راه «توده» و جهان «بینی» اش (23)

محورهای یازده گانه سیاست حزب توده ایران

در برابر جمهوری اسلامی

سرچشمه:

(راه توده)  

ویرایش و تحلیل از

مسعود بهبودی

کوشش بی‌ امان برای انتقال بازرگانی کشور به دولت،

گسترش تعاونی‌ ها و کوتاه ساختن دست سرمایه داری بازاری – تجاری

 از شبکه توزیع مایحتاج عمومی،

که متکی به اصول مندرج در قانون اساسی انجام شد.

·        سؤال این بود که چرا و چگونه حزب توده دچار این توهم گشته است؟

·        به عبارت دیگر، چرا باید حزب مدعی طرفداری از مارکسیسم ـ لنینیسم از درک ماهیت طبقاتی دولت عاجز باشد؟

·        در رابطه با دولت، کلاسیک های مارکسیسم (مارکس و انگلس) توضیحات رهگشائی داده اند.

·        ولادیمیر لنین حتی کتابی راجع به دولت نوشته است.

·        حزب توده از قضا همین کتاب لنین را ترجمه و منتشر کرده است.

1

کوشش بی‌ امان برای انتقال بازرگانی کشور به دولت

·        برای پاسخ به این پرسش ـ قبل از همه ـ باید طرز عمل و طرز تفکر حزب توده را در نظر گرفت.

·        حزب توده تئوری دولت مارکسیستی ـ لنینیستی را می خواند، ترجمه می کند و حتی منتشر می کند، ولی کمترین اعتنائی بدان مبذول نمی دارد.

·        یعنی تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی را بی پروا زیر پا می نهد.

·        به عبارت دیگر برای تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی تره حتی خرد نمی کند.

·        اکنون این سؤال مطرح می شود که چرا و چگونه حزب توده به بی اعتباری تئوری می رسد؟

2

کوشش بی‌ امان برای انتقال بازرگانی کشور به دولت

·        حزب توده برای بی اعتبار سازی تئوری از دیالک تیک پراتیک و تئوری (عمل و اندیشه)  استفاده می کند.

·        حزب توده نقش تعیین کننده را در این دیالک تیک، بدرستی  از آن پراتیک (عمل، آزمون، آزمایش، تجربه) می داند.

·        طریق و ترفند و بهانه حزب توده هم همین جا ست.

·        چون نقش تعیین کننده در دیالک تیک پراتیک و تئوری از آن  پراتیک است، پس باید بی خیال تئوری بود.

·        ایراد اسلوبی حزب توده در این زمینه اما کجا ست؟   

3

کوشش بی‌ امان برای انتقال بازرگانی کشور به دولت

·        ایراد اسلوبی حزب توده آنجا ست که نقش تعیین کننده قایل شدن به قطبی از اقطاب دیالک تیکی را به معنی هیچی و پوچی و بی معنائی قطب دیالک تیکی دیگر تعبیر می کند.

·        چون نقش تعیین کننده از آن پراتیک است، پس تئوری برابر با هیچ و پوچ است.

·        می توان گفت که حزب توده  همه دیالک تیک ها را به شکل دوئالیسم همه چیز و هیچ بسط و تعمیم می دهد و تخریب می کند.

·        بدین طریق حزب توده متد و یا اسلوب صرفنظر ناپذیر دیالک تیکی را (خواه دیالک تیک ایدئالیستی (هگل)  و خواه دیالک تیک ماتریالیستی مارکس و انگلس و لنین) را با متد و اسلوب متافیزیکی جایگزین می سازد.

·        به همین دلیل است که نسبت به تئوری بی اعتنا می ماند.

4

کوشش بی‌ امان برای انتقال بازرگانی کشور به دولت

·        این انحراف ایده ئولوژیکی دیرین حزب توده را امروزه می توان در مدعیان نمایندگی حزب توده شاهد بود:

·        بهترین نمونه این متد متافیزیکی، شعار زیر است که علیرغم انتقادات مکرر سرسختانه نمایندگی می شود:   

تفاوت در اندیشه

وحدت در عمل

·        این شعار در واقع، عبارت است از «پراتیک همه چیز و تئوری هیچ و پوچ»

·        کسانی که این شعار را بطور مکانیکی بر لب می رانند، اصلا معنی پراتیک و یا عمل و یا وحدت عمل را نمی دانند.

·        اگر لبی از چشمه دیالک تیک ایدئالیستی و یا ماتریالیستی تر کرده بودند، می دانستند که بدون تئوری، پراتیکی وجود ندارد و نمی تواند وجود داشته باشد.

·        پیوند های دیالک تیکی را با بمب اتم هم نمی توان از بین برد.

·        چه رسد با هارت و پورت.

·        بدون چراغ تئوری اصلا نمی توان عمل کرد.

·        دلیل خطاهای خطیر حزب توده و احزاب کمونیستی جهان و حتی اجامر امپریالیستی و فوندامنتالیستی همین جا ست.

5

کوشش بی‌ امان برای انتقال بازرگانی کشور به دولت

·        حالا این سؤال مطرح می شود:

·        «پس به چه دلیل حزب توده زحمت مطالعه و ترجمه و انتشار آثار تئوریکی را به خود می دهد؟»  

6

·        اکنون در پرتو انتزنت و فیسبوک بهتر می توان به دلیل حزب توده در این زمینه پی برد:

·        اکثریت قریب به اتفاق دهها هزار حزب و گروه و هسته و دار و دسته کمونیستی، که کمترین تفاوتی با طویله ندارند، آرشیو آثار مارکس و انگلس و لنین و استالین و مائو و گرامشی و تروتسکی و روزا لوکزمبورگ و لوکاچ و غیره را منتشر کرده اند که بی کمترین تردید حتی سطری از آنها نخوانده اند و اگر احیانا خوانده باشند، کلمه ای از آنها نفهمیده اند.

·        حضرات جملاتی از کلاسیک ها هم منتشر می کنند.

·        جملاتی که اصلا معنی ندارند.

·        این حاکی از آن است که خود این ناشرین، جمله خود را حتی نفهمیده اند.

·        دلیل حضرات از انتشار این آرشیو ها و جملات ـ در تحلیل نهائی ـ همان دلیل حزب توده و راه «توده» است:

·        مارکسیست ـ لنینیست جا زدن خود و عضوگیری (نوچه یابی.)

7

کوشش بی‌ امان برای انتقال بازرگانی کشور به دولت،

·        بی اعتنائی حزب توده به تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی اما بی اعتنائی مطلقا مستوری است.

·        احسان طبری در صفحه اول یکی از آثار بی محتوای خود تحت عنوان «بنیاد آموزش انقلابی» جمله ای از لنین را برجسته کرده است:

·        «شعور انسانی (؟)  نه تنها جهان را منعکس می کند، بلکه آن را می آفریند.»   

·        البته احسان طبری منظور لنین را بیشک نفهمیده است.

·        این جمله هم احتمالا درست ترجمه نشده است.

·        منظور لنین سوبژکتیویته در تاریخ (جامعه و جهان) بوده است.

·        منظور لنین نقش تعیین کننده سوبژکت در دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت در عرصه جامعه بشری است که یکی از کشفیات مهم مارکس است.

·        مراجعه کنید به سوبژکت در تاریخ در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

8

کوشش بی‌ امان برای انتقال بازرگانی کشور به دولت

·        برای پی بردن به بی اعتنائی مستور و ترفند آمیز حزب توده به تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی ضمنا باید استفاده پراگماتیستی حزب توده از تئوری را خاطرنشان شد:

·        حزب توده برای «اثبات» صحت خط مشی خود به تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی نیاز بی چون و چرا دارد.

·        به همین دلیل برای «اثبات» نظر به خورجین تئوری چنگ می زند:

·        تئوری در قاموس حزب توده، ابزار توجیه است.

·        تئوری در قاموس حزب توده چیزی از جنس آیات و دگم ها ست.

·        به همین دلیل، برای «اثبات» هر نظر مشخص، آیه و یا آیات معینی از ادبیات مارکسیستی ـ لنینیستی را به خدمت می گیرد.

.

·        اگر طرف مورد بحث، برای مارکسیسم ـ لنینیسم تره خرد نکند، حزب توده ترجیح می دهد که از استالین آیه بیاورد.

·        مراجعه کنید به بحث های حزب توده با چریک های فدایی خلق در نامه مردم پس از پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ـ روحانی

ادامه دارد.