۱۳۹۴ بهمن ۱۴, چهارشنبه

زنگرائی بورژوائی (فمینیسم بورژوائی) و یا همبستگی زنان؟ (4)


کلاودیا وانگرین
عصر ما 
(5 مارس 2004)
زنتصویر حاکم، زنتصویر طبقه حاکمه است.
برگردان میم حجری

3
ریفن اشتال و ازادی زنان در فاشیسم
ادامه

10
·        معیار دموکراسی و حقوق بشر در سیستم کاپیتالیستی تمام ارضی عبارت است از زندگی زنان در فقیرترین کشورهای تحت استثمار.

11
·        در حال حاضر کیفیت زندگی این دسته از زنان به شرح زیر است:

الف
·        در حال فرار از دولت خویش بودن.

ب
·        مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن.

ت
·        در بهترین حالت، بر سر سه راهی انتخاب مرگ از گرسنگی، خود فروشی و تنفس گازهای سمی کارخانجات قرار داشتن.

پ
·        در دوره حاملگی با جیره غذائی قابل قیاس با جیره زندانیان اردوگاه های کار بسر بردن و سرانجام در آن مردن.

12
·        وضع و حال حقوق بشر در سرمایه داری واقعا موجود از این قرار است.

13
·        زندگی زنان سفید پوست با شناسنامه غربی در کشورهای ثروتمند سرمایه داری در مقایسه با زنان کشورهای تحت استثمار هنوز نسبتا خوشایند است.

14
·        اما در مقایسه با زندگی ئی که در صورت گرفتن پیشرفت فنی به خدمت همه اعضای جامعه می تواند امکان  پذیر گردد، چنگی به دل نمی زند.

15
·        اکنون این زندگی نه در جهت بهتر شدن برای زنان، بلکه برعکس، در جهت بدتر و وخیم تر شدن سیر می کند.

16
·        صد سال پیش از این، در پیش گرفتن زندگی مستقل با و یا بدون بچه برای هر زن با سی ساعت کار در هفته، بلحاظ فنی اوتوپی محالی محسوب می شد.
·        این اما دیری است که دیگر اوتوپی نیست.
·        و درست در همین جا ست که سر ما کلاه می رود.

17
·        وقتی که محل کار ما زنان را در عرصه اجتماعی حذف می کنند، ما را بلحاظ کارآئی ضعیف جا می زنند.

18
·        به عنوان فروشنده در فروشگاه ها هم جلوه و جلا و درخششی نداریم.
·        برای اینکه قدرت خرید مردم رو به کاهش است و ما در جهت قانع کردن مشتریان بی پول به خرید هر کالائی سعی لازم را به عمل نمی آوریم.

19
·        ما باید در هر صورت سپاسگزار باشیم، اگر ده ساعت در روز لبخند بزنیم، قهوه تهیه کنیم و با آدم های بدحال بد اخلاق برآشفته صحبت تلفنی کنیم.
·        به جای اینکه اجناس را در قفسه فروشگاه ها بچینیم، کف آشپزخانه ها را برق بیندازیم و در اداره کاریابی مورد تحقیر و توهین و پرخاش قرار گیریم.

20
·        البته اگر خواستیم از پیران، بیماران و مفلوجان بطور افتخاری و بی اجر و مزد پرستاری کنیم، می توانیم.

21
·        در حالیکه جامعه به کار ارزشمند در عرصه اجتماعی نیاز مبرم دارد، عرصه ای که بسیاری از زنان در آن تخصص کافی دارند.
·        اما کیست که نظر گروه های حاشیه نشین، یعنی زنان تنهای بچه دار، مادران شاغل و مفلوجین را راجع به «جبر عینی» جویا شود.

22
·        تنها کسانی مجاز به تعریف مقوله «جبر عینی» اند که می خواهند کالاهای خود را به دست زنان و مردان برسانند.

23
·        همین اقلیت انگشت شمار است که عملا تصمیم می گیرد که زنان مربی، فروشنده رخت و لباس شوند.
·        کارکنان صنعت دندانسازی با کودکان خود خانه نشین شوند و زنان فروشنده فروشگاه ها به کار نظافت بپردازند، اگر دندان های شان از ریخت افتاده باشند و مشتری پسند نباشند.

24
·        و هرکس ناراضی است، باید به جای انتقاد، شرم کند.
·        به بی لیاقتی خود اقرار کند و در انتخابات بعدی نام «نماینده» دیگری را در برگ رأی بنویسد، اگر چه او هم کاری از دستش برنمی آید.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر