جمعبندی
از
مسعود بهبودی
درنگی در دیار مفاهیم
۱
در طویله جماران
به عوض ملت
امت وجود دارد
۲
طبقه حاکمه ک. جماران
ضمنا
طبقه ای ضد ملی و ضد خلقی، ضد عقلی و ضد پیشرفت اجتماعی
است.
۳
نماینده فاشیسم و فوندامنتالیسم و میلیتاریسم و آنتی سیمیتسم است
و
نه
نماینده منافع ملی کذایی ـ فضایی.
۴
قاسم سلیمانی
هیملر سید علی جلاد
ـ هیتلر جماران ـ
بوده است.
درنگی در دیار مفاهیم
محمد رضا شالگونی
مارکسیسم و لیبرالیسم
این روزها رایجترین انتقادها به نظریه سیاست مارکسیستی، انتقاداتی هستند که از دیدگاه لیبرالی صورت میگیرند.
۱
هی ممی
منظور از مارکسیسم و لیبرالیسم چیست؟
۲
منظور از نظریه سیاست مارکسیستی چیست؟
۳
اصلا
منظور از نظریه (تئوری) و سیاست چیست؟
۴
ضد مارکسیسم که لیبرالیسم نیست.
۵
تو ما را به یاد حریف بیسوادی به نام نورالدین می اندازی
که
بیگانه با مفاهیم مارکسیستی بود و آبرو می برد.
۶
مارکسیسم
ایده ئولوژی پرولتاریا ست که ضمنا علم است:
دیالک تیکی از علم و ایده ئولوژی است
۷
مارکسیسم نفی دیالک تیکی ایده ئولوژی بورژوازی آغازین است.
۸
نفی دیالک تیک یعنی نقد و حذف جنبه های مرده و منفی چیزی
ضمن حفظ و توسعه جنبه های مثبت و حیاتمند ان چیز.
۹
مثال
فلسفه مارکسیستی = نفی دیالک تیکی فلسفه کلاسیک بورژوایی (کانت و هگل و فویرباخ و غیره)
اقتصاد سیاسی مارکسیستی = نفی دیالک تیک اقتصاد کلاسیک بورژوایی (اسمیت و ریکاردو و غیره)
کمونیسم و سوسیایلسم علمی = نفی دیالک تیکی سوسیالیسم و کمونیسم اوتوپیکی (اون، فوریه و سن سیمون و مور و غیره)
۱۰
بورژوازی دو گونه بوده است:
ب. آغازین مترقی با نمایندگانی از قبیل کانت و هگل و فویرباخ و دیده رو و هلوه تیوس و هولباخ و غیره
ب. واپسین مرتجع با نمایندگانی از قبیل شوپنهاور و نیچه و لاشخورهای دیگر
۱۱
لیبرالیسم
را
روبسپیر
نمایندگی می کرد
با
شعارهای برنامه ای بوژوازی انقلابی اغازین = آزادی برابری برادری
۱۲
پس از ورود پرولتاریا به صحنه تاریخ
پرچم لیبرالیسم را و بقیه مکاتب بورژوازی آغازین
را
مثلا
ناسیونالیسم را،
راسیونالیسم را،
هومانیسم را ،
ناتورالیسم را،
اتیک و یا اخلاق بورژوایی آغازین
را
طبقه کارگر و خود مارکس و انگلس و برشت و لنین
به دوش می کشند
۱۳
بورژوازی معاصر و واپسین
ضد لیبرالیسم و راسیونالیسم و هومانیسم و ... است.
۱۴
به همین دلیل برای عوام فریبی
از نئو لیبرالیسم
دم زده است
و
مدتی است که دو جناح از بورژوازی مرتجع واپسین را مد کرده است:
نئو فاشیسم
را
گاهی
پوپولیسم
گه
راسیسم
و
گه
راست رادیکال
قلمداد می کند
و
جناح دیگر آن را لیبرالیسم جا می زند
مثلا
جناح کلبه تین و اوباما و مرکل و می و مارکرون و غیره را
یگانگی
سایه
بر سنگ گوری تازه نامی هست
دارندهی این نام را هرگز ندیدم من
اینجا میان سوگواران آشنایانند و خویشانند
و مردمانی هم که چون من،
دارنده ی این نام را هرگز ندیدند و نمیدانند
اما
هرکس که اینجا هست
با خشم و فریادی گره در مشت
میداند
که او را کُشت!
بر گِرد گور تازه جمعی سوگواران است
دیگر کسی اینجا نمیپرسد
این خفته در خاک از کجا و از کدامان است؟
میدانند
او فرزند «ایران» است.
پایان
عجب منطق تق و لقی
۱
عنوان این شعر
باید
نه
یگانگی
بلکه بیگانگی باشد.
۲
در این شعر
برابری خلایق در ترور تبیین می یابد.
۳
حریفی در عخبار امپریالیستی
می گفت:
زنده باد کرونا
که
موجب برابری آدمیان گشته است.
۴
شق القمر خلایق در این شعر
شناخت جلاد بینوا ست.
۵
شق القمر شاعر حواسپرت
هم
جایزه گرفتن از دست خونالود جمارانیان جاهل و جنایت پیشه و جلادپرور است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر