۱۳۹۱ خرداد ۲۳, سه‌شنبه

توضیح مکاتب مهم مربوط به «تئوری شناخت» (33)

آرامگاه حکیم پرولتاریا ـ مانفرد بور ـ در گورستان پیوس مقدس در برلین
Friedpark: St. Pius-Friedhof
مانفرد بور (1927 ـ 2008)
فیلسوف و مورخ فلسفه
رئیس انستیتوی مرکزی در آکادمی علوم آلمان دموکراتیک
از برجسته ترین نمایندگان مارکسیسم ـ لنینیسم
از مدافعان مارکسیسم ـ لنینیسم در قبال جریانان جدید تحت نام مارکسیسم (مثلا «فلسفه امید» ارنست بلوخ)
اثر معروف او:
«در زمنیه انتقاد از ایدئولوژی بورژوائی»
آثار:
گذار از فیشته به هگل (1965)
عظمت و محدودیت فلسفه کانت (1974)
عقل ـ انسان ـ تاریخ (1977)
تاریخ معقول (1986)
مداخلات، موضعگیری ها، اظهارات راجع به فونکسیون اجتماعی فلسفه و علم (1987)
اروپا و وضع معنوی زمان (میراث معنوی اروپا) (2000)

پوزیتیویسم (6)
پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور گئورگ کلاوس
برگردان شین میم شین

20

• نئو پوزیتیویسم هم جمله «ارتفاع برج شهرداری وین 50 متر است و همزمان 100 متر است» را «بی معنا» می نامد، زیرا آن با قواعد منطق ناسازگار است و هم ادعای مطروحه در فلسفه هیوم و کانت مبنی بر اینکه «جهان درخودی (جهان فی نفسه ای) وجود دارد، ولی این جهان اصولا غیرقابل شناخت است» را «بی معنا» می نامد، زیرا آن تحت هیچ شرایطی بطور تجربی قابل تصدیق نیست.


• اما ـ در واقع ـ هیچ کدام از دو جمله یاد شده بی معنا نیستند، بلکه هر دو بطور صاف و پوست کنده و روشن غلط و باطل اند:


الف

• جمله اول غلط و باطل است، زیرا ارتفاع برج شهرداری وین نمی تواند بطور عینی ـ واقعی همزمان 50 متر و 100 متر باشد.

ب

• جمله دوم هم غلط و باطل است، زیرا اگرچه جهان موجود در خارج از شعور ما و مستقل از شعور ما (یعنی جهان «درخود») واقعا وجود دارد (و این زیرجمله درست محسوب می شود)، اما این جهان برای انسان ها ـ بطور عینی ـ قابل شناخت است، همانطور که تاریخ میلیون ها ساله تغییر هدفمند جهان بوسیله انسان ها، صحت آن را بطور عینی اثبات می کند.

• (اگر جهان خارج غیرقابل شناخت باشد، چگونه می تواند بوسیله انسان ها هدفمندانه و اندیشیده تغییر داده شود؟ مترجم)


21

• مفهوم نئو پوزیتیویستی ـ منطقی جمله واره و یا مسئله واره در تضاد آشکار با پیوندهای واقعی (رئال) و عینی ـ واقعی (اوبژکتیف ـ رئال) قرار دارد.

22

• از این روست که در سال های اخیر نمایندگان نئو پوزیتیویسم بطرق مختلف تلاش کرده اند، تا تعاریف دیگری از این مفهوم سرهم بندی کنند که با حقایق امور علمی بدیهی چنین در تضاد آشکار قرار نداشته باشد.

23

• در هر فلسفه واقعا علمی مفهوم کیفیت نقش مرکزی به عهده می گیرد.
• ولی نئو پوزیتیویسم این مفهوم را بسادگی از عرصه فلسفی دور می اندازد و کیفیت ها را چیزهای شخصی و فردی محض و کاملا سوبژکتیف قلمداد می کند.
• در قاموس نئو پوزیتیویسم، در روابط میان انسان ها تنها ساختارها هستند که نقش بازی می کنند.
• زبان می تواند فقط ساختارها را و لذا تنها جایگاه این کیفیت ها را در داربست این ساختارها دریابد.
• از خود کیفیت ها نمی توان خبر داد.
• هر انسانی در این چنین ساختارها (ساختاری که بوسیله زبان یک علم دسترس پذیر می شود) تجارب کیفی شخصی خود را قرار می دهد.

• این به معنی انکار کیفیت های عینی، انکارعینیت هر علم و به معنی سوبژکتیف کردن کامل آنها ست.

• (ساختار (استروکتور) عبارت است از مجموعه روابطی که عناصر هر سیستم را به هم پیوند می دهند.
• مقوله ساختار در چارچوب های دیالک تیکی مختلف مطرح می شود:
• در دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم
• در دیالک تیک ساختار و فونکسیون. مترجم)


• (زبان عبارت است از سیستم علائم لفظی بالنده ناشی از نیازمندی های حیات اجتماعی و کردوکار تولیدی که به تشکیل افکار در روند شناخت واقعیت عینی بوسیله انسان ها کمک می کند و تبادل افکار و تجارب عاطفی میان آنان و ثبت و حفظ دانش حاصله را امکان پذیر می سازد.
• زبان صوتی همراه با تفکر تحت تأثیر تعیین کننده کار اجتماعی پدید آمده است.
• مراجعه کنید به زبان در تارنمای دیارة المعارف روشنگری. مترجم)


ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر