۱۴۰۳ تیر ۱۳, چهارشنبه

درنگی در لاطائلات اجامر وطنی و بین المللی (۲)


 

درنگی 
از
میم حجری
 
ویل دورانت: 
 انتخابات مبارزه ای شده است از راه کلاه‌گذاری و داد و قال.
و چون صدای #استدلال_صحیح، همیشه ضعیف است،#حقیقت پوشیده می ماند.
 «در این وضع ارزش یک #رأی به اندازه ارزش بلیط مسافرت با راه آهنی است که همیشه از کار افتاده است »  
لذات_فلسفه   
ویل_دورانت
 
ویل دورانت
از تنها چیزی که خبر ندارد، تفکر فلسفی است
و گرنه می بایستی از خود بپرسد:
انتخابات چیست؟
 
کمونیست های آلمان
شعاری در رابطه با انتخابات دارند 
که 
 قابل بحث است.
 
Bild
 
مبارزه طبقاتی به عوض مبارزه انتخاباتی.
 
انتخابات
در تحلیل نهایی
فرمی از مبارزه طبقاتی است.
 
مبارزه طبقاتی
سه نوع اساسی دارد:
مبارزه اقتصادی، سیاسی، ایده ئولوژیکی
(ولادیمیر لنین)

مبارزه سیاسی
حاوی فرم های مختلف و متفاوتی است.
یکی از این فرم های مبارزه سیاسی،
مبارزه انتخاباتی (پارلمانی) است.
 
از این رو، شعار کمونیست های آلمان غلط و گمراه کننده است.
نشانه بی خبری حضرات از مارکسیسم و به ویژه لنینیسم است
 
مبارزه انتخاباتی
به مثابه فرمی از مبارزه طبقاتی،
مبارزه میان طبقات اجتماعی است.
 
به همین دلیل
در طول تاریخ جامعه سرمایه داری،
زحمتکشان برای تحملیل این فرم از  مبارزه طبقاتی به طبقه حاکمه (بورژوازی)
رزمیده اند و چه بسا از جان گذشته اند.
 
بورژوازی
همیشه طرفدار سینه چاک مبارزه انتخاباتی نبوده است.
در همین اروپا
چند دهه قبل
زنان و دهقانان
حق دادن رأی نداشته اند، چه رسد به داشتن حق انتخاب شدن.
 
در شرایطی که خطر پیروزی کمونیست ها در انتحابات می رفت،
بورژوازی
دیکتاتوری های فاشیستی را روی کار آورده است.
 
بورژوازی
تازگی ها
پس از تضعیف جنبش کارگری 
مبارزه انتخاباتی  
را
به مثابه تنها فرم مبارزه طبقاتی از بالا کشف کرده و تحریف کرده است:
بورژوازی اکنون مبارزه انتخاباتی را به مثابه دموکراسی به خلایق خر قالب می کند تا ضمنا دول سوسیالیستی را دشمن دموکراسی و مظهر استبداد جا بزند.

ترفند بورژوازی
مبتنی بر دیالک تیک تضعیف و تقویت است:
تضعیف حزب طبقه کارگر تا حد هیچ و پوچ
و
تکثیر و تقویت و تحکیم حزب بورژوایی.
 
بورژوازی دیری است که با احزاب رنگارنگ متعددی وارده میدان مبارزه انتخاباتی
 می شود.
مثال:
بورژوازی امپریالیستی
در امریکا با دو حزب جمهوریخواه و دموکرات خود.
در آلمان با دهها حزب خود:
حزب دموکرات ـ مسیحی
حزب مسیحی ـ اجتماعی
حزب لیبرال
حزب سوسیال ـ دموکرات
حزب سبز
حزب آلترناتیو برای آلمان (حزب نئوفاشیستی)
حزب چپ
و
غیره
 
مبارزه انتخاباتی
 اکنون در جهان امپریالیستی
مبارزه ای زرگری و توخالی است.
توده تهیدست مأیوس و مسموم از ایده ئولوژی امپریالیستی
فقط مجاز به انتخاب اجامر رنگارنگ ماهیتا واحد طبقه حاکمه است و بس.
 
پایان

قرآن کریم از دیدی دیگر (۲۷۲) (سوره النساء ویا زنان)

       

ویرایش و تحلیل

 از

فریدون ابراهیمی

﴿وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَىٰ فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۖ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۚ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا﴾
[ النساء: ۳]

و اگر ترسیدید که در حق دختران یتیم نتوانید عدالت را رعایت کنید، (از ازدواج با آنها صرف نظر کنید و) با زنانی (دیگر) که مورد پسند شماست دو دو، و سه سه ، چهار چهار، ازدواج کنید. 

پس اگر بیم دارید که نتوانید عدالت کنید، به یک (زن) یا به آنچه (از کنیزان) که مالک آنهایید (اکتفاء نمایید) این (کار) نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید (و عیالمند نشوید).

کریم

در این آیه

رهنمودهای زناشویی می دهد:

 

۱ 

و اگر ترسیدید که در حق دختران یتیم نتوانید عدالت را رعایت کنید، (از ازدواج با آنها صرف نظر کنید) 


اگر مسلمین هراس از آن داشته باشند که در حق دختران یتیم عدالت را رعایت نکنند،

بهتر است که از ازدواج با آنان صرفنظر کنند.

 

سؤال این است که منظور کریم از عدالت در حق کسی چیست؟

 

عدالت (داد) را کریم در دیالک تیک داد و ستد می داند:

عدالت (داد) = دادن داد درخوری به ستد مربوطه

ظلم (بیداد) = ندادن داد درخوی به ستد مربوطه 

ندادن داد = بی داد

۲
با زنانی (دیگر) که مورد پسند شماست دو دو، و سه سه ، چهار چهار، ازدواج کنید.

منظور کریم این است 

که

 مسلمین برای پرهیز از بیداد نسبت به دختران یتیم

با دو زن و یا سه زن و یا چهار زن ازدواج کنند.

 

چرا و به چه دلیل؟

 

هوو گرفتن برای دختری چرا باید به دادگری در حق او منجر شود؟

 

داشتن دو و یا سه و یا چهار زن در چادری

چادر را به صحرای کربلا تبدیل می کند.

آتش رقابت و حسادت بین زنان را شعله ور می سازد و دمار از روزگار آنان در می آورد.

این بدترین بیداد به زنان است.

۳

پس اگر بیم دارید که نتوانید عدالت کنید، به یک (زن) یا به آنچه (از کنیزان) که مالک آنهایید (اکتفاء نمایید) این (کار) نزدیکتر است به اینکه ستم نکنید (و عیالمند نشوید).

رهنمود کریم در این بخش از آیه برای پرهیز از ستمگری نسبت به زنان

تک همسری است.

با کریم در این مورد نمی توان مخالف بود.

مسئله قابل بحث

برخورد پسیکولوژیستی کریم به رابطه زناشویی است:

از دید کریم

مسلمین باید تابع ترس باشند و نه تابع عقل.

 

در حالیکه رابطه زناشویی باید تابع شرایط مادی - معیشتی و لیاقتی و روحی و روانی حریف باشد.

کسی که برای کسب قوت لایموتی باید جان بکند، بی اعتنا به ترس از عدالت در حق زنان، نباید زن بگیرد، چه رسد به اینکه دو و سه و چهار زن بگیرد.

رابطه زناشویی که فقط در جفتگیری خلاصه نمی شود.

 

ادامه دارد.