مارتین بلومن تریت
برگردان
شین میم شین
تز دوم
۱
هر نوعی
و
همچنین
نوع بشر
همگون
است
و
همه اگزمپلارهای (نمونه های آن) هر نوع
متعلق به همان نوع است
اگر بتواند از عهده تولید مثل برومند بر آید.
۲
ایمانوئل کانت
در مطلبی تحت عنوان «از نژادهای مختلف بشری تا اعلام درس
هایی راجع به جغرافیای فیزیکی»
می نویسد:
«در عالم حیوانی
تقسیم طبیعی بر مبنای قوانین تولید مثل
به صورت انواع و گونه ها (گتونگ و آرت) صورت می گیرد.
و
وحدت انواع
چیزی جز وحدت قوه مولد نیست
که
در رابطه با تنوع معینی از حیوانات معتبر است.»
(کانت، «اثار» جلد ۱۰، ص ۱۱)
۳
اینکه اسکیمویی قادر به تولید مثل با هندی، افریقایی و
اروپایی است،
دال بر آن است
که
هیچکدام از آنها
به نوع دیگری
به معنی
بیولوژیکی اش
تعلق ندارد.
(انسان یک مفهوم نوعی است.)
۴
«بنا بر این مفهوم
همه انسان ها
در
سراسر کره زمین
به
نوع طبیعی واحدی
تعلق دارند.
برای اینکه آنها با همدیگر کودکان برومند تولید می کنند،
حتی اگر به لحاظ هیئت (فرم اندام) اختلافاتی با همدیگر داشته باشند.
از این وحدت نوع طبیعی
در مقایسه با قوه تولید مثل مشترک معتبر
اگزمپلارهای مختلف بسیاروجود دارد
که
فقط می توانند یک علت طبیعی داشته باشند.
و
آن
این است
که
از این علت طبیعی
بی اعتنا به فرق های فی مابین
پدید آمده اند
و
یا
حداقل
توانسته اند پدید آیند.
(کانت. همانجا، ص ۱۱)
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر