پروفسور دکتر ماتهویس کلاین
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین
میم شین
هومانیسم رنسانس
ادامه
۸
· میزان تأثیر جنبش هومانیستی بر توسعه علمی در قرون چهاردهم و
پانزدهم میلادی را می توان از تأسیس دانشگاه های بیشمار در این زمان در شهرهای زیر
حدس زد:
الف
·
در شهر پراگ (۱۳۴۸ میلادی)
ب
·
در شهر کراکو (۱۳۶۴)
پ
·
در شهر هایدلبرگ (۱۳۸۶)
ت
·
در هشر ارفورت (۱۳۹۲)
ث
·
در شهر لایپزیگ (۱۴۰۹)
ج
·
در شهر روستوک (۱۴۱۹)
ح
·
در هشر گرایف والد (۱۴۵۶)
خ
·
در هشر بازل (۱۴۶۰)
چ
·
در شهر ویتنبرگ (۱۵۰۲).
۹
· این دانشگاه ها می بایستی
بنا بر خواست هومانیسم رنسانس محلی
برای شناخت حقیقت و تشویق و توسعه پرورش هومانیستی باشند.
۱۰
· احیای فرهنگ و زبان یونانی
ـ رومی، کسب دانش و آموزش، تلاش برای شناخت حقیقت و پرورش هومانیستی و رفتار
هومانیستی از سوی هومانیست های بزرگ آن زمان به هیچ وجه تصادفی و بی هدف نبوده است.
۱۱
· اینها همه حربه های مبارزه
بر ضد زیر یوغ کشیدن انسان و بی ارزش و بی اعتبار کردن انسان از سوی قدرت های
دنیوی و روحانی حاکم در جامعه فئودالی بوده اند.
۱۲
· اگرچه فرم توسعه هومانیسم
تضادمند بوده و فقط به محافل ثروتمند و اقشار تحصیلکرده معینی محدود می شده، ولی آن
در هر صورت، از جنبش بورژوائی آغازین
حکایت می کند، که وارد مبارزه بر ضد فئودالیسم می شود.
۱۳
· هومانیسم بنابرین، بیانگر پیشرفت تاریخی ـ اجتماعی بوده است.
۱۴
· چون هومانیست های رنسانس انسان را بنا بر الگوی
انسانتصویر آنتیک با حقوق و تکالیف طبیعی اش در نظر می گیرند و در مغایرت با
ریاضتگرائی و جهانگریزی قرون وسطائی، موضع اوپتیمیستی (مبتنی بر خوش بینی) اتخاذ
می کنند و به طرفداری از زندگی، ملت و نعمات دنیوی بر می خیزند، به اشاعه ـ قبل از
همه ـ شناخت جدید و انقلابی در آن
روزگار سهم ارزنده ای ادا می کنند و نشان می دهند که
بشردوستی و آزادی می توانند در ورای مذهب و کلیسا و مستقل از آنها تحقق یابند، ولی
بدون شناخت علمی، بدون تلاش برای کشف حقیقت، بدون کردوکار هنری و عملی ـ سیاسی نمی
توانند جامه عمل پوشند.
۱۵
· انگلس روند تاریخی آن قرنها را به
مثابه «بزرگترین تحولات مترقی که بشریت تا آن زمان به چشم خود دیده»، محسوب می دارد.
۱۶
·
«روزگاری که بشریت به غول ها نیاز داشته و به
تربیت غول ها نایل آمده است.
·
غول هائی از نیروی تفکر، عشق و شخصیت.
·
غول هایی چند جانبه.
·
غول هائی از معارف فراگیرعلمی.
·
مردانی که حاکمیت مدرن بورژوائی را بنیان می
نهند و جز تنگ نظری بورژوائی، همه چیز دارند.
·
خودویژگی مهم آنها عبارت است از این که آنها
تقریبا همه در قلب جنبش آن دوران و در پیکار عملی به سر می برند، می ریسند، می
بافند، موضع می گیرند و می رزمند.
·
گه با کلام و قلم.
·
گه با نیزه و شمشیر
·
و برخی از آنها حتی همزمان با شمشمیر و با
قلم.»
·
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۳۱۲)
۱۷
· هومانیسم
رنسانس ـ
برخلاف ادعای ایدئولوگ های بورژوائی ـ نه
فقط رنسانس فکری، بلکه یک جنبش انقلابی و رزمنده بر ضد فئودالیسم و استبداد فکری اسکولاستیک روحانی (دستگاه روحانیت) بوده است.
۱۸
· در کانون جنبش هومانیستی
رنسانس، انسان قرار دارد.
· انسان با شخصیت، عزت، شرف و آزادی خاص خویش.
· انسانی که تنها با تکیه بر قوت خویش، به برکت قوا و توانائی
های خویش قادر به تحقق آنها ست.
۱۹
· جنبش هومانیسم رنسانس در
دوره های بعد، در دوره روشنگری، سوسیالیسم
و کمونیسم تخیلی، در هومانیسم فلسفه کلاسیک بورژوائی آلمان و ادبیات، توسعه و
تکامل می یابد.
۲۰
· این توسعه و تکامل بر بنیان
مبارزه انقلابی بورژوازی و توده های مردم بر ضد فئودالیسم صورت می گیرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر