۱۳۹۱ شهریور ۲۳, پنجشنبه

سیری در جهان بینی عبید زاکانی (15)

خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی
(701 ـ 772 هجری قمری)
رساله دلگشا
حكايت حضرت يونس عليه‌السلام
پدر حجي سه ماهي بريان به خانه برد.
حجي در خانه نبود.
مادرش گفت:
«اين را بخوريم پيش از آن كه حجي بيايد. »

سفره بنهادند.
حجي بيامد دست به در زد.
مادرش دو ماهي بزرگ در زير تخت پنهان كرد و يكي كوچك در ميان آورد.
حجي از شكاف در ديده بود.
چون بنشستند پدرش از حجي پرسيد كه حكايت يونس پيغمبر شنيده‌اي؟
حجي گفت:
«از اين ماهي پرسيدم تا بگويد.»

سر پيش ماهي برده و گوش بر دهان ماهي نهاد.
گفت:
«اين ماهي مي‌گويد كه من آن زمان كوچك بودم.
اينك دو ماهي ديگر از من بزرگتر در زير تختند. از ايشان بپرس تا بگويند.»


تحلیل از یدالله سلطان پور

عنوان حکایت
حكايت حضرت يونس عليه‌السلام


• یونُس ملقب به ( ذوالنون) بنا بر کتب مقدس موسوم به عهد عتیق و قرآن پیامبری بود در سده ۸ پیش از میلاد مسیح از شمال الناصرة که به دستور خدا به نینوا، پایتخت آشور مسافرت کرد.
• هنگامیکه از یانا بکشتی سوار شد و قصد ترشیش را داشت دچار طوفان عظیمی شد و به دریا افتاد و ماهی عظیمی معجز آسا وی را بلعید و پس از سه روز به ساحلی احتمالا در حوالی صیدون افکند.

• اما سؤال این است که چرا عبید طنز خود را بر حکایت یونس بنا می کند؟

• باید به این سؤال در روند تحلیل طنز عبید پاسخی بیابیم.

1
پدر حجي سه ماهي بريان به خانه برد.


• حجی معروف به ابو احمد، همان کسی است که بعدها شیخ علاء الدین شافعی فقیه شام خواهد شد.
• این دومین بار است که عبید او را به عنوان کاراکتر اصلی طنز خویش به خدمت می گیرد.
• شاید به دلیل هوشمندی و طنازی حجی باشد.

2
حجي در خانه نبود.
مادرش گفت:
«اين را بخوريم پيش از آن كه حجي بيايد.»


• شاید در عصر حاضر عجیب بنظر رسد که مادر و پدر قبل از اندیشیدن به تغذیه جوان خویش به سیر کردن شکم خویش می اندیشند، ولی در جوامعی که سطح توسعه نیروهای مولده نازل باشد و مواد غذائی به وفور یافت نشود، این جور رفتارها عادی خواهند بود.

3
سفره بنهادند.
حجي بيامد دست به در زد.
مادرش دو ماهي بزرگ در زير تخت پنهان كرد و يكي كوچك در ميان آورد.


• در این بند طنز عبید، دیالک تیک فراز و فرود، به شکل دیالک تیک والدین و فرزند بسط و تعمیم داده می شود و از تضاد فی مابین پرده برداشته می شود.
• والدین قبل از هر کس به فکر تغذیه خویش اند.
• فرزند باید از خرده نان های سفره سیر شود و چه بسا حتی «با آب دماغ خویش!»

• بهتر از این نمی توان از دیالک تیک والدین و فرزند پرده برداشت:
• فرزند در این دیالک تیک تحت ستم والدین قرار دارد، استثمار می شود، چه بسا حتی به دلیل خردسالی تحقیر و سرکوب می شود.

• این روند و روال به احتمال قوی البته شاید در فرم های تعدیل یافته تر کماکان ادامه دارد:
• بهره کشی از نیروی کار کودکان!
• استثمار جنسی کودکان!
• سوء استفاده از کودکان در امور امنیتی و نظامی!


4
حجي از شكاف در ديده بود.
چون بنشستند پدرش از حجي پرسيد كه حكايت يونس پيغمبر شنيده‌اي؟


• از همین بند طنز می توان به دیالک تیک یاد شده پی برد:
• نگاه کردن از شکاف در نشانه وقوف فرزند به همین دیالک تیک چرکین در بنیادی ترین سلول جامعه (خانواده) است.
• ستم اجتماعی بدین طریق از ایام کودکی از سوی اعضای جامعه با گوشت و پوست خویش تجربه می شود.
• اعضای جامعه از عنفوان جوانی به ستمکشی و ستمگری خوگر می شوند.
• بدین طریق است که مدرسه بیشتر به شکنجه گاه نفرت انگیز شباهت دارد تا به محل آموزش علم و فن.

5
چون بنشستند پدرش از حجي پرسيد كه حكايت يونس پيغمبر شنيده‌اي؟


• پدر برای پرهیز از لو دادن خود و همسرش (احتمالا به سبب تغییر طبیعی حالات و سکنات) سؤال بکلی بی ربطی را مطرح می سازد.
• پسرک هنوز از در وارد نشده که با پرسش راجع به حکایت حضرت یونس مواجه می شود.
• او حتمالا نباید حجی باشد تا دچار سوء ظن شود:
• چون طرح سؤال بی ربط خود نشانه وجود «کاسه ای زیر نیمکاسه» است.

6
حجي گفت:
«از اين ماهي می پرسم تا بگويد.»


• حجی درست با همان حربه وارد نبرد طبقاتی می شود که پدر بدست گرفته است:
• رد گم کردن عوامفریبانه به مثابه حربه نبرد فراز و فرود.
• ماهی کوچولو باید حکایت حضرت یونس را به رشته تبیین کشد.

7
سر پيش ماهي برده و گوش بر دهان ماهي نهاد.
گفت:
«اين ماهي مي‌گويد كه من آن زمان كوچك بودم.
اينك دو ماهي ديگر از من بزرگتر در زير تخت اند.
از ايشان بپرس تا بگويند.»


• با همین ترفند حجی جوان، دیالک تیک فراز و فرود وارونه می شود:
• نبرد طبقاتی از پایین شعله ور می شود و به پیروزی قطعی فرودست می انجامد.


اکنون دیگر نمی توان سهم فرودست را
به دست فرودست نداد
.
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر