رکن الدین خسروی
(۱۳۰۸ ـ ۱۳۹۵)
(۱۹۳۰ – ۲۰۱۷)
نویسنده، کارگردان تئاتر، مترجم
منبع:
نامه مردم
https://www.tudehpartyiran.org/2013-11-28-19-45-55/4095-2018-10-01-23-58-37
تلخیص، ویرایش و تحلیل
از
میم حجری
چشم انداز بسیاری از آثار
"لورکا"
جنبه انسان – طبیعت نگاری
یا
همانندی انسان با طبیعت
و
مشارکت طبیعت در اعمال انسانی
را
دارد:
این مفاهیم خسروی قابل تأمل اند:
۲
همانندی انسان با طبیعت
انسان که نمی تواند با طبیعت همانند باشد.
انسان
موجودی طبیعی ـ جامعه ای است.
جامعه بشری
طبیعت تغییر فرم یافته است.
جامعه بشری
طبیعتی است
که
شعور انسانی در آن نفوذ کرده و دگرگونش ساخته است.
مثال:
سنگ آهن
چیزی طبیعی است.
پس از نفوذ شعور انسانی در آن
فرم داس و طشت و در و پنجره و قطار و تراکتور و کمباین
به خود می گیرد.
در
طبیعت
داس و طشت و شمشیر و غیره
یافت نمی شود.
به همین دلیل
جامعه
را
طبیعت دوم می نامند.
۳
همانندی انسان با طبیعت
همانندی انسان با طبیعت
طبیعت که همانند انسان نمی شود.
هنرمند
اما
می تواند عناصر طبیعی
را
هومانیزه کند.
آنتروپومورفیزه کند.
هیئت انسانی به چیزها و پدیده ها و سیستم های طبیعی مثلا به ماه و یا خورشید ببخشد.
مثلا
درخت
را
پرسونالیزه کند.
انسان واره تصور و تصویر کند.
این چیزها در همه فرم های هنری
از
شعر تا موسیقی
رواج داشته و دارد.
حافظ
اتفاقا
سده ها قبل از لورکا
آسمان سبز
را
به مزرعه تشبیه می کند
و
هلال ماه
را
به
داس.
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
۴
مشارکت طبیعت در اعمال انسانی
طبیعت که در اعمال انسانی مشارکت نمی کند.
هنرمند اما می تواند در عالم خیال میان انسان و کره ماه رابطه برقرار کند.
این چیزها خاص لورکا نیستند.
شعر ایران
مملو از این چیزها ست.
مثال
سیاوش کسرایی
۱
تو قامت بلند تمنایی
ای
درخت
همواره خفته است
در
آغوشت
آسمان
سیاوش
درخت
را
به مثابه تمنایی تصور و تصویر می کند که قد برافراشته است.
۲
بعد
درخت
را
انسان واره تصور و تصویر می کند.
انسان واره ای که آسمان در آغوشش خفته است.
اینکه به معنی همانندی انسان با طبیعت نیست.
۳
دستت پر از ستاره و جانت
پر از بهار
زیبایی ای درخت
درخت
اینجا به انسانی تشبیه می شود که دستش پر از ستاره است و جانش پر از بهار
این چیزها تصورات و تخیلات شاعرند.
اینجا که نمی توان از
مشارکت طبیعت در اعمال انسانی
سخن گفت.
۴
وقتی که چنگ وحشی باران
گشوده است
در بزم سرد او
خنیاگر غمین خوش آوایی
ای
درخت
ترکیب تارهای تر باران
در
این بند شعر سیاوش
به
چنگ وحشی
تشبیه می شوند
و
خود باران
به
چنگ زن
و
درخت
در بزم باران
به
خنیاگر.
۵
در زیر پای تو
اینجا شب است و شب زدگانی
که چشم شان
صبحی ندیده است
تو روز را کجا؟
خورشید را کجا؟
در دشت دیده غرق تماشایی
ای درخت؟
سیاوش
اینجا دست به مقایسه درخت و توده می زند:
توده در شب دراز ارتجاع بسر می برد:
توده
شب زده ی صبح ندیده است.
تحت سلطه ارتجاع سیاه و اختناق و سرکوب و ستم بسر می برد.
ولی
درخت
روز را و خورشید را در دشت دیده و غرق تماشا ست.
درخت
اینجا
انسان واره تصور و تصویر می شود.
۶
چون با هزار رشته تو با
جان خاکیان
پیوند می کنی
پروا مکن ز رعد
پروا مکن ز برق
که
بر
جایی
ای درخت
اکنون
معلوم می شود که منظور شاعر از درخت
حزب توده
است
که
با هزار رشته با جان توده در پیوند است
و
شاعر توده
به
حزب توده
(درخت)
قوت قلب می دهد
تا
از
دسیسه های طبقه حاکمه نترسد.
حالا به مثال های خسروی نظر اندازیم:
۵
سبز، توئی که سبز می خواهم
خوشه ی ستارگان یخین
ماهی سایه
را،
که
گشاینده ی راه سپیده دمان است،
تشییع می کند.
معنی تحت اللفظی:
ای آسمان
تو سبز هستی
و
من تو را سبز می خواهم.
خوشه ی ستارگان یخی
به دنبال ماهی سایه روان است.
به همان سان که خلایق به دنبال مسافری و یا جنازه ای روان می شوند.
فونکسیون ماهی سایه باز کردن راه سپیده دمان است.
اینجا
احتمالا
آسمان
به فردی تشبیه می شود که شال سبز بر شانه افکنده است.
خوشه ستاره ها
به جماعتی تشبیه می شود که مسافری را به سوی کاروان و یا جنازه ای را به سوی گورستان تشییع می کنند.
جنازه ای که ماهی سایه است.
و
ماهی سایه
بسان مثلا دهقانی که راه آب را با بیل باز می کند،
راه سپیده دمان را باز می کند.
اینجا
نه
از
همانندی انسان با طبیعت
می توان دم زد
و
نه
از
مشارکت طبیعت در اعمال انسانی
ولی
می توان از خود پرسید:
تفاوت بینشی ـ هنری ـ استه تیکی لورکا با سیاوش چیست؟
۶
انجیر بُن ، با سُمبادة شاخسارش
باد را خٍِِنج می زند (می خراشد).
معنی تحت اللفظی:
درخت انجیر
از شاخسارش به عنوان سمباده استفاده می کند
و
باد
را
خراش می دهد.
درخت انجیر تحت تأثیر وزش باد
خش و خش می کند.
درخت اوبژکت واره است و باد سوبژکت واره.
لورکا
دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت
را
وارونه می سازد
و
چنان وانمود می کند
که
انگار
درخت انجیر باد را خراش می دهد و صدای خش و خش نتیجه سمباده زنی درخت است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر