۱۳۹۷ مهر ۱۷, سه‌شنبه

تأملی در افکار هفتگانه ی همنوعی (۶)

 
تحلیل 
از
میم حجری 
 
۶
باشد که همنشین باشیم 
بدون تجاوز به مرزهای یکدیگر
 
منظور از مفهوم مرزها چیست؟
 
ضمنا
همنشینی
چه ربطی به تجاوز به مرز کسی دارد؟
 
اگر به عوض همنشینی
مثلا
همزیستی، همکاری، همراهی، همرزمی و غیره می بود،
امکان تجاوز به مرزهای همدیگر فراهم می آمد.
 
و گرنه در همنشینی خشک و خالی که مرزی مورد تجاوز قرار نمی گیرد.
 
۷
باشد که همخواه باشیم 
بدون یکی کردن خواهش های یکدیگر
 
منظور از مفهوم همخواهی 
به احتمال قوی
همدیگرخواهی
 است.
 
یعنی
اینکه
دو نفر از همدیگر خوش شان می آید.
 
حریف از حبیب می خواهد،
که
خواهش های خود 
را 
به او تحمیل نکند.
 
یعنی تفاوت در خواست ها و خواهش ها
را
به رسمیت شناسد و مورد احترام قرار دهد.
 
خیلی از خواهش ها در حرف قابل قبول می افتند.
 
مشکل 
وقتی یپش می آید
 که 
گذار از حرف به عمل مطرح شود.
 
تجربه روزمره 
حتی
نشان می دهد
که
همخواهی
به کوتاه آیی یکی از دو طرف منجر می شود.
 
آدم
آدم است
و
نه، 
فرشته.
 
وقتی پای نیازها از هر نوع پیش آید،
عقل اندیشنده آدمی
خموش آید.
 
آدم
آدم
است.
 
هر ننه قمری می تواند این شعار را نشخوار کند.
 
ولی
حریف به نام برتولت هست
که
اثبات می کند که آدم، آدم است و نه فرشته.
 
آدم
بویژه 
تحت فشار نیازهای غریزی
می تواند
 به
دد درنده ای مبدل شود.
 
همخواهی
همیشه
 روندی تضادمند 
است
و
روند
از
 پلکان ها و پله های متفاوت و متنوع
تشکیل می یابد.
 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر