پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل هفتم
بخش دوم
قسمت سوم
ادامه 
۹ 
·     بدین طریق، تعیین کننده نه موفقیت عمل، بلکه فقط
و فقط، اراده (خواست) است که این عمل در مطابقت با قانون اخلاقی و یا بر طبق فرمان
بی چون و چرا جامه عمل می پوشد.
۱۰
·     به قول کانت:
·     «ارزش اخلاقی عمل، در تأثیری نیست که از آن،
انتظار می رود.
·     ضمنا در اصل عمل هم نیست که دلیل انجام عمل برای
دستیابی به تأثیر مورد نظر است.»
·     (کانت، «مجموعه آثار»، جلد ۴، ص ۲۷)
۱۱
·     به ژرفای سخنان کانت که چه بسا مورد سوء تفاهم
قرار گرفته اند، از اینجا می توان پی برد.
·     سخنانی که کانت به مدد آنها، «پایه گزاری
متافیزیک اخلاق» را به راه می اندازد:
·     «همه جا، نه در جهان و به طور کلی نه در خارج از
جهان، نمی توان فکر کرد که بدون تحدید (محدودیت) به خیر، به مثابه خیرخواهی (اراده
به خیر)، انجام کاری امکان پذیر است.»
·      (کانت،
«مجموعه آثار»، جلد ۴، ص ۱۸)
۱۲
·     این فونکسیون اراده (خواست) است که به نظر کانت،
پایه و اساس خودمختاری (استقلال) خرد عملی است.
·     این یعنی: 
·     خودفرمایی خرد عملی با خودقانونگزاری اش.
·     عدم وابستگی خرد عملی به هر نوعی از اوتوریته
(مرجع).
·     وابستگی خرد عملی فقط و فقط به خویشتن خویش.
۱۳
·     به قول کانت:
·     «خیرخواهی (اراده به خیر) به طور کلی، که اصلش
باید فرمان بی چون و چرائی باشد، با توجه به کلیه اوبژکت ها، نامعین است.
·     فقط حاوی فرم خواست (اراده) به طور کلی است.
·     فرم خواست به مثابه خودمختاری (استقلال).
·     یعنی درخوریت (مناسبیت) ماکسیم هر خیرخواهی
(اراده به خیر) برای تبدیل خود به قانون عام که خود تنها قانونی است که تابع اراده
(خواست) هر موجود خردمند است.
·     بدون تابعیت از محرکه ای غریزی و یا منافعی از
هر نوع  به مثابه دلیل.»
·     (کانت، «مجموعه آثار»، جلد ۴، ص ۸۰)
پایان
ادامه دارد.


 
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر