۱۴۰۳ تیر ۱۳, چهارشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۰۵)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش اول

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۰ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

رکابش ببوسید روزی، جوان

بر آشفت و برتافت از وی عنان

معنی تحت اللفظی:

روزی گدا زاده رکاب پادشاه زاده را بوسید.

پادشاه زاده عصبانی شد و افسار اسب را کشید و دور شد.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

هم از یکجانبه بودن عشق پرده برمی دارد،

هم از نفرت طبیعی ـ غریزی معشوق از عاشق

و

هم از جنون گدازاده.

 

در غیاب عقل، همه چیز یکسان می نماید.

بیهوده نیست که حافظ، جانشین تیزهوش سعدی به تبلیغ بی امان می و میخانه و می فروش و ساقی و ساغر می پردازد و عشق جعلی خود را بالاتر از عقل می نشاند:

 

ز باده هیچ ات اگر نیست، این نه بس، که تو را

دمی ز وسوسه عقل بی خبر دارد؟

 

معنی تحت اللفظی:

اگر شراب هیچ سودی برای تو نداشته باشد،

همین که تو را از وسوسه عقل مصون می دارد،

خودش نعمت بزرگی است.

 

حافظ

 در این بیت غزل،

یکی از مزایای باده را در بی خبر نگه داشتن مست از وسوسه عقل می داند.

حافظ با مفهوم «وسوسه»، عقل را به درجه عناصر ابلیسی و فریبا و گمراهگر تنزل می دهد.

 

خردستیزی حافظ

(تحقیر عقل)

در این بیت غزل آشکار می گردد.

بی دلیل نیست که نیچه کثافت (مؤسس خردستیزی)

از طرفداران حافظ بوده است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر