۱۳۹۴ مهر ۱۸, شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (182)


جمعبندی از
مسعود بهبودی



یقین به درد بخور را قاعدتا باید در خود شرایط جست
 و نه در ته دل تنهای خویش.

1
یقین به درد بخور باید در دیالک تیک شرایط اوبژکتیو (عینی) و شرایط سوبژکتیف
جست.
 
مثال:
یقین مربوط به تبدیل بیضه به جوجه را
باید در وجود بیضه و در خوابیدن مرغ و یا خروس روی آن
و یا در ایجاد  شرایط دمائی لازم برای رشد نطفه در بیضه و تبدیل قانونمند آن به جوجه جست.
نه در عالم آرزو های خویش 

کدام نگاه؟

1
درک ماتریالیستی تاریخ که انگلس نمایندگی می کند؟

2
ضمنا به عوض ردیف کردن نام یک سری بیسواد هپی لی هپو
از قبیل سیمون و حسن و حسین و جنبش 68 و غیره
خودتان ستم بر زنان را مستقلا تحلیل کنید.
تا ببینیم نتیجه تحلیل شما چیست.

میستر ساراماگو
نفست از جای گرمی برمی خیزد:
اول باید برایت آرامشی مجاز دارند
 تا بعد راجع به
وابستگی و استقلال آن فکری بکنی.

شاعر فلسطین
ـ محمود درویش ـ
شکوه از آن دارد که اجامر جایزه دهنده به امثال تو
حتی امکان لانگوایله
(سر رفتن حوصله، احساس کسالت و خستگی) 
به خودش و ملتش نمی دهند
چه رسد به آرامش و صلح و صفا.


این سخن ایرادات متعدد دارد:

1
داوری دیگران راجع به فرد معینی
 حتما نباید نادرست و منفی و مخرب باشد.

2
اگر داوری دیگران را نادیده و ناشنوده بگیریم،
شناخت ما از داور و  فرد مورد نظرناقص خواهد ماند.

3
داوری خود فرد مورد نظر راجع به دیگران را
هم نباید مطلق کرد:
چون داوری او می تواند مصلحتی باشد و نه حقیقی
سوبژکتیو (ذهنی، دلبخواهانه، اوپورتونیستی، خیالبافانه) باشد و نه اوبژکتیو (عینی)

4
چیزها و آدم ها
باید آن سان که هستند، ارزیابی شوند
و نه کورکورانه   

حیوان خودش شکنجه ندیده
و نمی داند که در شکنجه گاه کسی غریوی نمی کشد.

1
در شکنجه گاه
آدمیان
از فرط درد به خود می پیچند
و در بهترین  حالت ضجه می زنند 

2
منظور عادولف، در این جفنگ
شکنجه ی شکست است.
ولی رهبرش در
«شکنجه عنقریب شکست»
زن و بچه هایش را حتی کشت و بعد خودش را.

3
شکنجه شکست بدتر از شکنجه اجامر است.

4
در شکنجه شکست
جهان ناگهان هم می کشد
 و به گور تنگ و تاریکی برای آدم بدل می شود.

5
در این صورت
تنهائی مطلق بر آدم چیره می شود.

6
حتی برادر برای برادر ناشناس می شود.

7
کدام عظمت در شکست!

8
    شکست شیرها را موش می کند.

9
این چیزها هارت و پور اند.

10
    شعر شاملو و هار و پورت سارتر و کامو اراذل
اوباش دیگر
فقط به درد عیاشی می خورد و نه به درد آگاهی

سقراط جان،
واکنش های آدمیان دست خود آنها نیست.
 اگر کسی، کسی را دوست بدارد، و یا دشمن بدارد،
 از حرکات و سکناتش مهر و کین می ریزد.

آری.
 ولی حریف از کیسه خلیفه (زنان ستمکش) می بخشد
و می خواهد که زنان بمیرند تا محجب باشند.

1
طنز تلخی است.

2
اول زنان را از هر حق و حقوقی محروم می سازند
 و بعد به دلیل تحت ستم بودن
مورد فحش و تف و توهین و تحقیر قرار می دهد.


مگر انگلس گفته:
مناسبات تولیدی ارزش حقوقی کذائی زنان را تخریب کرده؟

1
انگلس منشاء انقیاد (قید و بند، بردگی، زیر دستی، ستم) زنان را 
مالکیت خصوصی بر وسایل اساسی تولید دانسته است.

2
با شروغ فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی برده داری در رابطه دیده است.

3
با گذار از کمون اشتراکی آغازین به جامعه طبقاتی دیده است.

4
انگلس ستم بر زنان را در چارچوب دیالک تیک دو روند توضیح می دهد:
در چارچوب دیالک تیک روند تولید حوایج حیاتی جامعه
و روند بازتولید جامعه (پروروش کودکان) 
   
 پروفسور مجید سمیعی
و رهنمودهای آتاترکی اش ما  را کشت:

1
آدم حسابی
اولا بنی آدم فقط با نان زنده نیست.

2
بنی آدم به روح و شعور نیاز دارد.

3
مذهب هم با همه جنبه ها و جوانب مثبت و منفی اش
فرمی از شعور است.

4
مذهب شعور وارونه است
ولی بهتر از هیچ است.
شعور وارونه بهتر از بی شعوری است.

5
ثانیا نماز و روزه و روضه و مرثیه و تعزیه و حج
 فقط نماز و روزه و روضه و مرثیه و تعزیه و حج خشک و خالی نیست.

6
نماز و روزه و روضه و مرثیه و تعزیه و حج
 ضمنا اسباب و ساز و برگ  کسب اعتبار اجتماعی اند.

7
حج
به عنوان مثال
اسباب و ساز و برگ تمییز حاجی از توده ی بی همه چیز است.

8
نماز و روزه و روضه و مرثیه و تعزیه و حج
تحت سیطره رژیم های تئوکراتیک
اسباب کسب اعتماد طبقه حاکمه
 به مؤمن و میمون مربوطه است.

9
نماز و روزه و روضه و مرثیه و تعزیه و حج
حبل المتینی برای صعود به قله ی ثروت و سعادت دنیوی و اخروی است.

10
یعنی به اوپورتوینسم غلیظی سرشته است.

11

بی دلیل نییست که خیلی ها از سفر حج خویش
در حالت شیون و زاری
فیلمبرداری می کنند
 و در مدفوعات کشور اجامر، منتشر.

12
بیهوده نیست که بر پیشانی خیلی ها
جای مهر باقی است.

تا خلایق خر به آنها رأی دهند
تا نان شان در روغن باشد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر