
خمینی
بیسوادترین و مرتجع ترین و نامعاصرترین آخوندی بوده است
که
نصیب سکنه جمکران شده است.
خمینی
تعریف قرآنی ـ اسلامی مفهوم فقهی کفر را حتی نمی دانسته است:
کفر در قران به سه نوع پنهانکاری و پنهان سازی اطلاق می شود:
۱
کفر خنثی
که نه خوب است و نه بد.
مثلا
پنهان کردن دانه در زیر خاک.
«کمَثَلِ غَیثٍ أَعْجَبَ الْکفَّارَ نَباتُهُ.
«مانند بارانی که رستنی های آن کشاورزان را به شگفت آورد».
۲
کفر ستایش انگیز
نهان کردن چیزی که عقل، نهان کردن آن را نیک و آشکار شدنش را ناپسند می داند:
مانند اباطیل و خرافات که شیوع و آشکار شدن و رسمیت یافتن آنها از دیدگاه عقل، زشت و ناپسند است
و
بر عکس،
متروک ماندن و پنهان شدن و از رونق و رسمیت افتادنِ آنها
زیبا و پسندیده است.
قرآن کریم
کسانی را که به عقاید باطل، کافر می شوند و به عقاید حق گرایش می یابند،
ستایش می کند.
در سوره بقره می خوانیم:
«فَمَنْ یکفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَک بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لَا انْفِصامَ لَها.
«کسی که به طاغوت کافر شود و
به خدا ایمان آورد، همانا به دستگیره محکمی چنگ زده است که هرگز گسستنی
نیست».
۳
کفرِ قابل نکوهش
پنهان کردن چیزی که عقل، نهان کردن آن را ناپسند و آشکار نمودن آن
را پسندیده می داند:
مثلا
پنهان کردن و کتمان حقیقت، از روی تعصّب و لجاج و سودجویی و...
با توجه به معانی سه گانه کفر
هرگز نمی توان مارکسیست ها را به بهانه کفر سرکوب کرد.
چون مارکسیست ها سرسخت ترین و پیگیرترین مخالفان خرافات اند.
(کفار قابل ستایش اند و نه کفار قابل سرزنش و سرکوب.)
و
سرسخت ترین و پیگیرترین مدافعان و مبلغان حقیقت اند.
(مؤمنان ستایش انگیزند.)
خمینی
حرف دهن خود را حتی نمی فهمیده است.
۹۹ درصد حرف های او
لاطائلات بوده اند.
تعریف فلسفی مفهوم کفر
بی ایمانی به وجود خدا ست.
در این صورت
بر خلاف تصور بهاره
سکنه جهان که کافر نیستند.
اکثریت سکنه جهان
مسیحی
و
یهودی
و
مسلمان
اند.
اهل کتاب اند
و
نه
کافر.
کیش تشیع
کیش بی پرنسیپی است.
کیش تهمت و افترا و دروغ و تقیه و تزویر و تظاهر و تئاتر و ریا ست.
در کیش تشیع
هیچ چیز ان نیست که است.
همه چیز قابل مانی پولاسیون و دستکاری و تحریف و تفسیر دلبخواه است.
در این کیش
حتی
خود خدا
را
می توان به لجن کشید.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر