تحلیلی
از
«ای پر خرد حکیم سخن ساز
با نقطه ای ز خون
پایان گذاشتی
آن قصه را که عشق
دیباچه می نوشت در آغاز.
سیاوش
برای تبیین سیر و سرگذشت زندگی سهراب،
دیالک تیک مبدأ و مقصد
را
به شکل دیالک تیک آغاز و پایان و دیالک تیک مقدمه و مؤخره بسط و تعمیم می دهد
و
بعد بدان فرم استه تیکی مبتنی بر دیالک تیک عشق و مرگ می بخشد:
زندگی ئی که با مقدمه ای از عشق شروع شده بود،
با مؤخره ای از خون،
پایان گرفت.
همین تصور و تصویر سیاوش از زندگی سهراب از غنای معرفتی و تخیلی خارق العاده سیاوش
پرده برمی دارد.
جوانشیر
ـ خورشید فروزان دیار آتش ها ـ
در اثر ماندگار خود تحت عنوان «حماسه داد»،
ماجرای آشنائی تهمینه با تهمتن
را
از قول حکیم طوس در فرم بسیار زیبا و شورانگیزی بازگو می کند.
منظور سیاوش از «قصه ای که در آغاز دیباچه ای از عشق داشت»، به احتمال قوی همین آشنائی خودویژه و آتشین تهمینه با تهمتن است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر