر
نسل به نسل منتقل و تکمیل شده است.
کدام موج؟
هر
کیفیتی
نتیجه تغییرات کمی تدریجی در طول تاریخ پر رنج بشری بوده است.
با
توسعه کشاورزی
زنان جامعه
رفته رفته
از
زیر بار گردآوری نعمات طبیعی
آزاد می گردند
و
نیمه مرد جامعه
به
دلیل ساختار جسمانی قوی تر
شخم زمین و کشت و زرع و غیره
را
به
عهده می گیرند
و
دوره پدرسالاری
شروع می شود.
۳
روزبه
نظریه ای در مورد گذار از فرماسیون برده داری و فئودالی به فرماسیون سرمایه
داری وجود دارد
که
الوین تافلر
در
کتابی تحت عنوان «موج سوم»
عرضه می کند.
الوین
تافلر
تفاوت ماهوی
بین دو فرماسیون برده داری و فئودالی قائل نمی شود
و
هر
دو
را
مربوط
به
موج اول
یعنی تسلط انسان به انرژی های ابتدایی و
دوران کشاورزی می داند.
دامپروری
هم
در
بطن طرق «تولیدی» (صید، شکار، پرورش مثلا قارچ توسط مورچه ها) به همراه آمده از جهان جانوران
توسعه می یابد.
فقدان چنگ و چنگال و پنجه و دندان و غیره
انسان اولیه
را
به
تولید تدریجی وسایل تولید
(ساز و برگ صید و شکار)
مجبور می سازد.
به
همان سان
که
تولید کشاورزی
انسان اولیه
را
به
اختراع خیش و گاوآهن و یوغ و غیره
مجبور ساخته است.
نطفه اولیه دامپروری
در
مرحله صید و شکار
بسته می شود.
صید بزی چه بسا به گرفتن بزغاله هایی راه می نماید
و
به
بند کشیدن بزغاله ها و اهلی کردن و بزرگ کردن شان
به
دامپروری
می انجامد.
موج کجا بود.
همین دامپروری
به
مدد کشاورزی
می شتابد
و
از
نیروی حیوانات اهلی گشته
(خر و گاو و قاطر و شتر و غیره)
در
کشاورزی
به
انواع و اقسام مختلف
(شخم و شیار زمین، حمل و نقل مواد، خرمنکوبی و آردسازی و غیره)
استفاده راسیونال و ناتورال
آغاز می شود.
کشاورزی
هم
به
نوبه خود
به
مدد دامپروری
می شتاید.
کشاورزی مواد لازم برای تغذیه حیوانات و پرندگان و غیره اهلی
را
در
اختیار بخش دامپروری
قرار می دهد.
می توان از پیوند دیالک تیکی کشاورزی و دامپروری
و
طرق پاسیو و اکتیو تهیه مواد غذایی
سخن گفت.
با
تئوری انرژی و موج و غیره
نمی توان
به
درک و توضیح جامعه بشری نایل آمد.
یا
از
آن خود کردن مشقت بار مارکسیسم ـ لنینیسم
و
یا
عرعر.
راه ثالثی
وجود ندارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر